سرمایه داری آخر زمان، نوشته ی : کریس هدجز، برگردان : سرژ آراکلی

نمایش 21 مین نشست سازمان ملل برای بررسی تغییر آب و هوا بپایان خواهد رسید، چنان که نشست های پیشین با نطق های پرطمطراق و اصلاحات نمایشی بی نتیجه بپایان رسیدند. از زمان نخستین نشست بیش از بیست سال پیش، اکسید کربن بشدت افزایش یافته است. سپردن سرنوشت مان بدست سیاست مداران و اقتصاد دانان که استاد دورویی و تبلیغات به نیابت کمپانی ها هستند، انتظار پیروزی امید بر تجربه است. تنها چند امکان محدود برای رو در رویی صادقانه با تغییر آب و هوا (گرمایش زمین) باقی مانده است: نافرمانی مدنی مداوم در برابر ماشین استثمار؛ آمادگی برای تغییر محل و مصیبت های اجتناب ناپذیر ناشی از بالا رفتن گرمای زمین؛ و کاستن شخصیِ ایجاد کربن، که به معنی تقلیل اساسی مصرف شخصی بویژه مواد حیوانی است.

دکتر ریچارد اوپنلاندر[i] در کتابش “ گزینه ی خوراک و امکان تداوم آن“ می نویسد: تمدن ما هنگام رویارویی با مشکل مصرف افراطی از خود غریزه ی عجیبی نشان می دهد – بجای کم کردن و یا قطع مصرف راهی برای تولید بیشتر پیدا می کند.

حاکمان جهان قصد ایجاد مزاحمت برای سود و پایان دادن به یارانه های دولتی به صنایع فسیلی و صنایع استخراج را ندارند. آنها نه استخراج را موقوف خواهند کرد و نه با مالیات های سنگین برای ایجاد گازکربن، باعث ماندن سوخت های فسیلی در زیر زمین خواهند شد. آنها مصرف هرچه بیشتر را که موتور سرمایه داری جهانی است، محدود نخواهند کرد. آنها چنان عمل می کنند انگار که عمده ترین تولید کننده ی گازهای گلخانه ای- صنایع دامداری – وجود ندارد. آنها میلیارد ها دلار هزینه ی استخدام مهارت های علمی و فنی برای برپا کردن جنگ های پایان ناپذیر در خاورمیانه می کنند، مهارت هایی که باید در جهت آمادگی برای فاجعه ی زیست محیطی و تحقیق وتولید انرژی غیر فسیلی بکار گرفته شود. آنچه که آنها همچون راه حل بحران ارایه می دهند یعنی توربین های بادی و انرژی خورشیدی، بگفته ی دانشمند برجسته دکتر جیمز لاولاک[ii] مانند آن است که پزشکان قرن 18 سعی داشتند بیماری های خطرناک را بوسیله ی زالو و مرکورکرم مداوا کنند. و در حالیکه حاکمان دهانشان درباره ی نجات محیط زیست لق شده است، قرار داد تجاری دیگری را با نام شراکت ماورای پاسیفیک[iii] در حلقوم ما فرو می کنند. شراکت مذکور به کمپانی ها اجازه می دهد توافق های اقلیمی کنفرانس ها یی نظیر کنفرانس پاریس را زیر پا نهاده و در نشست های تجاری مخفی به آنها امکان می دهد تا قوانین زیست محیطی کشورهای مستقل را نادیده بگیرند.

فن آوری نوین مانند تزریق چاه ها ، اتومبیل های کم مصرف و مواد غذایی آزمایشگاهی، برای مهار و محدود کردن مصرف زیادی و یا محافظت از منابع نیست. بلکه برای تامین تداوم مصرف در سطحی است که به یقین پایدار نخواهد ماند. نوآوری های فنی در خدمت ایجاد سیستم های بسیار پیچیده جامعه را به کادر های متخصصی تقسیم کرده است که مهارت های هر کدام از آنها محدود به بهینه سازی فنی، علمی و بوروکراتیک ماشین هایی است که اتحادیه سرمایه داری را به پیش می راند، بسیار شبیه به ماشین تخصصیِ بوروکراتیکی که قتل عام نازی ها را تئوریزه می کرد. این تکنوکرات ها بخشی از انبوه کارکنان بی تعقلی هستند که عامل کارکرد هر سیستمی می باشند، حتی سیستم قتل و کشتار. آنها از قابلیت اخلاقی و خرد برای زیر سئوال بردن دستگاه آخر زمانی که سرمایه داری جهانی بذر افشانی می کند، بری هستند. و کنترل اما در دست آنان است.

تمدن های رو به نابودی برای بهره برداری از منابع رو به پایان سیستمهای پیچیده تر و تخصص های بغرنج تری را بکار می گیرند، نهایتاً اما منابع نابود شده و پایان می یابند. و سیستم ها و فن آوری های طراحی شده برای بهره برداری از این منابع بی مصرف می شوند. اقتصاد دانان این پدیده را Jevons paradox[iv] می نامند. که نتیجه آن فروپاشی سیستم است.

