آخرین نامه سعید شیرزاد از زندان رجایی شهر، اعتصاب غذا با لبهای دوخته: باید به این دور باطل پایان بخشید و چپ را به عنوان یک نیروی واقعی اجتماعی برساخت

سعید شیرزاد

سعید شیرزاد

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد/ من نه آنم که زبونی کشم از چرخ و فلک
در روزگاری که ۳۰ به اصطلاح لیبرال برای فاشیستی که رییس جمهوری آمریکا شده، نامه فدایت شوم می‌نویسند، در روزهایی که هزاران نفر برای تشییع یکی از بزرگ‌ترین رهبران کشتار ایران جمع می‌شوند و در روزهایی که مرز مقاومت و شقاوت کاملاً در هم ریخته، باید به ریشه‌های خود بازگردیم. ریشه‌هایی که عمیقاً خواهان تغییر بنیادین جامعه و زیر و رو کردن کل مناسباتش هستند و جز حداکثر، به هیچ چیز کمتری رضایت نخواهند داد.ـ
در روزگاری که نتیجه پروژه‌های امپریالیستی در خاورمیانه بیش از هر زمانی عیان شده است و از هم پاشیدن مدنیت جامعه، به باز شدن فضا برای سیاه‌ترین نیروهای دوران منجر شده، ۳۰ به اصطلاح فعال حقوق بشر و سیاسی و فرهنگی با تظلم‌خواهی نزد دونالد ترامپ، رییس جمهوری نژادپرست آمریکا، خواهان تحریم ایران شدند. البته آن‌ها کمی خوددار عمل کردند و از حمله نظامی سخنی نگفتند ولی کیست که نداند تداوم تحریم جز با حمله نظامی پاسخ نمی‌گیرد.ـ
تجربه تحریم‌ها نشان می‌دهد نه تنها حاکمیت ایران عقب‌نشینی نمی‌کند و آسیبی از قبل آن نمی‌بیند، که این مردم ایران و به ویژه کارگران و فرودستان جامعه هستند که باید با مشکلات متعاقب این فشارهای ظالمانه کنار بیایند.ـ
تحریم یا حمله نظامی ناتو تاکنون اوضاع هیچ جامعه‌ای را بهبود نبخشیده، ولی تا جای ممکن دست گروه‌های فرقه‌ای و قومی را برای نابودی یک جامعه باز گذاشته. تن دادن به چنین بازی‌های جنایتکارانه‌ای نشان‌دهنده بی‌ربطی بخش مهمی از جنبش راست ایران است. تحول در هر جامعه زمانی می‌تواند به بهبود اوضاع منجر شود که از طریق مبارزه متحدانه مردم صورت بگیرد و در عصر ما، مبارزه‌ای می‌تواند به دنیای بهتر بیانجامد که به رهبری طبقه کارگر و تشکل سیاسی او مفصل‌بندی شود.ـ
از سوی دیگر هزاران نفر برای تشییع جنازه رفسنجانی خود را به دانشگاه تهران می‌رسانند و دوباره ادعاهایی بلند می‌شود از این جنس که فقط سبز و بنفش، یا همان دو خردادی‌ها پایگاه مردمی دارند. این حرف‌های پوچ از سوی حامیان شرمگین جمهوری اسلامی در حالی به خورد جامعه داده می‌شود که همگان می‌دانند رفسنجانی از مهم‌ترین عوامل ترور و سرکوب در ایران بود و دامنه ترورهای این رهبر اصلاح‌طلبی ایران مرزها و قاره‌ها را در نوردید. ترورهای او کاری کرد که حتی در خارج از ایران، فعالان سیاسی و نیروهای تبعیدی به زندگی مخفی روی آوردند. دردناک این است که جنبش اصلاح‌طلبی به رهبری نخست وزیر اعدام‌های دهه ۶۰ و نفر دوم همه ۳۸ سال جمهوری اسلامی، چنان یقه برای دمکراسی می‌درند که گویا این سوسیالیست‌ها بودند که خشونت کردند، سرکوب کردند، اعدام کردند و حال باید جواب پس بدهند چرا از موسوی و رفسنجانی دفاع نمی‌کنند؟!ـ
باید به این دور باطل پایان بخشید و چپ را به عنوان یک نیروی واقعی اجتماعی برساخت و در قالب تشکل‌های توده‌ای در جامعه سازماندهی کرد. رفقا راه چاره‌ای نیست، سازماندهی و سبک کار اجتماعی تنها راه‌ برون رفت از وضع فعلی‌ست. هیچ دنیای بهتری ممکن نخواهد بود، مگر آن‌که مارکسیست‌ها در آن منشأ تحول باشند.ـ
راست ایران به دو بخش طرفدار حکومتی و ناتویی تقسیم شده و حال بهترین زمان است که ما از پوست خود دربیاییم و به میان جامعه برویم. امروز بیش از هر زمانی ما به جامعه و جامعه به ما نیاز دارد. این دور باطل را باید شکست و گفت: ما نه به سناریوهای امپریالیستی و نه به سناریوهای حکومتی تن نمی‌دهیم! ما هر چهار سال تغییر رنگ نمی‌دهیم و سبز و بنفش نمی‌شویم! همواره سرخیم، همواره در راستای پیروزی طبقه کارگر گام برداریم و تا آن روز از پای نمی‌نشینیم.ـ
رفقا همه می‌دانیم که دنیای بهتر تنها حکومت کارگری است و هیچ چیز بهتری قابل تصور نیست. هر چه هست سیاهی‌ست و تنها سوسیالیسم سفیدی و بهروزی را برای اکثریت جامعه به همراه خواهد آورد.ـ
در مقابل تلاش‌های مذبوحانه باندهای حکومتی و امپریالیستی تنها می‌توان طبقه کارگر و مردم برابری‌طلب را به میدان آورد. چالش ما در مقابل همه این صفوف بورژوایی، جامعه‌ای سازماندهی‌ شده است که با پرچم سرخ به سوی تغییر مناسبات می‌رود و چنین چیزی ممکن است به شرط آن‌که از امروز برای آن سازماندهی و مبارزه متحدانه را حول یک پلاتفرم پرولتری آغاز کنیم.ـ

