اخباری از زندانهای ایران، خرداد 1394

طرح از گفتگوهای زندان
طرح از گفتگوهای زندان

در روز سربازان گمنام هواخوری سالن 12 سیاسی را تعطیل کردند.

در پی اوج گیری و گسترش اعتراضات و اعتصابات و تظاهرات سمتدیدگان و در ترس از انقلاب و خیزش عمومی دیروز 11 خرداد ساعت 9 صبح قاتلان ، ارازل و اوباش رژیم جمهوری اسلامی پشت در ورودی سالن 12 عربده می کشیدند ، البته زندانیان سیاسی می دانند این عربده کشی نه از روی قدرت و ثبات،  بلکه از روی ترس ماموران و کل جمهوری اسلامی است  همه می دانند هر حیوان وحشی در هنگام ترس فریاد می کشد جمهوری اسلامی و عوامل وحشی آن از این قاعده مستثنا نیستند، و امروز هواخوری دو ونیم ساعتی از هواخوری 12 ساعتی قانونی را قطع کردند، این مسئله در کنار تشدید پارازیت های مرگبار که توسط 16 دستگاه بی وقفه بر روی 400 نفر منتشر می شود و در همین حال با پراکندن افراد بیماری  که توسط جمهوری اسلامی به صورت های مختلف ولی عمدی دچار ایدز ، هیپاتیت و قانقاریا شده اند در میان کلیه زندانیان نشان از وحشت عظیم مافیا ثروت و قدرت است، که پایان عمر خود را نزدیک می بیند بنا براین مانند دوره های مختلف عمر ننگین حکومتش هر روز دست به جنایت های مختلف می زنند ،مانند خوردن زهر به خاطر شکست در گسترش خلافت اسلامی شان در نتیجه انتقام گیری از انقلابیون و اقدام یه قتل عام زندانیان سیاسی در 1367 کردند  تا دیو سیرتان اندکی آرامش بیابند، با چنین افکار ضد انسانی و سرمایه دارانه است که زندانیان اسیر و بی دفاع را به اشکال مختلف آماج قتل عام قرار می دهند.

 بله : در این وضعیت سربازان گمنام مولتی میلیادر های حاکم این سگهای پاسبان سیتم سرمایه داری غارت وچپاول که تمامی ارکانش از وزیر و وکیلش گرفته تا رهبر ش فاسد و دزد هستند باید که از نمایندگان کارگران ، معلمان و دیگر تشکل های مردمی حتی در زندان نیز بترستد، و صدایشان را خفه کرده تا کسی جرات نکند بپرسد : چرا در غنی ترین کشور جهان با رتبه دهم معدن ، 80 در صد مردم زیر خط فقر هستند اما رهبر حکومت اسلامی اش جزو 67 مولتی میلیادر دنیا است. اگر در کشور امکانات و پول نیست تا به 11 میلیون حلبی آباد نیشین ، 15 میلیون بیکار ، 5 نفر زن کارتون خواب فقط در تهران که رسما“ ثبت و تایید شده اند و … رسیدگی شود ، 575 آقازاده از کجا و چطور در روز روش 223 هزار میلیارد تومان پول را بالا می کشند. دزدی جدید 3/5 دهم میلیارد دلاری نقدی غیر از 8/2 دهم میلیارد بابک خان از کجا دزدیده شده است ؟ یا رقم 2/1 دهم سردار احمدی مقدم داروغه ای که شریک دزد و رفیق غافله است که قرار است حافظ جان و مال و ناموس مردم باشد از کجا آمده است .

بله در سایه امنیتی که این سربازان گمنام که با سرکوب ، زندانی کردن نمایندگان کارگران ، معلمان و دیگر فعالین سیاسی و اجتماعی ایجاد می کنند تا 70 الی 80 مولتی میلیادر روحانی – سپاهی مانند آیات عظام مکار شیرازی سلطان شکر(مافیا شکر ) ، امامی کاشانی سلطان معدن ، رفسنجانی سلطان پسته ، واعضی طلبس سلطان خراسان و … با بهره کشی و غارت و دزدی علنی 80 میلیون ایرانی را در نهایت  وضعیت و شرایط  غیر انسانی و در اوج بیکاری ، گرانی ، بی خانمانی ، گرسنگی و اعتیاد و  طلاق و تن فروشی  زجر کش می کنند، اما این حکم تاریخ است که با اوج گیری ، گسترش مبارزات برابری طلبانه و آزادخواهانه مردم علیه بهره کشی و استبداد جباران به زباله دانی تاریخ انداخته خواهند شد،

