بیاد جانفشانان خلق ترکمن و کرد در روز نهم فروردین ماه سال ۱۳۵۸

مختوم، توماج، واحدی، جرجانی
مختوم، توماج، واحدی، جرجانی
در فروردین 1358 خلق ترکمن و خلق کرد، با موج دیگری از کشتار فرزندانش توسط رژیم جمهوری اسلامی روبرو شد. به همین مناسبت، یادداشتی از خالد نودشه و سرودهای «چهار آذرخش خلق ترکمن» و «شورا» را به یاد این جانفشانان در اینجا منتشر می کنیم
گرامی باد یاد و راه فرزندان خلق کرد و ترکمن
گرامی باد یاد و نام جانفشانان خلق ترکمن، گرامی باد یاد رفقای جانفشان فدایی مختوم،واحدی، جرجانی ، توماج
جهار آذرخش شب کارگر
چهار آذرخش شب برزگر
درخشیده از جنگل ترکمن
خروشیده بر قله های وطن
گل و جنگل و جوخه های جنون
شب و تیر باران گلبار خون
شب و تیر باران گلبار خون
چهار اسب ترکمن
مختوم ، واحدی ، جرجانی ، توماج
خونین و شیه زن
در شب شکنجه و تاراج تاراج تاراج
همه کشتزاران به خون خوشه بست
همه قلقله موج در خون شکست
جانفشانان خلق ترکمن