***

خبر مرتبط

گوناز تی وی: سعید شیرزاد، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج در اعتراض به وضعیت زندانیان بیمار و فقدان امنیت زندانیان عقیدتی از امروز با دوختن لبانش دست به اعتصاب غذا زده است

ه گزارش هرانا، زندانی سیاسی سعید شیرزاد که در زندان رجایی شهر کرج تحمل حبس می کند در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان بیمار در ایران و همینطور فقدان امنیت زندانیان سیاسی با دوختن لبان خود دست به اعتصاب غذا زد.

آقای شیرزاد ضرب و شتم مهدی فراحی شاندیز توسط مسئولین زندان را از جمله مثالهای فقدان امنیت در زندان و موارد اعتراضی خود اعلام کرده است.

سعید شیرزاد

سعید شیرزاد

این زندانی در نامه ای که تصویر آن در پی می آید به مسئولان زندان اعلام کرده است به دلایلی از جمله “توهین مستمر ماموران به خانواده های زندانیان، عدم قبول نامه های رسمی اعتصاب غذا که موجب سلب مسئولیت پزشکی از مسئولان زندان میشود، بازداشت اعضای خانواده های زندانیان سیاسی در سالن ملاقات، جلوگیری از اعزام زندانیان سیاسی بیمار به مراکز درمانی، ضرب و شتم زندانیان سیاسی و اعزام اجباری به دادگاه توسط مامورین و نهایتا جلوگیری از گردش هوا در سالن با جوشکاری در و پنجره ها که سلامت زندانیان را در معرض خطر می اندازد” دست به این اعتصاب غذا می زند.

