کوبانی ها…- بخش دوم: شطرنج قدرت دولتهای مرتجع محلی و جنبش های انقلابی و مردمی در منطقه خاورمیانه

یادداشتهای شتابزده چهاردهم اکتبر 2014، همایون ایوانی

کوبانی ها…- بخش دوم: شطرنج قدرت دولتهای مرتجع محلی و جنبش های انقلابی و مردمی در منطقه خاورمیانه

خبرها، خود گویاتر از هر تحلیلی سمت و سوی صف بندی ها را در نبرد کوبانی آشکار می کند. دولت ارتجاعی ترکیه نه تنها کانال کمک رسانی به دار و دسته های مرتجع اسلام گرا نظیر حکومت اسلامی و النصر است، بلکه امروز خبر بمباران مواضع حزب کارگران کردستان (پ ک ک) را به گوش جهانیان رساند. از سوی دیگر، جبهه خلق برای آزادی فلسطین همبستگی خود را با مبارزین کوبانی اعلام کرد. در بخش دوم کوبانی ها، ترجیح می دهم گزارشی کوتاه از بخشی از آرایش نیروهای صحنه نبرد این روزها را ارائه دهم، نقد، بررسی و راهکارهای جنبش انقلابی، وظیفه جستاری وسیع تر است.

بی آنکه وارد جزئیات بحث و برخی گمانه زنی های بحث های سامان رسول پور و خانم دکتر رهبانی، استاد حقوق بین الملل لبنان شوم، بحث آنها را درباره حمله دولت ترکیه به پ ک ک، موضع سوریه و دولت جمهوری اسلامی جهت خبررسانی در زیر می آورم، در قسمت های آتی یادداشتهای شتابزده اگر مجالی بود، نگاهی دوباره به این بحث ها خواهم داشت:

فقط ۲۴ ساعت مانده – سامان رسول پور[1]

یک) فقط ۲۴ ساعت مانده. مهلتی که کرد‌ها به دولت ترکیه داده‌اند. مسئله کوبانی و پروسه صلح کرد‌ها و ترک‌ها، کاملا به هم جوش خورده. داستان از این قرار است: بیش از دو سال است. کردهای ترکیه و حکومت ترکیه، برای پایان دادن به سه دهه جنگ خونین، پروسه صلحی را آغاز کرده‌اند. کرد‌ها در این پروسه متعهد شدند که سلاح‌ها را خاموش کنند و براساس یک نقشه راه سه مرحله‌ای، به سمت خلع سلاح بروند، ترکیه هم متعهد شده بود که مسئله کرد را به شکل دموکراتیکی حل کند. چریک‌ها به خانه بازگردند. قانون اساسی حقوق ملی کرد‌ها را در ترکیه تضمین کند و به سرکوب و انکار موجودیت آن‌ها برای همیشه خاتمه دهد. امید بزرگی شکل گرفته بود. قدم‌هایی از هر دو سو برداشته شده بود. اما تا به انتخابات ریاست جمهوری در ترکیه نزدیک‌تر شدیم، این پروسه به بن بست نزدیک‌تر شد. کرد‌ها از‌‌ همان آغاز هشدار می‌دادند: تاکتیکی نباشد این پروسه! بعد از انتخابات، به حالت تعلیق گذاشته نشود این پروسه. انتخابات برگزار شد. اردوغان پیروز شد. و بن بست کامل شد. اوجالانی که تا دیروز حزب کارگران کردستان را قانع کرده بود که دندان روی جگر بگذارد، در هفته‌های گذشته به مرور امیدش نسبت به این پروسه رنگ باخت. او گفت، مقامات ترکیه حاضر هستند با داعش بر سر «گروگان‌ها» مذاکره کنند اما حاضر نیستند با ما برای حل یک مسئله تاریخی و ریشه‌ای وارد فاز مذاکره رسمی شوند. اوجالان گفت، اگر کوبانی سقوط کند، پروسه صلح کاملا بی‌معنا می‌شود. اوجالان گفت، اگر تا ۱۵ اکتبر دولت ترکیه رویکردش را از یک سو نسبت به کوبانی و از سوی دیگر نسبت به تداوم پروسه صلح تغییر ندهد، «من از این پروسه کنار می‌کشم». معنای این حرف چیست؟ معنای مشخصی دارد: پاسخ منفی دولت ترکیه به این خواسته از دید کرد‌ها، به معنای اعلان جنگ است. کدام جنگ؟‌‌ همان جنگی که کرد‌ها می‌گویند ترکیه از راه داعش از یک سو علیه کوبانی آن را سازمان داده، و از سوی دیگر در خود کردستان ترکیه با ساختن پادگان‌های جدید و میلیتاریزه کردن بیشتر کردستان، خود را برایش آماده می‌کند. پ ک ک می‌گوید، صبرش تمام شده. اگر تا فردا، اتفاق جدیدی نیافتد، جنگ تعیین کننده در ترکیه آغاز خواهد شد.