در آستانه ی فروپاشی چنان که در طول تاریخ دیده شده، جوامع از نظر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دچار تفرقه می شوند. کشورهای ورشکسته تبدیل به مناطق ویرانه و متروکی می شوند که در آن قانون و قاعده ای حاکم نیست و با تلاشهای معمولاً دیوانه وار و وحشیانه برای نیاز های اولیه ی زیست همراه است. یعنی حاکمیت بربریت!

انسان شناس ژوزف تِینر[v] در کتاب „فروپاشی جوامع پیچیده“ می نویسد “ تنها قوی زنده می ماند، ضعیف محکوم به غارت و کشته شدن است،“ „نبرد برای خوراک و سوخت است، هر آنچه از منابع که دولت مرکزی برای برقراری نظم فاقد آن است. گروه های مفلوک و آواره ی جان بدر برده در میان عظمت های ویران شده آشغال ها را می کاوند . در خیابان ها علف سبز می شود و هدفی بزرگتر از زنده ماندن وجود ندارد.“

حاکمان در مدارس و دانشکده های اقتصادی- تجاری و مدیریتی نه برای حل مشکلات واقعی بلکه برای محافظت از سرمایه داری جهانی بهر قیمتی و سود بری شخصی از غارت تربیت شده اند. آنها ثروت های باور نکردنی تلانبار می کنند در حالیکه محکومین آنها، محرومین بی طبقه در سراسر جهان، دچار پریشانی روزافزون از فقر و فروپاشی اجتماعی و گرمایش اقلیمی هستند. دستگاه دولتِ در تصرف باند کمپانی ها، دشمن تغییر واقعی است. و قوانینی را تصویب می کند، چنان که در دِنتون، تکزاس با وجود رای ساکنان برای غیر قانونی کردن تزریق چاه های نفت در شهرشان، کرد، تا از توانایی ساکنان محل در جهت کنترل منابع خودشان جلوگیری کند. دولت مخالفان و فعالین حفاظت ازمحیط زیست و حیوانات را که مزاحم ادامه ی این جنون می شوند تحت تعقیب قرار می دهد. حاکمان نه در خدمت ما و نه در خدمت کره زمین، بلکه مستخدم کمپانی ها بوده و حقوق خوبی هم دریافت می کنند. عصر اشرف مخلوقات، عصر انسان، که عامل نابودی زمین و موجودات آن و مسمومیت خاک، هوا و اقیانوس ها است، در برابر ما است. روند نابودی شتاب گرفته است. به گفته ی دانشمندان هوا شناس سطح دریا ها سه بار سریعتراز آنچه پیش بینی شده بود بالا میرود. و یخ های قطب با سرعتی پیش بینی نشده آب می شوند.

کلایو هامیلتون[vi] در کتابش “ دعای آخرت برای موجودات زنده“ می نویسد: “ اگر دیاکسید کربن به 550 ذره در میلیون (ppm) برسد، که بعد از آن تشعشع امواج به صفر میرسد، گرمایش زمین دستکم یک قرن دیگر ادامه خواهد یافت. „ما هم اکنون از 400 ذره در میلیون عبور کرده ایم، رقمی که در سه تا پنج میلیون سال گذشته سابقه نداشته است. ما در حال رسیدن به دستکم 550 ذره در میلیون تا سال 2100 هستیم.

به نقل تاینر کرونیکالز[vii] در تحقیقاتش درباره ی تمدن های نابود شده، بسیاری بر این باورند که نابودی کره زمین خطی نخواهد بود، به این معنی که سیستم های متفاوتی که عامل تداوم حیات هستند همراه با هم متلاشی خواهند شد. تاسیساتی که توزیع خوراک، عرضه ی انرژی، تامین امنیت، تولید و حمل انبوه انواع کالاها و محصولات متفاوت و تامین قانون و امنیت اجتماعی بیکباره متلاشی خواهد شد.

گرمای طاقت فرسا، جزایر غوطه ور در آب و شهر های ساحلی، مهاجرت های انبوه، نابودی جانداران، توفان های غول آسا، خشکسالی و قحطی، مزارع سوخته و بی حاصل و مقوله ی امنیت و نظارت پلیس نظامی شده که با بکار گیری خشونت هرچه بیشتر در صدد کنترل بحران است. همه ی این ها ابداً شرایط مطبوعی نیستند.

ما باید خوشخیالی ساده لوحانه و امید واهی را رها کنیم و با حقیقت تلخ وغم انگیز برابرمان روبرو شویم. مقاومت به معنی آگاهی بر این است که ما هم اکنون در جهانی زندگی می کنیم که شدیداً در اثر گرمایش جوی آسیب دیده است. مقاومت به معنی امتناع از شرکت در نابودی کره ی زمین است. به معنی عدم همکاری با مقامات حکومتی است. مقاومت به معنی مبارزه با هر وسیله ی ممکن با سرمایه داری مصرفی، نظامی گری و امپریالیسم است. مقاومت به معنی تنظیم شیوه ی زندگی خود حتی شامل آنچه می خوریم و مصرف می کنیم و خنثی کردن نیروهایی است که در صدد نابودی ما هستند.

