بارنج ِد ود مان ِکار، مجید خرّمی
بگذار فریاد بزنم ،
زنده باد آن دست
که سیگاررا آفرید !
برای من ازپاکی جهان وابر ِدود
لالایی مگو.
بوی گند ِانفجارشما منخرین مرا می آزارد .
کنارهمین نفتکش ها
توتون ِسیگارم را
با شعله ی آبی گازهای جهان
به آتش می کشم .
کنجکاو می شوم
که این دهان ِگشادِ سَرشما
درچاله ی کدام آخُوراست ؟
به دورِقوس ِپاشنه ی دردم
پیچک ِزرد وبنفش ِپاییز می پیچد .
خمیازه ایی می کشم ،
با رنج ِدودمان ِکار
ازبرابرِتاریخ جهان
بی مدال ِطلای افتخاری برسینه ام
سان می بینم .
تمام مدال ها ،واسکارها ونوبل ها را
درتشریفات رسمی بین خودتان قسمت کرده اید .
گشاده چشم نیک می نگرم ،
هنوزیک برده ی کارگرم
درانقیاد ِکارخانه ی سرمایه .
به روی سکوی اسکله ی تاراج
درشگفتم ،
چرا شما آزاد وفاخر
هرزه درا
خط ونشان به رُخ ما می کشید ؟
زمانی که روشنگران ِ دانایی مارا
آری ما را ،
ازجُرگه ی حاشیه نشینان ِزحمت را
با دستبند اربابی می دزدید .
درتمامی جنون ِ کویری تفکرِستم ِشما
علفی سبزنمی شود .
اما خوب می دانید
چگونه فرمان برانید
بمب هارا،
درکدام باغ ِ مدرسه منفجرسازند
تا میان چمن های نشاط، گل دانش نروید .
ما کارگران ،راستین مردمان
جریان ِخون انسان ِحقیقی را
پالایش می دهیم
درمسیرِرگان ِآگاهی .
به تماشای رقص ِ ذلت ومرگ
به روی اسکله ی بیداد
ما را ،فرا می خوانید .
برای خنده می گویم
اما باورکنید جدی می گویم ،
همین امروزمن هم عضو شدم
کارت ویزای بانک ِخون ِشمارا
بزودی دریافت می دارم .
دیگردرحساب ِجاری من
بوی آمونیاک ِادرارم
با قند ِرقیق ِخونم ،
با بوی یخچال ِخالی ام
زیرچترِبزرگ توانایی رنجبران
می تواند جشن ِعطراُدوکلنی فراگیر بگیرد
که نوک ِدماغتان را بسوزاند .
شما کله پوک ها
همه را با کامپیوترمحاسبه کنید .
دستکش ِسیاه مخملین شما
بخون کارگران روشنفکرآغشته است .
پوست ِجنایی ی دست شما پیداست ،
دیگراین یک نبرد ِمَجازی اینترنتی نیست .
هرآنچه به انبوه تولیدش فخرمی کردید ،
اینک همه ابزارِ دانایی ما می شود .
آی تندیس های متحرک ِتکنوکرات ِسرمایه
به این جهان نو
کارگران دیگر رُباط وماشین نیستند .
اینک زمان ِشکوفایی بهتر
دارد فرا می رسد .
هرچه را دارید پُست بکنید
همه ی نامه های دروغین شما را
دردادرسی تاریخ
ما به مجازات به قضاوت می گذاریم .
ازخانه ی جهان کارگران
آن زمان
تنها فرمان ِ شورِبه زندگی شیرین
عاشقانه و زیبا اجرا می شود .
مجید خرّمی
دوازده اکتبر،دوهزاروپانزده .
فرانکفورت .