اخبار کارگری از بیست و هشتم ماه مای تا دوم ژوئن 2016

اخبار کارگری از 28 مای تا 2 ماه ژوئن

اخباروگزارشات کارگری7خرداد 1395

صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای‌ آق‌دره رساتر کنیم

اعتصاب کارگران کارخانه کشت و صنعت دز دشت دزفول دراعتراض به عدم پرداخت3ماه حقوق

تعدادی از کارگران اعتصابی به مرخصی بدون حقوق فرستاده شدند

بازگشت بکار 36کارگراعتصابی مشروط به دادن تعهد شد

کارگران بخش تولید کارخانه کشت و صنعت دز دشت دزفول در پی تاخیر در پرداخت مطالبات خود دست از کارکشیده و در یک ماه اخیر چند بار در مقابل فرمانداری این شهرستان دست به تجمع زدند. به گفته آنان شرکت مذکور حقوق سه ماه کارگران را پرداخت نکرده ضمن اینکه از سال ۱۳۹۰ پرداخت حقوق کارگران این شرکت با مشکل مواجه شده و کارگران مذکور برای گذران زندگی خانواده خود با مشکل مواجه شده اند.

علی ثابت، مدیر عامل شرکت کشت و صنعت دز دشت – تکین دزفول روز جمعه در نشست خبری با اصحاب رسانه گفت: با تصمیم اتخاذ شده ۳۶ کارگر بخش تولید می توانند به سر کار خود بازگردند مشروط بر اینکه متعهد شوند از این پس در روند کارى شرکت اختلال ایجاد نکنند و زیان وارده را جبران نمایند ضمن اینکه چند نفری که به نوعی مرتکب تخلف شده اند نیز تا روشن شدن وضعیت آنان مرخصی  بدون حقوق برایشان منظور می شود. وی اظهار کرد:از کارگران شاغل در بخش های مختلف این شرکت تولید فرآورده های غذایی انتظار می رود با توجه به مشکلات ناشی از رکود حاکم بر بازار ، شرایط را درک کرده و با مدیریت شرکت همکاری کنند تا ضمن افزایش تولید مطالبات معوقه آنان نیز بتدریج پرداخت شود.

بخشی ازیک گزارش دزنا 24بتاریخ7خرداد

 اعتراضات کارکنان اداره توزیع برق گچساران  نسبت به تغییر وضعیت شغلی همزمان با سفر وزیرنیروبه گچساران

تجمع بانوان شاغل در اداره توزیع برق گچساران در آیین افتتاحیه و اعتراض مستقیم و رودرو  آنان به وزیر نیرو به جهت تبدیل وضعیت شغلی و بلاتکلیفی و اجحافی که نسبت به آنان صورت گرفته است دومین حاشیه این سفر بود.

اعتراض عشایر و ساکنین روستاهای اطراف بعلت مطالبات چندین ماهه از پیمانکار و وزارت نیرو از دیگر حاشیه‌های سفر وزیر نیرو چیت چیان به شهرستان گچساران بود.

منبع:کبنا نیوز-6خرداد

اخبارکارگری8خرداد1395

صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای‌ آق‌دره رساتر کنیم

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:

اجرای احکام زندان ،شلاق و جریمه ،علیه کارگران معترض و حق طلب را محکوم می کنیم

بار دیگر سندیکای کارگران شرکت واحد  اعلام میدارد تجربه مبارزات کارگری نشان داده ، داغ و درفش و زندان نمی تواند کارگران را از دست یابی به مطالباتشان دلسرد کند و تنها راه دست یافتن کارگران به یک زندگی مناسب را حق داشتن آزادی ایجاد تشکیل سندیکا های کارگری و مستقل کارگری میداند و حق اعتراض و اعتصاب برای کارگران را حق مسلم همه ی کارگران میداند.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:

اجرای احکام زندان ،شلاق و جریمه ،علیه کارگران معترض و حق طلب را محکوم می کنیم

اجرای  احکام شلاق و زندان و جریمه برای کارگران حق خواه و معترض معدن آق دره در حالی به اجرا در می آید که این زحمت کشان از اعماق تونل های تنگ و تاریک زمین برای معاش خود تلاش میکنند  و با توجه به کارسخت و مشقت آوری که در مقابل مزد ناجیزی انجام می دهند باز هم کارفرما در مقابل اعتراض کارگران نسبت به حق و حقوقشان، دست به اخراج فله ای این کارگران زده و در سال گذشته بیش از ۳۵۰تن ازاین کارگران را به بهانه تعدیل نیرو از کارشان بیکار شده اند،متاسفانه این کارگران در حالی از سوی محاکم قضایی به شلاق و زندان و جریمه محکوم می شوند که فقط و فقط برای بازگشت بکار خود با همان شرایط مشقت بار دست به اعتراضات جمعی زده بودند و درخواستی جز بازگشتن به سر کارنداشتند ،اما کارفرما بقدری نفوذ در دستگاههای امنیتی و قضایی دارد که از طرف دستگاه قضایی این کارگران محکوم به زندان و شلاق و جریمه می شوند وضربات شلاق چنان بر بدن این زحمتکشان فرود می اید که هیچکس صدای فریاد و اعتراض این کارگران را نمی شنود. براستی حق کارگرانی که تنها منبع درآمد زندگیشان همین کارگری در معدن است چنین حکم ظالمانه ای از سوی محاکم قضایی است.؟متاسفانه این احکام در حالی برای این معدن چیان صادر و اجرا میشود که در کشور هر روز شاهد اختلاس های میلیاردی و رانت خواری گسترده از طریق فسادهای گسترده اداری هستیم ، کلاهبردارها و رانت خوارها با اعمال نفوذی که در دستگاه های مختلف اجرایی دارند آزادنه به چپاول و غارتگری قشر زحمت کش جامعه مشغول هستند و هیچ باکی از محاکمه و زندان هم ندارند  اینگونه احکام ناعادلانه را علیه کارگران زحمت کش و حق طلب محکوم میکنیم و از دستگاه قضایی و مسئولین میخواهیم بجای احکام زندان و شلاق برای کارگران  و محکوم کردن این زحمت کشان ،بهتر است به فکرریشه کن کردن فقر و فساد گسترده ای که ناشی از رانت خواری و رشوه گیری در سازمانهای دولتی و اجرایی درکشور بوجود آمده باشند  و نیرو و توانی را که برای سرکوب این کارگران معترض و حق خواه می گذارید صرف مبارزه با آقازاده هاو سازمان هایی  کنند که از چپاول و غارت مردم فرو دست صاحب ثروت های باد آورده و چند هزار میلیاردی شده اند. سندیکای کارگران شرکت واحد اینگونه احکام ناعادلانه، زندان و شلاق و جریمه را برای کارگران معترض حق طلب معدن آق دره محکوم نموده وبه صادره کنندگان اینگونه احکام اعلام می کند که صدور احکام زندان و شلاق علیه کارگران حکمی است تاریخی علیه خود که صادر کرده اند. بار دیگر سندیکای کارگران شرکت واحد  اعلام میدارد تجربه مبارزات کارگری نشان داده ، داغ و درفش و زندان نمی تواند کارگران را از دست یابی به مطالباتشان دلسرد کند و تنها راه دست یافتن کارگران به یک زندگی مناسب را حق داشتن آزادی ایجاد تشکیل سندیکا های کارگری و مستقل کارگری میداند و حق اعتراض و اعتصاب برای کارگران را حق مسلم همه ی کارگران میداند.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

۸خرداد ۱۳۹۵

تاخیر طولانی در صدور احکام نهایی کارگران بافق

به گزارش8خرداد ایلنا،محمدعلی جداری فروغی وکیل کارگران شرکت معدن سنگ آهن بافق در ارتباط با صدور احکام نهایی کارگران بافق گفت: پس از برگزاری جلسه رسیدگی در تاریخ بیست و سوم فروردین ماه و اعلام ختم رسیدگی، طبق قانون بایستی ظرف یک هفته حکم صادر می شد.

وی ادامه داد: با وجود این الزام قانونی، دادگاه شعبه 105 کیفری 2 یزد تا کنون اقدام به صدور حکم نکرده است.

این وکیل دادگستری افزود: اصولا بر اساس قانون، در صورتی که نیاز به تعیین وقت جدید رسیدگی باشد، باید تعیین وقت انجام شده و به طرفین پرونده ابلاغ شود.