دو) وقتی داعش به کوبانی حمله کرد، وقتی اوجالان گفت ترکیه مسئول سقوط کوبانی خواهد بود، وقتی ترکیه مانع از ورود کرد‌ها به کوبانی شد، کرد‌ها خشمگین شدند. علاوه بر اینکه در سرتاسر دنیا اسم مقامات ترکیه و داعش در کنار یکدیگر آمد، در سرتاسر کردستان ترکیه، مردم علیه اردوغان شوریدند. علیه ارتش. ده‌ها نفر کشته شدند. ترکیه با یک زلزله سیاسی کم سابقه روبرو شد. کار به جایی رسید که شبانه، دولت ترکیه دست به دامان اوجالان شد. دولت از راه «واتس آپ» امکان گفتگوی دمیرتاش و اوجالان را فراهم کرد. تا فضا کمی آرام شود. اوجالان تنها کسی در ترکیه است که با یک جمله می‌تواند یک زلزله سیاسی در ترکیه به راه بیاندازد و با یک جمله می‌تواند مردم خشمگین را آرام کند. اوجالان دوباره به ترکیه وقت داد. وضعیت را کمی آرام کرد. او بار‌ها چنین کرده. چند سال پیش که صد‌ها زندانی سیاسی کرد در ترکیه دست به اعتصاب جمعی زده بودند، ترکیه با یک چالش بزرگ روبرو شده بود. صد‌ها زندانی در آستانه مرگ بودند. با تهدید و خواهش و تمنا اعتصابشان را نشکستند. چند هفته بعد، پیامی یک جمله‌ای از اوجالان آمد: «از حمایت شما ممنونم. پیام شما منتقل شد. به اعتصابتان خاتمه دهید». دقایقی بعد صد‌ها زندانی سیاسی که در آستانه مرگ بودند، رسما پایان اعتصابشان را اعلام کرده بودند.

سه) خیابان‌های ترکیه کمی آرام‌تر شده. اما این آرامش به شدت فریبنده است. شاید آرامش قبل از طوفان باشد. همه نگاه‌ها به دو نفر است: اردوغان و اوجالان. عنصر زمان، اکنون از همه عناصر دیگر تعیین کننده‌تر است. تنها ۲۴ ساعت مانده تا مسیر تحولات تاریخی در ترکیه عوض شود. کوبانی هنوز سرسختانه مقاومت می‌کند. ترکیه هنوز سنگی به سمت داعش پرتاب نکرده. اردوغان هر روز می‌گوید: «کوبانی سقوط می‌کند!» او شب‌ها هم خواب سقوط کوبانی و خواب ایجاد منطقه حائل را می‌بیند. منطقه‌ای که از آن بتواند آرزوی دو ساله‌اش علیه اسد را عملی کند. از دید کرد‌ها اردوغان یک فرمول ساده را به پیش می‌برد: داعش را تقویت می‌کند، مانع از کمک رسانی کرد‌ها به کوبانی می‌شود، از آمریکا می‌خواهد به خواسته ایجاد منطقه حائل در مرز ترکیه و سوریه تن بدهد. و در ‌‌نهایت، اردوغان منتظر است کوبانی سقوط کند تا بلافاصله وارد عمل شود. سقوط کوبانی، همه موانع را از سر راه اردوغان برخواهد داشت. او سقوط کوبانی را پیشنیاز ایجاد یک ائتلاف بین المللی برای براندازی اسد می‌داند. ائتلافی که ترکیه نقش کلیدی در آن داشته باشد. و از این رو ترکیه به شدت از تعلل آمریکا ناراضی است. اردوغان سقوط کوبانی را آغازی بر پایان «خودمدیریتی دموکراتیک» کردهای سوریه می‌داند.

