نبرد عشق، شعری از ی. صفایی

عکس از علی دروازه غاری
عکس از علی دروازه غاری

جهان درهیاهوی جنگ

تنهایی را به آتش میکشد

وعشق این یگانه اسطوره ی هستی را

به رگبار می بندد…..ـ

نگاه کن، ـ

آغوش خلوت عشق مرا دریاب

من بیگناه در آتش جنگ تو ویران میشوم

من عاشقم، معشوق را گلوله باران نکن. ـ

شعرم از تنهایی فریاد می زند

ای جهان در گیر جنگ

سرود صلح مرا باورکن. ـ

من در پی آرامش، به خلوت عشق قسم خورده ام

که زمین سبزسبز خواهد شد

و دریا رقص شبانه اش را به معشوق واخواهد گذارد. ـ

نگاه کن،ـ

بگذار جنگ از تن تو رها شود

تا جهان در قلب صلح

عشق را عاشقانه تجربه کند.ـ

ی. صفایی

یکم ماه مه 2016