سمینار چهل سال بعد از انقلاب ۵۷ و سی سال بعد از کشتار تابستان ۶۷

 

اطلاعیه‌ی شماره‌ی اول درباره‌ی

سمینار چهل سال بعد از انقلاب ۵۷ و سی سال بعد از کشتار تابستان ۶۷

در آستانه قرار گرفته‌ایم، در آستانه قرار داشته‌ایم. تمام این چهل سال گذشته را در آستانه قرار داشته‌ایم. پشت سر را که نگاه می‌کنیم چهل سال غرور و افتخار، چهل سال بی‌باکی و شرافت، چهل سال مقاومت و مبارزه و توامان با آن چهل سال خون و جنون، چهل سال سرکوب و دهشت، چهل سال رنج و شکنج را پشت سر نهاده‌ایم تا در این آستانه قرار بگیریم که کنون بر پاشنه‌ی آن ایستاده‌ایم.

دی‌ماه ۱۳۹۶، دی‌ماه بزرگ ۱۳۹۶ همه چیز را تغییر داده است. آنهایی که انقلابشان با خشونت و اقتدار سرکوب شده بود و صلاحیت مداخله در امر سیاسی برای همیشه از آنها سلب شده بود، آنهایی که نمایندگان سیاسی‌شان را ابتدا در فرودگاه‌ها و جاده‌ها و زیر پل‌های متروکه به گلوله بستند و سپس در زندان‌ها دسته‌دسته روانه‌ی میدان تیر و طناب‌های دار کردند، اکنون بازگشته‌اند. همان «هیچ‌بوده‌گان»ی که چیزی برای از دست دادن ندارند جز زنجیرهایشان. از شهرستان‌های کوچک و روستاهای فراموش‌شده، از حاشیه‌ی شهرها و محله‌های فقیر جنوب شهر، با همان ردای بلند تغییر هر چیز و همه چیز، با همان بانگ بلند «دیگه تمومه ماجرا» بازگشته‌اند و می‌خواهند دوباره سرنوشت خودشان را در اختیار بگیرند.

می‌دانیم این صدا هنوز همهمه است، هنوز بیان سیاسی روشنی ندارد، هنوز خشم است و فریادی است از سر استیصال، با این وجود تداوم مبارزات فرودستان و زحمتکشان در ماه‌های اخیر و بعد از خیزش دی‌ماه ۹۶ تا همین امروز هم افق‌های نوینی را گشوده و امکانات جدیدی را نمایان کرده است. با این وجود سیاست چک تضمینی نیست، سیاست قمار عاشقانه‌ای است که امکان باختن هم در آن وجود دارد اما تمام این چهل سال گذشته به ما آموخته است که باید پیروز شویم، باید امیدوار باشیم و برای امیدمان مبارزه کنیم.

حالا دوباره آن پیکرها بازگشته‌اند با همان بدن‌های چاک‌چاک و گلوهای لهیده بازگشته‌اند و هم‌دوش آنها که نامی ندارند، چهره‌ای ندارند در خیابان‌ها ایستاده‌اند. اشباح مرده‌گانمان به زمین بازگشته‌اند. گذشته در گذشته منتظر است تا رستگار شود که رستگاری همواره امری جمعی بوده است. اینک چهل سال بعد از آن بهمن سرفراز که نظم سلطانی را به زباله‌دان تاریخ انداخت و روند سرکوب آن انقلاب و آن مردم حتا پیش از سرنگونی تام و تمام پادشاه آغاز شد و سی سال بعد از کشتار جمعی تابستان ۶۷، سی سال بعد از دفن جمعی مبارزان راه آزادی، رهایی و برابری در گورهای بی‌نشان و کانال‌های طویل گرد هم می‌آییم تا چهل سال مقاومت و مبارزه را جشن بگیریم، از چهل سال سرکوب و جنایت بگوییم و روشن کنیم هم آن مبارزه و هم آن سرکوب چه ربطی به امروز دارد، به امروزی که بعد از دی‌ماه ۹۶ در آن به سر می‌بریم. به همین آستانه و به همین مردمی که می‌آیند.

زمان: ۸ سپتامبر ۲۰۱۸

مکان:

Café Exzess

Leipziger Straße 91

Frankfurt

پیش به سوی سوسیالیسم

سرنگون باد کلیت نظام سرمایه‌داری جمهوری اسلامی

«کمیته برگزاری یادمان مبارزات به خاک افتادگان در جمهوری اسلامی- فرانکفورت»

24.07.2018

 

Eine Antwort

  1. انقلاب اسلامی یا انتحار اسلامی؟ sagt:

    انقلاب اسلامی یا انتحار اسلامی؟

    دوستان گرامی، به تیتر این آگهی نگاه کنید: چهل سال بعد از انقلاب پنجاه و هفت! اما سخن از کدام انقلاب است؟ این رژیم ولایت فقیه است که به رویدادهای سال پنجاه و هفت نام انقلاب داده است اما در سال پنجاه و هفت انقلابی رخ نداد و آن چه که همگان دیدند انتحار اسلامی بود نه انقلاب! چرا که انقلاب به دگرشی در یک سرزمین که ساختار کشورداری در آن سرزمین را دگرگون می کند و آن کشور پیشرفت می کند گفته می شود، مانند انقلاب بزرگ فرانسه، انقلاب اکتبر در روسستان، انقلاب چین و ….. اما هنگامی که پس از رویدادهای سال پنجاه و هفت سرزمین ایران هزار و چهارصد سال به گذشته بازگشت آیا می توان سخن از انقلاب گفت؟

    آیا به روی کار آمدن رژیم دژخیمان و شکنجه گران در پی نا آگاهی مردمی که در سال ۱۳۵۷ می خواستند خود را از زندان آریامهری برهانند اما به جای انقلاب دست به انتحار اسلامی زدند برابر با انقلاب است؟ آیا بازگشت ایران به هزار و چهارصد سال پیش و به روی کار آمدن رژیمی که با فرهنگ و روش های زمان برده داری و شترچرانی در ایران فرمانروائی می کند و دوزخ آخوندی را جایگزین زندان آریامهری کرده است برابر با انقلاب است؟

    آیا به روی کار آمدن رژیمی که اقتصاد آن بر پایه مفت خواری، بانکداری آن بر پایه رباخواری، دادگستری آن بر پایه رشوه خواری، کشورداری آن بر پایه زورگوئی، فرهنگ آن بر پایه خرافات، هنر آن بر پایه زوزه کشی و همه تار و پود آن بر پایه دروغ و مردم فریبی است برابر با انقلاب است؟

    دوستان گرامی، باید بکوشیم واژه هائی را به کار ببریم که رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه از آن سود نبرد و نگوید که حتی دشمنان ما هم ما را انقلابی و دارنده و سردمدار انقلاب پنجاه و هفت می نامند! و به جای انقلاب در سال پنجاه و هفت باید سخن از انتحار اسلامی در سال پنجاه و هفت بگوئیم! در پیوند با کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ نیز نگاه کردن به نوشتاری در لینک زیر سودمند است:

    http://www.iranglobal.info/node/67204