چهار) این یک واقعیت است. جنبش کرد در ترکیه و سوریه در چند ماه گذشته اعتبار زیادی به دست آورده. بخشی از این اعتبار از نجات مردم شنگال توسط یگان‌های مدافع خلق و نیروهای حزب کارگران کردستان ناشی می‌شود. آن‌ها ده‌ها هزار نفر از مردم شنگال را مقابل چشم دوربین‌های خبری به کردستان سوریه منتقل کردند. و آن‌ها را از قتل عام نجات دادند. همزمان یگان‌های مدافع خلق در سوریه، احترام میلیون‌ها انسان را در سطح جهان به دلیل مقاومت جانانه کوبانی به دست آورده‌اند. همزمان مقامات ترکیه، به شدت بی‌اعتبار شده‌اند. کافی است از کردستان تا تهران، از تهران تا استکهلم، از استکهلم تا ونکوور و تا تک تک پایتخت‌های اروپایی را رصد کنید. فضا به شدت علیه ترکیه است. و این چیزی نیست که صرفا القای کرد‌ها باشد. وقتی جو بایدن، که همپیمان ترکیه است می‌گوید ترکیه و عربستان در تقویت داعش نقش داشته‌اند، ‌از کرد‌ها و حامیان کوبانی چه انتظاری باید داشته باشیم؟ اتفاقی که افتاده این است: جهان رویکرد غیردوستانه دولت ترکیه نسبت به کردهای اینجا و آنجا را دیده. جهان بیش از همیشه از خواسته‌های انسانی و روای کرد‌ها مطلع شده. اگر تا دیروز فقط روایت ارتش و دولت ترکیه دیده و شنیده می‌شد، در عصر رسانه، روایت کرد‌ها هم شانس شنیده شدن دارد. و این همذات پنداری عظیم با کوبانی و این اعتراض عظیم علیه مقامات ترکیه، ناشی از همین امر است.

پنج) در حالی که هنوز خیابان‌های جهان علیه اردوغان شعار می‌دهند، در حالی که کرد‌ها منتظر دریافت پاسخ اردوغان هستند و منتظر تغییر رویکرد دولت ترکیه، امروز جنگنده‌های ترکیه مواضع حزب کارگران کردستان را در منطقه «اورامار» بمباران کرده‌اند. معنای مشخصی دارد: دولت ترکیه، استعداد تغییر رفتار را در قبال کوبانی و در قبال پروسه صلح ندارد. دولت در این شرایط حساس، به جای آرام کردن اوضاع، و به جای جلب اعتماد کرد‌ها، مسیر معکوسی را می‌پیماید: فرار به جلو! و به پیشواز جنگ رفتن. برداشت کرد‌ها از حملات امروز ارتش ترکیه چه باید باشد؟ غیر از اعلان جنگ می‌تواند معنای دیگری داشته باشد؟ با همه این‌ها باز باید صبر کرد. اگر تا ۲۴ ساعت دولت ترکیه، از یک موضع جسورانه و تاریخی رونمایی نکند، کرد‌ها وارد یک فاز تعیین کننده خواهند شد. چه فازی؟ بگذارید با حوصله بگویم: اوجالان رسما اعلام خواهد کرد که از این پروسه کنار می‌کشد. پ ک ک رسما آتش بس و خاموشی سلاح‌ها را خاتمه می‌دهد و جنگی گسترده علیه مواضع دولت و ارتش ترکیه به راه می‌افتد. کردهای ترکیه خیابانهای سرتاسر ترکیه را به صحنه اعتراضات بی‌سابقه خود مبدل خواهند کرد. کردهای سرتاسر جهان علیه دولت ترکیه موضع خواهند گرفت. و افکار عمومی اینبار، تا حد زیادی با کرد‌ها همسو خواهد بود. چون رویکرد کرد‌ها در دو سال گذشته و رویکرد دولت ترکیه در دو سال گذشته به خوبی رصد شده. چون دولت ترکیه می‌توانست موضعی مسئولانه‌تر داشته باشد باشد. چون اردوغان می‌توانست از این تکبر فاصله بگیرد. این جنگ با همه جنگ‌های قبلی تفاوت خواهد داشت. کردهای ترکیه همیشه جنگ را ابزاری برای کشاندن مقامات ترکیه پای میز مذاکره دانسته‌اند. اما جنگی که حاصل ناامیدی از مذاکره باشد، بسیار تعیین کننده‌تر خواهد بود. در کمتر دوره‌ای کردهای ترکیه به اندازه اکنون قدرتمند بوده‌اند و در کمتر دوره‌ای مقامات ترکیه به اندازه اکنون دافعه داشته‌اند. این فاکتور می‌تواند در این جنگ عامل مهمی باشد. اکنون دیگر فاکتور زمان است که تاریخ ساز است. زمانی که کرد‌ها به ترکیه داده‌اند تا رفتارش را عوض کند و زمانی که ترکیه آن را به انتظار می‌کشد تا کوبانی سقوط کند. پرسش این است: شمارش معکوس کدام یک، زود‌تر به صفر می‌رسد؟