جداری فروغی در پایان گفت:  با توجه به دفاعیاتی که توسط اینجانب و موکلین در دادگاه به عمل آمده و از آنجا که در پرونده،  مستندات و دلایلی علیه متهمین وجود ندارد، امیدوارم دادگاه هرچه سریعتر نسبت به صدور رای برائت اقدام کند.

جعفر عظیم زاده به بیمارستان انتقال یافت و بدون مداوا به زندان برگردانده شد

بعد از 30 روز اعتصاب غذا ، امروز جعفر عظیم زاده برای دومین بار طی 8 روز گذشته به خاطر وخامت حالش به بیمارستان اعزام می گردد و بدون هیچ مداوائی به زندان برگردانده می شود.

شب اول خرداد جعفر عظیم زاده را به خاطر صدمه به کلیه هایش ظاهرا به قصد مداوا به بیمارستان تجریش منتقل کردند که بعدا معلوم گردید این یک بازی بیش نبوده و صرفا به قصد تزریق سرم غذائی بوده تا اعتصاب غذایش را بشکنند. در آن شب جعفر عظیم زاده اجازه تزریق سرم غذائی را نداده بود اما به توصیه پزشک اورژانس و اصرار همسر و همراهان همسرش رضایت به تزریق سرم نمکی به خاطر انجام آزمایشات کلیه هایش می دهد که با تعویض پزشک به بهانه تعویض شیفت! پزشک جدید اعلام می کند مشکل اورژانسی ندارد و برای آزمایشات ارولوژیکی باید به درمانگاه برود. به این ترتیب ساعت 4 صبح مأموران او را بدون مداوا به زندان اوین می برند.

امروز شنبه 8 خرداد نیز برای بار دوم جعفر عظیم زاده به خاطر وخامت حالش ساعت 10 صبح به همراه مأموران به بیمارستان تجریش منتقل می شود که با وجود اینکه متخصص کلیه و مجاری ادرار برایش انجام آزمایش و سونوگرافی تجویز می کند، اما بعد از بیست دقیقه مأموران بدون انجام آزمایش و سونوگرافی جعفر را به زندان      بر می گردانند!

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری:

جان جعفر عظیم زاده در خطر است

با همه ی توان از وی و خواست برحقش حمایت کنیم

بیش از 29 روز از اعتصاب غذای جعفر عظیم زاده فعال کارگری و رئیس اتحادیه آزاد کارگران ایران می گذرد. وی از تاریخ 10 اردیبهشت به  همراه اسماعیل عبدی دبیر کانون صنفی معلمان ایران که او نیز به خاطر پیگیری خواست ها و مطالبان معلمان در زندان بود، در اعتراض به بی عدالتی ها و شرایط سخت و طاقت فرسای معیشتی میلیون ها کارگر و معلم و پایمال شدن حقوق انسانی آنان و با خواست خارج کردن اتهام „اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور“ و دیگر اتهامات امنیتی  از پرونده های مفتوح کارگران و معلمان معترض دست به اعتصاب غذای نامحدود زدند.

محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی سابق کانون صنفی معلمان ایران نیز که از روز اول اردیبهشت ماه در اعتراض به محاکمه چند دقیقه ای و حکم سنگین زندان خود، با خواست توقف اجرای حکم و برگزاری محاکمه در یک دادگاه علنی و با حضور هیأت منصفه ( طبق اصل 168 قانون اساسی ) دست به اعتصاب غذا زده بود، در همین ایام ( 13 اردیبهشت ) اعتصاب غذای خود را به اعتصاب غذای خشک تبدیل نمود و به خاطر وخامت اوضاع جسمی به بیمارستان منتقل شد.

محمود بهشتی و اسماعیل عبدی هم اکنون با قرار وثیقه در بیرون از زندان به سر می برند. اما جعفر عظیم زاده همچنان در زندان است و مورد بی توجهی مقامات و مسئولین زندان قرار دارد. این مسئولین حتی در همین شرایط، و در راستای تشدید فشار بر این فعال کارگری، با همکاری دستگاه قضایی، یکی دیگر از پرونده های وی را در ارتباط با کارگران نورد لوله صفا در ساوه به جریان انداخته اند تا او را از پیگیری خواست و مطالبه برحقش منصرف نمایند.