لازم به یادآوری است سعید شیرزاد ، ۲۷ ساله، فعال سیاسی و عضو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان از ۱۸ خرداد ماه ۱۳۹۳ در بازداشت به سر می‌برد. او بیش از ۲ ماه را در بند ۲۰۹ زندان اوین در انفرادی و بدون داشتن ارتباط با خانواده و وکیل خود به سر برد.

دادگاه این فعال سیاسی، ۲۱ شهریور ۹۴ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی و با حضور وکیل او امیرسالار داودی پس از گذشت پانزده ماه از تاریخ بازداشتش برگزار شد. وی در نهایت به اتهام «ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﻭ ﺗﺒﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﮐﺸﻮﺭ» به ۵ سال حبس تعزیری محکوم و حکم صادره در روز چهارشنبه ۲۵ شهریور ماه ۱۳۹۴ به وکیل وی ابلاغ شد.

گوناز تی وی

E.H

***

در خواست از سعید شیرزاد:  وجود تو، قلم تو، صدای تو لازمه ادامه راه توست. همه به تو نیازمندیم همراه و در میدان بمان رفیق!.ـ

پیامی به سعید شیرزاد رفیق مبارز و همرزممان

لب های دوخته و پیکر همیشه استوارت را خوب می شناسیم، برای تو و ما که فعالین حقوق کودک هستیم این پیکر و این لب های تشنه و گرسنه آشناست. کودکانی که در سطل های زباله تا کمر دنبال پسمانده ی لقمه نانی می گردند. نیازی نیست اینها را بتو بگوییم تو خودت نه تنها اینها را دیده ای بلکه با پوست و گوشت و تمام وجودت در سیاه چال رژیم دیکتاتوری لمس ش می کنی. نگاه ت را هم خوب می شناسیم، خشمی که در چشم هایت از نظام سرمایه داری موج می زند. نگاه ت با نگاه ما آشناست رفیق!.ـ

گوش دنیا باید کر باشد و چشمانش کور تا مقاومت، شجاعت، دلیری و صلابت صدای تو را حتی با لب های دوخته ات نشنیده باشد. اما رفیق کودکان کار نگرانند. کانون بدون تو معنا ندارد.  کودکان کار عمو سعیدشان را می جویند تا درس زندگی و دنیای بهتر را در گوششان نجوا کند رفیق!. کارگران و زندانیان سیاسی، نگران رفیق و یار و لحظه های تنهایی همبندشان هستند تا درس ایستادگی و مقاومت و مبارزه را تکرار کند رفیق!.ـ

یادت هست رفیق، همین چند روز پیش از آرش صادقی چه خواستی؟ که نه بخاطر عشق بلکه بخاطر همسنگر و رفیق و یارش دست از اعتصاب بردارد. سعید جان امروز ما از تو می خواهیم بخاطر جان ارزشمند ات، حفظ جان یک مبارز ، بخاطر سوسوی امید فعالین حقوق کودک و همرزمانت،  بخاطر چشمان نگران هم بندی هایت، به خاطر کارگر و بخاطر کودکان کاری که با چشم های خیس و نگران جویای حال عمو سعیدشان هستند دست از اعتصاب برداری.ـ

رفیق جان در این دنیای کثیف و نابرابر، همانطور که خودت گفتی:“ در این روزهایی که انسان ارزان‌ترین کالای قرن بیست‌ویکم و روزهای از جنس تن دادن به دار و کشتار شهامت است“، وجود تو، قلم تو، صدای تو لازمه ادامه راه توست. همه به تو نیازمندیم همراه و در میدان بمان رفیق!.ـ

امضاء کنندگان:ـ

https://www.change.org/p/sharareh-rezaei-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D9%81%DB%8C%D9%82-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%85%D9%85%D8%A7%D9%86