(پایان مطلب سامان رسول پور)

چگونه بهار کردها به کابوس تبدیل شد؟

 نوشته :خانم دکترنقولا رهبانی[2] ، استاد حقوق بین الملل لبنان، برگردان : احمد مزارعی ۱۴ ، اکتبر ۲۰۱۴

اشغال موصل و آواره شدن مسیحیان وایزدیها بتوسط داعش ، باعث پیدایش ائتلا ف بین المللی برای مبارزه با داعش گردید.

علیرغم گذشت هفته های متمادی معلوم شد که تشکیل ائتلا ف ضد داعش موفق نبوده بلکه دامنه تهاجمات داعش به کردهای سوریه ازجمله به کوبانی رسید، علیرغم خطرات آشکاری که کوبانی را تهدید میکند ، اما ائتلاف بین المللی اقدامی جدی برای نجات کوبانی به عمل نمیاورد، ترکیه نیز سکوت کرده وایران نیز برای ارسال کمک بطور رسمی، خواستار موافقت دولت سوریه شد.

از نظر ترکیه بنا به دلایل زیر طبیعی است که اقدامی برای نجات کوبانی نکند:

– کوبانی سومین شهری میباشد که “حزب اتحاد دموکراتیک” کردهای سوریه اقدام به تشکیل اداره خود مختار درآن نموده و سقوط آن کمال مطلوب دولت ترکیه میباشد.

– منطقه کوبانی میان دو استان و شهرهای کردی ، یعنی قامشلی ، راس العین ، عاموده ،ودرباسیه در شرق و منطقه عفرین در غرب قرار دارد وسقوط کوبانی به معنی جدا شدن مناطق کردها از یکدیگر است ، معنایش این خواهد شد که همه این شهرها در محاصره و ضعیف خواهند ماند و از آن پس کردها یک واحد ویا منطقه قدرتمند د ر سوریه نخواهند داشت.

اما در جریان به محاصره در آمدن کوبانی ،هواپیماهای سوریه به بمباران داعشیها نپرداخت و از ایران نیز درخواست ننمود تا به کمک کوبانی بشتابد ، علت این است که دولت سوریه نسبت به کردها اعتماد خود را از دست داده است ، زیرا در طول د وران جنگ و محنت ملت سوریه کردها سیاستهای ضد ونقیض ونا مشخصی را به نحو زیر اتخاذ کردند:

در ابتدای شروع جنگ سوریه ، دولت امکانات و تسهیلات زیادی را برای کردها فراهم آورد تا در مناطق خود اداره های خود مختار تشکیل دهند ، درمقابل از مناطق مذکور محافظت کرده و نگزارند به دست گروههای مسلح سقوط کند، ودر عمل اینچنین شد.اما هنگامی که آمریکائیها نیت خودرا برای تشکیل ائتلاف ضد داعش و همچنین سرنگونی رژیم سوریه را اعلام کردند ، کردها به یکباره با دشمنان دیروزی خود همچون گروههای جهادی و ارتش آزاد سوزیه ، همآهنگ کرده و دست به تاسیس تشکیلاتی بنام ” برکان الفرات” ویا آتش فشان فرات کرده ودر گروههای جهادیها شرکت کرده[3] ، و بدین وسیله اوراق اعتماد ویا استوار نامه خود را به عنوان نیروهای “معتدل” به آمریکائیها تقدیم داشتند که مورد استقبال آنها قرار گرفت.

و بدین شکل کردها ی سوریه بهای گزافی را برای آرمانهای استقلال طلبانه خود پرداخته و اینکه باورشان شد ه بود که میتوانند با بازی کردن بر معادلات بین المللی ، خواسته های خود را تحمیل کنند، آنهم در منطقه ای که دولتها به راحتی سقوط میکنند، واقلیتها ی منطقه درمیان درگیریهای جباران خاور میانه، بمثابه زیانهای جانبی بیشتر به حساب نمی آیند.