جانفشانان خلق ترکمن

روز نهم فروردین ماه سال ۱۳۵۸، نه تن از چهره های محبوب و شناخته شده شهر سنندج، نه تن از فعالان و مبارزان جنبش انقلابی کردستان، نه تن از مبارزان کمونیست و انسان دوست، جان خود را در راه اهداف و آرمان های انسانی خویش فدا نمودند. نهم فروردین ماه سال ۱۳۵۸، برای مردم کردستان، بویژه برای مردم مبارز سنندج سرخ، یادآور یکی از روزهای غم انگیز و در عین حال، یادآور همبستگی جنبش انقلابی کردستان با مبارزات دیگر ستمدیدگان هم سرنوشت در دیگر نقاط می باشد.
اوایل بهار سال ۱۳۵۸، آن هنگام که قیام توده های مردم ایران بساط دیکتاتوری و ستم رژیم پهلوی را درهم کوبیده و به زیر کشیده بود، در شرایطی که هنوز دو ماه از بر سر کارآمدن رژیم اسلامی نگذشته بود و در شرایطی که هنوز تب و تاب انقلاب و جوش و خروش مردم انقلابی و بپاخاسته ایران برای رسیدن به اهداف و مطالبات تحقق نیافته خود در جریان بود، مردم ستمدیده و حق طلب ترکمن صحرا با تشکیل شوراهای خود در مقابل حاکمیت رژیم تازه به قدرت رسیده اسلامی، به مقاومت و مبارزه برخاستند.
اما رژیم اسلامی که از همان اوان به قدرت رسیدن، عزم خود را برای سرکوب انقلاب و مردم آزادیخواه و بپاخاسته ایران جزم کرده بود، ابتداء در توطئه ای خونین و جنایتکارانه چهار تن از رهبران مبارزات مردم ترکمن صحرا با نام های: «شیر محمد درخشنده معروف به توماج، عبدالکریم مختوم، حسین جرجانی و محمد واحدی» را به قتل رساند و سپس با تهاجم به ترکمن صحرا در نهایت وحشیگری و قساوت به سرکوب مردم آزادیخواه و دستاوردهای آنان پرداخت.مردم مبارز و حق طلب ترکمن صحرا در برابر این تهاجم و در دفاع از آزادی و حقوق مسلم خود دست به مقاومت زدند.
در همان حال در کردستان نیز مقاومتی وسیع و توده ای در برابر تعرضات رژیم جمهوری اسلامی در جریان بود و نه تنها ابعاد آن روز به روز وسیعتر و مردمی تر می گردید، که رادیکال تر و سازمانیافته تر نیز می شد. کومه له که مبارزات مردم محروم و ستمدیده ترکمن صحرا را عادلانه و برحق می دانست، کمک و پشتیبانی از این حرکت حق طلبانه را وظیفه خود دانسته و در حد توان و امکانات آن زمانش عملاً به یاری جنبش برخاست و همبستگی قاطعانه و عملی خود را در این دید که بی درنگ به یاری شان بشتابد. در پاسخ به چنین ضرورتی دست بکار شد و بهره مند از حمایت های بی دریغ مردم در اسرع وقت از جمله با تشکیل یک تیم نه نفره پزشکی و تأمین دارو و امکانات لازم در این زمینه، کاروان کمک رسانی مردم شهر سنندج به مردم ترکمن صحرا را سازماندهی و روانه این منطقه نمود.
این تیم پزشکی و کمک رسانی که با شور و شوق انقلابی در انجام وظایف انسانی خود در صدد کمک به مردم محروم و توده های مبارز و حق طلب ترکمن صحرا بر علیه ارتجاع و دیکتاتوری اسلامی بود، متأسفانه به مقصد نرسید و در مسیر راه بر اثر وقوع حادثه رانندگی تمامی این رفقا جانشان را از دست دادند.پیکر این عزیزان در میان غم و اندوه بسیار مردم شهر سنندج و نواحی اطراف و با شرکت ده ها هزار نفر از توده های مردم کردستان به خاک سپرده شد اما هیچگاه یاد و خاطرات شان از یادها نرفت.
آنانی که از نزدیک با ترکیب این کاروان به مقصد نرسیده آشنا بودند، می دانستند که مرگ این عزیزان در آن روز و ماه های اول شکل گیری جنبش انقلابی کردستان و در آن دوران حساس، چه اندوه بزرگی در میان مردم بوجود آورد و چه ضایعه بزرگی بحساب آمد. این عزیزان را بسیاری از مردم شهر سنندج و روستاهای اطراف می شناختند. هر کدام در عرصه ای از عرصه های خدمات اجتماعی فعالیت میکردند، آنان کارگر و معلم و فرهنگی و پزشک بودند. مردم شهر و دهات با سیمای محبوب شان با زحمات شبانه روزی شان و با دلسوزی های بی چشمداشت شان آشنابودند.آنان انسان های دردآشنایی بودند که زندگی خود را وقف رهائی انسان از قید ستم و استثمار کرده بودند و با همین انگیزه در چنین تیمی جای گرفته بودند.
آنان در زمره کسانی جای داشتند که خدمت به ستمدیدگان را در طول زندگی مبارزاتی شان تجربه کرده بودند و به همین اعتبار وجود و حضورشان در هر جایی تأثیرگذار بود. اینان اینبار خواسته بودند ، در خدمت به مبارزات حق طلبانه دیگری در گوشه دیگری از کشور ظاهر شوند و داوطلب چنین مأموریتی شده بودند.
این انسان های انقلابی و فداکار، بسیار بیشتر از آنچه که تا آنزمان از خود نشان داده بودند، ظرفیت های مبارزاتی داشتند که متأسفانه فعالیتها و فداکاریهای آنان آنقدر به طول نیانجامید که بتوانند بیشتر بر روند مبارزات توده های مردم معترض به حاکمیت اسلامی تأثیرگذار باشند. اگر چه آنان خیلی زود جان باختند، اما مرگشان درس بزرگی از همبستگی و وفاداری به آرمان برابری طلبانه و انسان دوستانه شان بر جای گذاشت و نام شان برای همیشه در تاریخ مبارزات کمونیست ها و مردم ستمدیده و حق طلب ماندگار خواهد ماند.
این رفقا عبارت بودند از: فایزه قطبی، گلریز قبادی، فریده ذکریایی، جمیل ذکریایی، جمیل سجادی، اسماعیل علی پناه، رئوف کمانگر، اسعد وزیری و فتح اله لطف اله نژادیان.
یاد و خاطره این عزیزان همواره در دل مردم مبارز و توده های ستمدیده و حق طلب در سراسر ایران و در تاریخ جنبش انقلابی کردستان و تاریخ مبارزات مردم ترکمن صحرا زنده است. یادشان گرامی باد.