***

درخواست حمایت از سعید شیرزاد در نامه ۲۰ زندانی سیاسی زندان رجایی‌شهر به عاصمه جهانگیر

ـ۲۰ زندانی سیاسی زندان رجایی‌شهر در نامه‌ای به عاصمه جهانگیر، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، خواهان حمایت نهادهای بین‌المللی از سعید شیرزاد شدند. ….ـ

همزمان با وخامت حال سعید شیرزاد، زندانی سیاسی در اعتصاب غذای زندان رجایی‌شهر و انتقال او به بیمارستانی خارج از زندان، شماری از زندانیان عقیدتی-سیاسی هم‌بند او در حمایت از خواسته‌های این فعال حقوق کودکان کار، نامه‌ای خطاب به گزارشگر ویژه‌ حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران و چند نهاد حقوق بشری بین‌المللی نوشته‌اند و از آن‌ها خواسته‌اند تا برای حفظ سلامتی سعید شیرزاد تلاش کنند. در این نامه آمده است: «بارها از سوی زندانیان و خانواده‌های‌شان در رابطه با نقض حقوق انسانی زندانیان محبوس در زندانی رجایی‌شهر، مذاکره، نامه‌نگاری و پیگیری انجام شده است، اما تاکنون هیچ‌گونه پاسخ مثبتی از سوی مسئولان ذیربط ارائه نشده است.»ـ

امضا کنندگان این نامه تأکید کرده‌اند که این شرایط سعید شیرزاد را وادار به اعتصاب غذا و حمایت از همبندی‌هایش کرده است. ۲۰ زندانی سیاسی زندان رجایی‌شهر، با یادآوری وضعیت وخیم جسمانی سعید شیرزاد در سی و هشتمین روز از اعتصاب غذای او، به درگذشت برخی زندانیان سیاسی در اعتصاب غذا همچون هدی صابر و اکبر محمدی در نتیجه‌ عدم رسیدگی مسئولان به خواسته‌های‌شان اشاره کرده‌اند و از گزارشگر ویژه‌ سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران و دیگر نهادهای بین‌المللی خواسته‌اند که از همه‌ ابزارهای موجود برای حفظ سلامتی و جان سعید شیرزاد استفاده کنند.

سعید شیرزاد از هفدهم آذر ماه در اعتراض به شرایط غیر‌انسانی زندان رجایی‌شهر دست به اعتصاب غذا زده است که در نتیجه آن، روز ۲۳ دی ماه به حالت نیمه بی‌هوش و در شرایطی که قدرت تکلم خود را از دست داده و با افت شدید فشار خون مواجه شده بود، به صورت اورژانس به بیمارستان انتقال داده شد: سعید شیرزاد از زندان رجایی‌شهر کرج به بیمارستان خمینی تهران منتقل شد

او پیش‌تر در نامه‌ای تأکید کرده بود که اعتصاب غذایش به دلایل شخصی نیست، بلکه ادامه‌ رویه‌ ضرب و شتم زندانیان، بازداشت خانواده‌ها در سالن ملاقات، جلوگیری از اعزام زندانیان به بیمارستان با وجود داشتن مجوز از طرف دادستانی و عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان، از جمله‌ موارد مورد اعتراض اوست.

شیرزاد در نامه‌ خود نوشته بود که با توجه به ادامه‌ رویه‌ مذکور که حتی در مواردی «منجر به مرگ زندانیان» می‌شود،‌ به اعتصاب غذای خود ادامه خواهد داد تا بلکه صدای «محبوس» زندانیانی باشد که «صدای بی‌صدای‌شان را فریادرسی نیست.»ـ

امضا کنندگان نامه‌ به عاصمه جهانگیر بر درستی خواسته‌های سعید شیرزاد شهادت داده‌اند و «عدم پاسخ‌گویی و پیگیری مسئولان در مورد خواسته‌های زندانیان اعتصابی و تمارض قلمداد کردن وضعیت وخیم جسمانی آن‌ها» را که منجر به رخ دادن حوادث ناگوار و همچنین بروز لطمات جسمی جبران‌ناپذیر می‌شود، گواهی بر نگرانی خود نسبت به وضعیت شکننده‌ سعید شیرزاد عنوان کرده‌اند.