(پایان ترجمه احمد مزارعی)

موضع جبهه خلق برای آزادی فلسطین

 فرمانده خالد برکات از سوی جبهه خلق برای آزادی فلسطین، همبستگی این جبهه را با مبارزه مردم در کوبانی اعلام کرد[4]. او اعلام کرد که: «همه نیروهای انقلابی فلسطینی و عرب بایستی تلاشهای خود را برای پشتیبانی از مقاومت کردی در کوبانی علیه حکومت اسلامی و پشتیبانان امپریالیستشان متحد کنند.»

Pflp_logo

ترجمه‌ی بخش‌هایی از بیانیه جبهه‌ی خلق برای آزادی فلسطین در حمایت از مردم كوبانی را از صفحه حسن مرتضوی در اینجا می آورم:

«جبهه‌ی خلق برای آزادی فلسطین همبستگی خود را با مقاومت مردم كرد در كوبانی برای دفاع از خود و جامعه‌ی خویش در مقابل گروه ارتجاعی مسلح داعش اعلام می‌دارد… امروزه مبارزان كرد، زنان و مردان، برای آزادی و زندگی خود علیه گروه‌های ارتجاعی می‌رزمند كه حضورشان در منطقه توسط امپریالیسم و متحدان و عواملش در منطقه تسهیل، مسلح و حمایت شده است. تصادفی و نمادگرایی صرف نیست كه داعش امروزه با سلاح آمریكایی به كوبانی حمله می‌كند… به طور خاص نقش زنان مبارز در مقاومت كردها در همه‌ی سطوح مبارزه و رهبری بیانگر نمونه‌ای حماسی از ایثار است… تاریخی دیرینه از حمایت مبارزان آزادی كرد از انقلابیون فلسطینی وجود دارد. ما دشمن مشتركی داریم: امپریالیسم. و همچنین دشمن مشترك ما گروه‌های مسلح فرقه‌ای و ارتجاعی مانند داعش هستند كه اساساً مخلوق و نتیجه امپریالیسم و اشغال‌ها و سیادت‌ها بر منطقه هستند. رژیم‌های ارتجاعی عرب، به ویژه عربستان سعودی و قطر، نقش عمده‌ای در مسلح‌كردن و گسترش این خطر به منطقه داشته اند…. راه‌حل یا كمك به منطقه ما از سوی ارتش‌های امپریالیستی یا حملات هوایی امپریالیستی نیست . این نیروها هر جا كه می‌روند با خود وحشت، فرقه‌گرایی، ارتجاع و مرگ را به همراه می‌آورند. نبرد مردم متحد ماست كه می‌تواند به پیروزی بر امپریالیسم و صیهونیسم بعنی خاستگاه اصلی وحشت در منطقه و نیروهای شرارت‌بار ارتجاعی بیانجامد كه خواهان حفظ سیادت و غارت منابع مردم ما هستند…»

فرمانده خالد برکات

فرمانده خالد برکات

[1] https://www.facebook.com/saman.rasoulpour/posts/10205084750861094:1

[2]  توضیحات مترجم (احمد مزارعی): خانم رهبانی از جمله شخصیتهای مترقی لبنان است که از جنبشهای مقاومت و مترقی منطقه بویژه “محور مقاومت” در لبنان حمایت میکند ، مقالات و تحقیقات با ارزشی نیز در زمینه افشای سیاستهای استعمار گران نوشته است.

[3]  توضیحات مترجم (احمد مزارعی): در یوتیوب زیر میتوان به وضوح شرکت کردهای سوریه را با بر افراشتن پرچم خود در کنار سایر جریانات تروریستی مشاهده کرد: http://www.youtube.com/watch?v=oPbOpaDVl94

[4] http://pflp.ps/english/2014/10/13/pflp-calls-for-unified-revolutionary-front-of-solidarity-with-the-struggle-of-the-people-of-kobane-against-isis/

Eine Antwort

  1. احمد sagt:

    با درود
    با نگرشی خوش بینانه این یادداشت نگاشته شده است .
    اگر این اتفاق بیفتد افکار عمومی با کردهاست . بله این درست است اما این افکار عمومی نیست که جهت سیاست ها را تعیین مینماید بلکه درنده خویی های امپریالیست های غارتگر و بی رحم میباشد که تعیین کننده میباشند و اردوغان نیز سگ زنجیری شان و پا در رکابشان دارد .
    توجه نمایید وقتی که کری میگوید نجات کوبانی در استراتژی ما نیست یعنی اینکه اردوغان دست شما باز است ان گونه که مایلی عمل نما و فقط میماند درون ترکیه چگونه بتوانند از پس ارتش فاشیست و هاران کردها برایند . و این زمان بر خواهد بود .