گرچه از دور، اما در کنار یاران، پیام اکبر معصوم بیگی عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران به ششمین گردهمایی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی در ایران

درود بر یاران و رفیقان همدل ام،

از بودن در کنار شما، گرچه به طور مَجازی و از راه دور، از حال و هوای رفاقت و همدلی و همگامی با شما، به راستی که احساسی جز شوق و سرمستی ندارم. حالِ خودم را در این لحظه های حضور در میان همگنانِ بند و زندان تنها می­توانم به لحظه­ای تشبیه کنم که پس از ساعت­ها و گاه روزها بازجویی جان­فرسا در اتاق­های بازجویی 209 ، تو را به اتاقت در بند عمومی بازمی گردانند: پنداری از پسِ زمستانی سرد و یخ­زده در بهاری شکوفان چشم بازکرده­ای، از دوزخِ درد به بهشتِ گرما و رفاقت گام نهاده­ای .

اکبر معصوم بیگی
اکبر معصوم بیگی

از نخستین گام­ها که در راه زنده نگاه داشتن میراث درخشان مقاومتِ ستم­کُشتگان دهه­ی شصت برداشته­اید تا جایی که مقدورم بوده است اهتمام شما نازنینان را در استمراربخشیدن به سنت تابناک ایستادگی در برابر سیاهی و شرارت و تبهکاری دنبال کرده­ام و کوشش­های بی­دریغ­تان را از بُن دندان ستوده­ام .

خوب می­دانم که در افشای رازهای نهانِ جنایتِ بزرگِ نسل کشیِ 1367 قدری درنگ افتاد، ودریغ: در آن هنگامه­ی کشتار، از یک سو مردم ایران، خاصه مردم تهران، هنوز از منگی و گیجی زاده ازموشک باران بی­وقفه­ی تهران بیرون نیامده بودند، و از سوی دیگر، معدود بازماندگان این فاجعه­ی هولناک، این جنایت ضد بشری، چنان دستخوش اندوه ازدست دادن عزیزترین رفیقان و یاران خود و تکانه­ی هول­انگیزقتل عام بودند که باید مدتی می گذشت تا به خود آیند وگوشه­ای از ابعاد این جنایت تاریخی را بر آفتاب افکنند و زمزمه­ها به فریاد دادخواهی راه َبَرد. با این همه، آن چه در سال­های سیاه دهه­ی شصت گذشت چنان دامنه ی فراخ و گسترده­ای دارد، عمق دردانگیز فاجعه چنان است که به یقین این تازه آغازِ کاراست، آغازِکاری کارستان. اگرهمه­ی همت خود را به یاری طلبیم، اگر خرده­کاری­ها را کنار بگذاریم، اگر به خُرده اختلاف­ها نپردازیم، اگر در قبال نسل جوان که تشنه­ی دانستن و آگاهی بر تاریخی خون­بار است احساس مسئولیت کنیم، اگر خود را متعهد به جان­های پاک و رعنایی بدانیم که بی­دریغ و با گردن­فرازی سر در راه آزادی و برابری و خوش­بختی مردم نثار کردند، باری آن گاه بی­گمان خواهیم توانست در آینده­ای نه چندان دور هم تمامی ابعاد و گوشه­های ناپیدای این جنایت ضد بشری را آشکار کنیم، هم خونِ جوشان یاران از دست­رفته را وثیقه­ی آینده­ای به دور از شکنجه و زندان وآزادی­کُشی، فارغ از ستم و بهره­کشی به هر شکل و گونه­ای سازیم و هم، بدین گونه، سهمی در تحقق آرمان­های یزرگ و انسانی ستم­کُشتگان دهه­ی شصت داشته باشیم– که به گمان من هیچ بزرگ­داشتی بالاتر از این نیست. و چنین باد!

منبع

http://www.cmppir6.com/?p=424