متن کامل نامه درخواست حمایت از سعید شیرزاد:ـ

به خانم عاصمه جهانگیر، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر در امور ایران
«اعتصاب غذا آخرین راهکار زندانی است»

سرکار خانم عاصمه جهانگیر،ـ
هیچ زندانی سیاسی‌ای مایل به رساندن آسیب به جسم و جان خود نیست اما شرایط حاکم بر زندان‌های ایران زندانیان را وادار به این کار می‌کند. علی‌رغم اینکه بارها از سوی زندانیان و خانواده‌های‌شان در رابطه با نقض حقوق انسانی زندانیان محبوس در زندان رجایی‌شهر مذاکره، نامه‌نگاری و پیگیری انجام شده است، اما تاکنون هیچ‌گونه پاسخ و اقدام مثبتی از سوی مسئولان ذیربط صورت نگرفته و مجموعه این شرایط سعید شیرزاد را وادار کرده است برای احقاق حقوق همبندانش دست به اعتصاب غذا بزند.

خانم جهانگیر،ـ
در اینجا ضمن تأیید موارد نقض حقوق زندانیان که در خواسته‌های سعید شیرزاد بیان شده است به بخشی از آن‌ها برای آگاهی بیشتر شما اشاره می‌کنیم:ـ

ـ۱- بستن پنجره سلول‌های سالن ۱۲ زندان رجایی‌شهر به وسیله نصب فنس و جوشکاری که موجب عدم تهویه مناسب هوا در سلول و به تبع آن ایجاد مشکلات تنفسی به ویژه برای بیماران حاضر در بند می‌شود.ـ

ـ۲- جلوگیری از اعزام زندانیان به مراجع قضایی و بیمارستان به علت خودداری آن‌ها از قبول شرایط غیر‌انسانی و منافی کرامت انسانی مبنی بر زدن دستبند و پابند و پوشیدن لباس زندان.ـ

ـ۳- تفتیش و بازرسی نامتعارف و توهین‌آمیز خانواده زندانیان سیاسی و عقیدتی و ایجاد مزاحمت و مشکل در روند ملاقات‌شان.ـ

ـ۴- توهین و ضرب و شتم برخی زندانیان سیاسی-عقیدتی از سوی بعضی مأموران زندان.ـ

ـ۵- عدم وجود امکانات دیگر بندها برای زندانیان سالن ۱۲ (از جمله تلفن و امکانات ورزشی و فرهنگی) و عدم دسترسی به کتابخانه مرکزی زندان.ـ

ـ۶- نصب دستگاه‌های ارسال پارازیت که تأثیر منفی بر سلامت زندانیان می‌گذارند.ـ

خانم عاصمه جهانگیر،ـ
تاکنون با توجه به حال جسمانی وخیم سعید شیرزاد و گذشت ۳۸ روز از اعتصاب غذای همراه با لب‌دوزی وی، هیچ‌گونه رسیدگی‌‌ای به خواسته‌ها و وضعیت ایشان صورت نگرفته است.ـ
همان‌طور که مطلع هستید در گذشته به دلیل عدم پاسخ‌گویی و پیگیری مسئولان مربوط به خواسته‌های زندانیان اعتصابی و تمارض قلمداد کردن وضعیت وخیم جسمانی آن‌ها، شاهد رخ دادن حوادث ناگواری همچون فوت اکبر محمدی و هدی صابر و همچنین بروز لطمات جسمی جبران‌ناپذیر به جعفر عظیم‌زاده و آرش صادقی بوده‌ایم که این امر خود گواهی بر علت نگرانی امروز ما نسبت به وضعیت شکننده سعید شیرزاد است .ـ