بله بدین منظور ایجاد تشکل های سراسری کارگران ودیگر ستم کشان اتحادیه ها و حزب سیاسی از نان شب هم واجب تر است. این را نیز فراموش نکنیم که شرایط برای خیزش مردم مهیا است و جمهوری اسلامی با توجه به جمع آوری اطلاعات به وضعیت آتش زیر خاکستر پی برده است و می داند که هر لحظه ممکن است خیزش عمومی شروع شود از این جهت است که در کل کشور به نیروهای امنیتی اعلام اماده باش کرده اند و از جانب دیگر جمهوری اسلامی احتمال می دهد در مراسم های که برای سالگرد مرگ خمینی جنایت کار تدارک دیده است می تواند نقطه شروع اعتراضات جدیدی باشد و از این جهت با ترس و لرز حتی سران حکومت یک دیگر را نیز زیر نظر گرفته اند و همچنین زندانها نقاط داغ شعله اعتراضات هستند بطوری که به دلیل شورش چند روز پیش در قزل حصار کرج تعداد بسیاری از گارد سرکوب زندان گوهردشت را به قزل حصار اعزام کردند و در گوهر دشت نیرو کم داشتند و از ترسشان هواخوری را منع کردند همه ای این وضعیت نشان می دهد جمهوری اسلامی به طرز بارزی در ترس لحظه شماری می کند باید که از چنین فرصت های سود برد و تنها راه و امکان سود بردن از شرایط و وضعیت های این چنینی سازماندهی و سازمان یابی در جهت آماده کردن طبقه کارگر برای انقلاب است از پراکندگی و خورده کاری باید خودمان را نجات دهیم و به سمت انجام کارهای مشترک در نقاط مشترک حرکت کنیم و از فرقه گرایی و فرد گرای  دوری کرده و بپذیریم که هیچ کدام از ما و تشکیلات های موجود به تنهای نمی توانند از عهده رهبری خیزش آتی بر آیند ، باید نسبت  به توان خود  صادقانه نگاه کنیم و به ضرورت نیاز کار مشترک اعتراف کنیم و به رهبری سازمانی  توانمند رو بیاوریم در غیر این صورت خیزش شروع خواهد شد و دشمنان طبقه کارگر رهبری خیزش را بدست خواهند گرفت که اگر چنین شود طبقه کارگر هرگز کمونیست ها و سوسیالیست را نخواهد بخشید و هرگز چنین خیانتی را فراموش نخواهد کرد.

 

کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.

 

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

13/3/1394

سه خبر فوری  از زندان

 

اعتصاب غذای رسول حردانی در اوین ، تهدید ارژنگ داودی توسط صلواتی ، کشتار زندانیان با پارازیت و ایدز،

ـ1 – زندان اوین : زندانی سیاسی رسول حردانی برادر کوچک خالد حردانی  که وارد 16 مین سال حبس  خود شده است بر اثر ضرب و شتم و خود سری و قانون شکنی های مسئولین مخصوصا“ به دلیل عدم اعزام به بیمارستان که از 12 فروردین در انتظار اعزام است امروز رسول حردانی مجبور شد دست به اعتصاب غذا بزند.لازم به یاد آوری است که پس از حمله ددمنشانه برنامه ریزی شده ماموران به بند سیاسی 350 اوین و انحلال بند فوق زندانیان سیاسی در بند های عادی پراکنده شده اند و آنها در بندترین وضعیت و از چند جهت تحت فشار  قرار دارند .

ـ2- روز 10 خرداد اولین دادگاه سعید عبادی برگزار شد در این دادگاه قاضی صلواتی که از قضات خائن و جنایت کار است  ارژنگ داودی را تهدید کرد و به وی گفت:  “ که حداقل 12 سال به تو زندان خواهم داد،)“ در مقابل با جواب محکم و با اراده سعید عبادی رو برو شد ، سعید به قاضی صلواتی گفت : هر چه می خواهی انجام بده . لازم بذکر است وی پس از 32 روز اعتصاب غذای موفقیت آمیز که در اعتراض به انتقال اش از سالن 12 به جای دیگر بود،  باعث عقب نیشنی دشمنان آزادی شده او به سالن 12 (بند سیاسی )بر گردانده شد.

ـ3 – اعتراف به کشتار با پارازیت

در روز 11 خرداد درپی مراجعات مکرر مسئول سالن که تلویزین کاملا“ قطع شده است مسئول اندرز گاه اقرار و اعتراف کرد “ که اگر آنتن تلویزیون را هر قدر هم که بالا ببندید باز هم فایده ندارد، چون پارازیت ها بقدری شدید هستند که امواج تلویزیون امکان دریافت ندارند. لازم به یاد آوری است که در کنار کشتار با پارازیت  اعتراف به وجود بیست و دو نفر ایدزی در زندان و عدم مداوا و بهداری ناتوان و نمایشی که برای کل 6000 نفر زندانی است در واقع همه ای زندانیان در خطر مرگ به سر می برند و همه اینها نشان از نقشه شوم و سازمان یافته جمهوری اسلامی برای کشتار زندانیان است.

 

کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد

 کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

13/3/1394

یک خبر از زندان برازجان

مهندس سیف زاده پزشکان در زندان برازجان (در واقع قتل گاه برازجان) از بیماری در رنج و عذاب الیم قرار دارد.

مهندس سیف زاده پزشکان زندانی سیاسی در زندان مرکزی دشتستان برازجان دوران تبعید خود را می گذراند، وی مدت هاست که از بیماری آرتروز شدید گردن رنج می کشد و البته این در حالی است که مسئولین زندان از بیماری او با خبر هستند. اما هیچ اقدامی برای مداوای بیماری ایشان نمی کنند با توجه به اینکه بیماری وی  طی روز های اخیر به شدت تشدید گردیده به نحوی که باعث بی حسی یکی از دستان وی شده است. در همین حال بیش از سه ماه است که آقای سیف زاده پزشکان دچار درد دندان شده است و ضمن اینکه به شدت در عذاب و شکنجه قرار دارد و نمی تواند غذا بخورد و بخوابد، چون نمی تواند بخوابد و غذا بخورد باعث شده دچار انواع مشکلات جسمی و روحی گردد. با توجه به اینکه هیچ گونه امکانات دندان پزشکی در زندان وجود ندارد ، مسئولین برای معالجه او اجازه مراجعه به بیرون از زندان نیز نمی دهند و به عمد او را شکنجه می دهند.

کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

14/3/1394