صنایع دامداری در سانسور کامل برای بحث عمومی و نقش ویرانگر آن در گرمایش زمین قرار دارد. بندرت به نقش آن در سمینارهای مربوطه به گرمایش زمین اشاره می شود. در حالی که کیپ اندرسون و کیگان کوهن[viii] در کتاب „راز پابرجایی“ و همچنین در فیلم مستند „توطئه گاوی“ توضیح می دهند که دستکم 32 هزار میلیون تن دیاکسید کربن (CO2) درسال ویا 51% تشعشات گازهای گلخانه ای همه ی جهان، از دام و محصولات جنبی آن ایجاد می شود. از گاز متان و اکسید نیتروس بندرت در سمینارهای گرمایش زمین صحبت می شود. گر چه این دو گاز گلخانه ای تاثرات تعیین کننده ای در گرمایش زمین دارند، که نویسندگان در کتاب و فیلم مستند مورد اشاره توضیح داده اند. یعنی گاز متان 86 مرتبه و اکسید نیتروس 296 مرتبه ویرانگر تر از دیاکسید کربن هستند. تحقیقات آنها نشان می دهد که گاو در سطح جهان در روز 150 میلیارد گالن متان تولید می کند. و 65 در صد از اکسید نیتروس حاصل فعالیت های انسان ناشی از دامداری صنعتی است. آب مصرفی بنوشته ی آنها ، سالانه بین 70 تا 140 میلیارد گالن است و زمین مورد نیاز برای حیوانات مورد مصرف انسان 45% زمین های جهان را اشغال کرده است. 91% از نابودی جنگل های آمازون و تا 80% جنگل ها در جهان در اثر پاکسازی زمین برای چریدن و کاشت مواد خوراکی برای حیوانات گوشتی و لبنی صورت می گیرد. هر چه بیشتر این جنگل ها ناپدید می شوند، سیارهء ما یکی از مهمترین ابزار مقابله با دیاکسید کربن را از دست می دهد. اندرسون و کوهن همچنین یادآور می شوندکه صنعت دامداری عمده ترین عامل انقراض گونه های جانداران با تولید 95 هزار مایل مربع سیل نیتروژن و ایجاد مناطق مرگ آور در اقیانوس ها است.

آنها اشاره می کنند، شخص گیاه خوار (عدم مصرف گوشت، لبنیات و تخم مرغ) هر روز 1100 گالن آب، 45 پوند گندم، 9 متر مریع محوطه ی جنگلی ، 20 پوند گازدیاکسید کربن، و زندگی یک حیوان را حفظ می کند.

صنعت دامداری قانون ممنوعیت عکس و فیلم برداری از صنایع خود را در بسیاری از ایلات آمریکا حقنه کرده است که بر اساس آن هر گونه اعتراض، انتقاد از این صنعت و همچنین تلاش افشاگرانه برای جلب توجه مردم به ویرانگری تدریجی ناشی از تغییر محیط زیست با اشتغال به پرورش 70 میلیارد دام در سال در جهان برای استفاده و مصرف انسان ها، را جرم شناخته است. من حدس می زنم علت دیگر این کار آنست که مبارزه با صنایع دامداری، بسادگیِ تصمیم به لب نزدن به محصولات دامی با توجه به خطرات ثابت شده ی علمی است.

ما فرصت اندکی داریم. آنهایی که کره خاکی را برای نفع شخصی غارت می کنند بر این باورند که ثروت وامتیازات غارت کرده ی خود را درجهت گریز از سرنوشت نوع بشر بکار گیرند. ممکن است ما نتوانیم مانع غارت آنها شویم اما می توانیم از همراهی با آنها امتناع کنیم.

خدایان قدرت، ثروت و طمع بشریت را تهدید به نابودی می کنند.

[i] – دکتر ریچارد اوپنلاندر Dr. Richard A. Oppenlander مشاور و محقق برجسته ای است در رشته ی تغذیه.

[ii] – جیمز لاولاک  James Ephraim Lovelock, CH, CBE, FRS, PhD دانشمند برجسته ای است در رشته ی شیمی و علوم زمین شناسی.

[iii] – Trans-Pacific قرارداد ترانس پاسیفیک معروف به TPP طرح تجاری است بین کمپانی های امریکا و کشورهای دیگر جهان که نگرانی های فراوانی برای تولید کنندگان    داخلی آن کشورها را موجب شده است.

[iv] – Jevons paradox وضعیتی است که تکامل فن آوری نیاز به مواد مورد مصرف را کم می کند اما با ازدیاد تقاضا مقدار مصرف دوباره زیاد می شود.

[v] – دکتر ژوزف تنیر Joseph A. Tainter انسان شناس و مورخ آمریکایی است.

[vi] –  Clive Hamiltonدکتر کلایو هامیلتون استاد فلسفه و اخلاق عمومی در دانشکده ی چارلز استوارت استرالیا است.

[vii] – Tainter chronicles

[viii] –  Kip Andersen  و Keegan Kuhn نویسندگان کتاب “The Sustainability Secret,” و سازندگان فیلم مستند “Cowspiracy,”