عالی‌جناب،ـ
امروز هدف اصلی از نوشتن این نامه به طور خاص شرایط وخیم و بحرانی سعید شیرزاد است که منجر به اعزام فوری ایشان به مراکز درمانی خارج از زندان شد. روز گذشته ایشان در حالت نیمه بیهوش و در شرایطی که قدرت تکلم خود را از دست داده بود و با افت شدید فشار خون مواجه شده بود با تشخیص و تصریح پزشک زندان به صورت اورژانس به بیمارستان انتقال داده شد.ـ

خانم جهانگیر،ـ
ما امضا کنندگان این نامه ضمن شهادت بر درستی خواسته‌های سعید شیرزاد، از شما و دیگر نهادهای بین‌المللی گیرنده نامه مصرانه می‌خواهیم از تمامی ابزارهای موجود برای حفظ سلامتی و جان ایشان استفاده کنید.

رونوشت:ـ
شورای حقوق بشر سازمان ملل
سازمان عفو بین‌الملل
سازمان گزارشگران بدون مرز
کمیسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

امضا کنندگان:ـ

ـ۱. فرید آزموده
ـ۲. شاهین (جعفر) اقدامی
ـ۳. رضا اکبری‌منفرد
ـ۴. بهزاد ترحمی
ـ۵. ایرج حاتمی
ـ۶. خالد حردانی
ـ۷. لطیف حسنی
ـ۸. واحد خلوصی
ـ۹. حمزه سواری
ـ۱۰. حسن صادقی
ـ۱۱. جابر عابدینی
ـ۱۲. ابولقاسم فولادوند
ـ۱۳. فرهاد فهندژ
ـ۱۴. ابراهیم فیروزی
ـ۱۵. رضا کاهه
ـ۱۶. احمد کریمی
ـ۱۷. صالح کهندل
ـ۱۸. سعید ماسوری
ـ۱۹. زانیار مرادی
ـ۲۰. بهنام موسیوند

شیرزاد که از خرداد ماه سال ۹۳ بازداشت شده و در زندان به سر می‌برد، به پنج سال حبس محکوم است. او در دوران بازداشت بیش از دو ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین در انفرادی و بدون داشتن ارتباط با خانواده و وکیل خود به سر برده است. این فعال مدنی ۲۱ شهریور ۱۳۹۴ به اتهام اجتماع و تبانی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی محاکمه و در دادگاه بدوی به اتهام «ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﻭ ﺗﺒﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﮐﺸﻮﺭ» به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. این دادگاه پس از گذشت ۱۵ ماه از بازداشت او برگزار شد. شیرزاد دوازدهم خرداد ۹۳ در محل کار خود در پالایشگاه تبریز بازداشت و ابتدا به زندان اوین و سپس به زندان رجایی‌شهر منتقل شد. از جمله اتهامات وارده به این فعال حقوق کودک، «کمک به مشکلات آموزشی کودکان زندانیان سیاسی» است.ـ

سعید شیرزاد در آخرین احضارش به دادگاه در اردیبهشت سال گذشته، در اعتراض به نحوه رسیدگی به پرونده و ممانعت دادگاه از حضور وکیلش، جلسه را ترک کرده بود. پیش‌تر نیز این فعال حقوق کودک دو بار به دلیل آنکه با دستبند و پابند به دادگاه اعزام شده بود، از حضور در جلسه رسیدگی به پرونده خود در دادگاه امتناع کرده بود. او اولین بار در ۳۱ مرداد ۱۳۹۱ در پی کمک‌رسانی به مردم زلزله زده آذربایجان شرقی بازداشت و پس از ۱۹ روز با قید کفالت آزاد شد.ـ

به نقل از

http://www.lajvar.se/1395/10/25/53634/