از میان نامه های رسیده به گفتگوهای زندان

یادآر ز شمع مرده یاد آر
یادآر ز شمع مرده یاد آر

خوانندگان هفته نامه گفتگوهای زندان با ارسال پیام هایی نظرات و پیشنهاداتی را مطرح کرده اند که بهتر دیدیم برای توجه بیشتر به آنها، با توجه به حفظ حریم و اطلاعات شخصی این عزیزان مطالب آنان را برای سایر علاقمندان نیز منتشر کنیم

***

پیشنهادی برای زنده نگه داشتن بیشتر یاد و خاطر جانفشانان زندانهای رژیم جمهوری اسلامی

به  منظور گرامیداشت و زنده نگهداشتن یاد یاران از دست رفته مان که در راه آزادی جان باختند، از دوستان میخواهم که هر از چند گاهی عکس پروفایل خود را به عکس یکی از این

احمد رضا بیک محمدی

احمد رضا بیک محمدی

جان باختگان اختصاص بدهند. لطفا با ارائه نظرات و پیشنهادات خود مرا در این امر یاری کنید.ـ

***

در جستجوی اطلاعات درباره چند نفر از جانفشانان زندان شیراز

رفيقي داشتم به نام محمود حسني متولد خرداد ١٣٣٩ در آبادان، از فعالين سازمان چریکهای فدایی خلق ایران – اقلیت در شيراز بود. او را مهرماه سال ١٣٦٢ دستگير كردند و ٨شهريور ١٣٦٣ او را دار زدند. من خيلي جستجو كردم تا شايد كسي از زندانيان را كه طي آن زمان در زندان عادل آباد شيراز و يا زندان سپاه شيراز بوده و از محمود در زندان خبر داشته، بيابم تا شايد از اين يار عزيزم اطلاعاتي به دست آورم ولي موفق نشدم.
تنها حدود ١٥ سال پيش در روزنامه كيهان لندن فردي از او در زندان نام برده بود و مقاومت او را ستوده بود. همين مطلب در سال ١٣٨٨ در زمان برآمد توده اي در ايران عليه انتخاب مجدد احمدي نژاد مجدداانتشار يافت. در اساس آن مطلب عليه مخملباف منتشر شده بود. آن متن را براي اطلاع برايت مي آورم:ـ

در سال 1364 توسط « وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» فيلمی به کارگردانی « محسن مخملباف» و با بودجه ی سنگينی به نسبت ديگر فيلمهای ايرانی به نام « بايکوت» ساخته شد. موضوع و هدف فيلم لجن مال کردن ايده ها و فعالين کمونيستی ايران بود. هدف ما در اينجا اصلا متوجه موضوع فيلم نيست بلکه نشان دادن سو استفاده از موقعيت زندانيان سياسی زندان «عادل آباد شيراز» و شکنجه ی روحی آنان است. در اين فيلم زندانيان را با زور و تهديد و در مواقعی با و عده ی آزادی مجبور به شرکت در فيلم کردند و آنها را در نقشهای مختلف سياهی لشگر تا نقشهای درجه دو در فيلم جای داده اند. شروع فيلمبرداری اين فيلم در زمستان 1363 آغاز شد. درست در موقعی که هيچگونه سازمان يا نيروی مدافع حقوق بشری وجود نداشت که از وضعيت زندانيان سياسی ايران ديدن کند. در اين شرايط زندانيان سياسی در مقابل وحشيگريهای رژيم بدون هيچگونه حمايت مادی قرار گرفته بودند و مجبور به بازيگری در جلو دوربين کارگردان رژيم شدند. « محسن مخلمباف» با همکاری «مجيد ترابپور» رئيس زندان عادل آباد شيراز با انتخاب مهره های فعال و حبس کشيده ی قديمی زندان که نزد ديگر زندانيان وجهه ای داشتند و با مجبور کردت آنان به شرکت در فيلم سعی در شکستن روحيه ی ديگر زندانيان داشتند. اين دسته از زندانيان مشهور نيز که با توجه به اعدامهای دسته جمعی آن زمان از افراد قديمی زندان محسوب می شدند يا می بايست در دسته اعدامهای جمعی قرار بگيرند همانطور که افرادی مثل «محمود حسنی»، «محسن توکلی»، «حسن پايدار»، «محمد جاور»، «اسماعيل دالوند» ، «جهانگير طالبی»، و … قرار گرفتند و يا اينکه بالاجبار در فليم شرکت کنند. در بين زندانيان که مجبور شدند در فليم بازی کنند تعداد زيادی مشاهده می شوند که مستقيما از سلولهای انفرادی آنها را بيرون آورده بودند. به عنوان مثال « محمد جمالی» از سلول انفرادی بعد از مدت يکسال و دو ماه بيرون آورده شده است و او را به اجبار در فيلم جای دادند. او بعد از آن محکوم به دهسال حبس می شود و می تواند وارد بند عمومی شود. ولی با اينحال رژيم در سال 1367 او را اعدام می کند ( اسم او در ليست گزارش اعداميان گاليندوپل که روز 14 فوريه 1990 از زندانهای ايران ديدن کرد می باشد).

اين تمام آن متن بود. البته با توجه به تاريخ اعدام محمود ، تاريخ هايي كه در بالا آمده  نشان مي دهند كه بعد از اعدام او است و منطبق نيستند.

شايد شما بتوانيد در اين باره مرا ياري دهيد. احتمالا فردی او را در زندان دیده باشد و يا در اين مورد بتوانيد به طریقی راهگشا باشيد.ـ

ضمن سپاسگزاري، من منتظر پاسختان هستم.ـ

***

گفتگوهای زندان از تمامی عزیزانی که می توانند در این زمینه یاری رسانند در خواست می کند که با آدرس زیر تماس بگیرند

goftegoo@dialogt.de