با تشکر از خالد نودشه به نقل از  سایت یاد جانباختگان

رفقا : فایزه قطبی، گلریز قبادی، فریده ذکریایی، جمیل ذکریایی، جمیل سجادی، اسماعیل علی پناه، رئوف کمانگر، اسعد وزیری و فتح اله لطف اله نژادیان

رفقا : فایزه قطبی، گلریز قبادی، فریده ذکریایی، جمیل ذکریایی، جمیل سجادی، اسماعیل علی پناه، رئوف کمانگر، اسعد وزیری و فتح اله لطف اله نژادیان

چهار آذرخش شب ترکمن
سی سال از ربودن ، شکنجه و سپس اعدام رهبران خلق ترکمن
رفقا شير محمد درخشنده ( توماج ) عبدالکريم مختوم ، محمد واحدی ، حسين جرجانی
توسط جمهوری اسلامی گذشت.
پاسداران جمهوری اسلامی در ۱۸ بهمن سال ۱۳۵۸ چهار تن از رهبران خلق ترکمن را شبانه دزدید، بعد از شکنجه‏های وحشیانه در ۲۹ بهمن ۱۳۵۸ به جوخه اعدام سپردند و جسدشان را در ۱۲۵کیلومتری جاده بجنورد رها نمودند

به یاد مادر قهرمان قربانتاج اجه مادر توماج
( قربانتاج ( مادر توماج
در ششم آذر ماه 1391 و در سن 86 سالگی با هزاران آرزو از دنیا رفت
یادش گرامی
مرگ قوربانتاج، توده مردم ترکمن و انبوه وسیعی ازمبارزین و انقلابیون را درداخل و خارج کشور اندوهگین ساخت. چرا که قوربانتاج فقط مادرتوماج نبود. قوربانتاج مادر رفقای توماج هم بود، مادر توماج ها، مادر تمام انقلابیون و فرزندان راستین خلق بود. قوربانتاج فقط مادرنبود، او زنی شجاع و مبارزی پیگیر و فداکار و همواره یار و یاور توماج و رفقای توماج بود. قوربانتاج زنی جسور و خود یک فدائی بود که حتی پس ازکشتار رهبران شوراها به دست خلخالی جلاد، توده مردم را به راه سرخ توماج فرا میخواند.
درگذشت این مادر فداکار و زن مبارز را با قلبی آکنده ازغم و اندوه به بازماندگان، به همه رفقا و یاران، به همه مبارزین و انقلابیون و به تمام مردم زحمتکش ترکمن تسلیت میگوئیم. قوربانتاج اگر چه از میان ما رفت، اما بی شک نام و یاد این مادر، همچون توماج در یاد و خاطره تمام انقلابیون زنده و جاوید خواهد ماند.
نشریه کار با آوردن قسمتی ازسخنان قوربانتاج درسال ١٣۵۹ و درسالروز جانباختن چهارستاره سرخ ترکمنی؛ شیرمحمد درخشنده (توماج)، طواق محمدواحدی، عبدالحکیم مختوم و حسین جرجانی، یاد

Eine Antwort

  1. غلام عسگری sagt:

    یاد وخاطره توماج ویارانش وده ها هزارجانفشان راه ازادی واستبدادستیز ومدافع حقوق کارگران وزحمتکشان واقشارفرودست که ازمیان اقوام رنگین کمان ایرانزمین توسط خمینی جلاد وجلادان تحت امرش جاودانه شدند همواره گرامی باد ودرمقابل مقام والای پدران ومادران وهمسران وفرزندان وخواهران وبرادران داغدارانها سرتعظیم فرودمی اورم ویاد مادرتوماج ودیگرمادران وپدران درگذشته را گرامی میدارم وبه روانشان درودمی فرستم.اما انچه پس ازگذشت سی وهشت سال ازظهورداعش اول توسط دستهای الوده استعمارگران ودول سرمایه داری برکسی پوشیده نیست که این پدیده شوم درطرحی درازمدت توسط قدرتهای بزرگ به انجام رسید واتفاقا قصد اول جهت رسیدن به اهداف اولیه حذف فیزیکی تمامی زنان ومردان اگاه وانقلابی ووطنپرست ومدافعین حقوق ومطالبات مردم بود وامروزبا گسترش ان به منطقه خاورمیانه وشمال افریقا درمی یابیم که دراین توطعه نباید شک کرد.اما انچه وظیفه ملت تحت ستم وتبعیض ایران است برای برچیده شدن بساط جهل وجوروجنایت وفساد اخوندی دراتحادی سراسری طرحی نودراندازند وبنیادش براندازند.به امید فردای ازادی.یاد وخاطره تمامی همبندان وهمرزمان وهمکاران وجانفشانان راه ازادی همواره گرامی باد.