وضعیت جسمی جعفر عظیم زاده امروز و در بیست و نهمین روز اعتصاب غذایش بسیار نگران کننده تر از پیش به نظر می رسد. او به معاینات و رسیدگی های جدی پزشکی نیاز دارد. اما مسئولین توجهی به این امر نمی کنند. خانم اکرم رحیم پور همسر این فعال کارگری در بیست و سومین روز اعتصاب غذای آقای عظیم زاده در این باره می‌گوید: „وضعیت جسمانی‌اش خوب نیست و پس از 23 روز اعتصاب غذا مشکلات جسمی زیادی پیدا کرده است و تاکنون هیچ یک از مسئولین قضایی‌ به خواسته‌های او رسیدگی نکرده اند.“

جعفر عظیم زاده و تعداد زیادی از کارگران آگاه و فعالانی که برای دفاع از خواست ها و مطالبات کارگری تلاش و فعالیت می کنند امروزه با چنین اتهاماتی در زندان به سر می برند. آنان جایشان در زندان نیست و باید فوراً و بدون هیچ قید و شرطی آزاد شوند و اتهامات واهی و ساختگی ای چون „اقدام علیه امنیت ملی“ از پرونده هایشان حذف گردند.

خواست جعفر عظیم زاده تنها خود او را شامل نمی شود. این خواست ِهمه ی کسانی است که امروز با این قبیل اتهامات واهی و بی سر و ته در کنج زندان ها محبوسند. باید با همه ی توان از این خواست دفاع کرد و آن را در کنار سایر خواست های کارگران به یکی از مطالبات روز جنبش اجتماعی و کارگری در ایران تبدیل نمود.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری نیز از خواست برحق این فعال کارگری مبنی بر „خارج کردن اتهام „اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور“ حمایت نموده و به سهم خود از تمامی کارگران، تشکل ها و فعالین کارگری و همه ی انسان های آزادی خواه و عدالت طلب جامعه می خواهد که به ویژه در راستای افشای این قبیل بی عدالتی ها و ظلم آشکاری که از جانب سرمایه و حامیان آن در حق کارگران و فعالین کارگری، از جمله جعفر عظیم زاده روا داشته می شود، از این خواست و مطالبه برحق و انسانی دفاع نمایند. کمیته هماهنگی همچنین اعلام می کند که مسئولیت حفظ سلامتی و جان زندانیان، از جمله جعفر عظیم زاده، مسقیماً بر عهده مقامات و مسئولین زندان قرار داشته و آنان باید در این رابطه پاسخگو باشند.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

  7 / 3 / 1395

تجمع اعتراضی 300کارگر پیمانکاری پالایشگاه پترو پارس فاز 19 عسلویه

حدود 300نفر از کارگران پیمانکاری شاغل درپالایشگاه پترو پارس واقع در فاز‌ 19  منطقه ویژه عسلویه   که از پایان سال گذشته همزمان با  متوقف شدن فعالیت  پیمانکار  بیکار شده‌اند؛ صبح امروز (هشتم خرداد ماه)به دلیل دریافت نکردن مطالبات مزدی و بی پاسخ ماندن خواسته هایشان تجمع اعتراضی برپا کردند.

به گزارش8خرداد ایلنا،فعالان کارگری منطقه عسلویه با اعلام این خبر گفتند: این کارگران که در فاز 19 عسلویه مشغول به کار هستند، دست کم حدود 5 ماه مطالبات مزدی  وبیمه ای معوقه  طلب دارند.

به صورت مشخص این کارگران می‌گویند هنوز بابت دستمزد ماهای مرداد، شهریور، دی، بهمن و اسفند سال گذشته خود طلبکارند و در عین  از اسفند 94 که بیکار شده‌اند هنوز وضعیت شغلی بلاتکلیفی دارند.

طبق گفته  آنان، کارگران  معترض در  حالی درمحل ورودی پالایشگاه پتروپارس که کارفرمای اصلی آنها تلقی می‌شد، خواستار پیگیری مسئولان پالایشگاه برای دریافت  معوقات مزدی خود شده‌اند.

بیکاری 175کارگر دامکو لارستان بدنبال تعطیلی

شرکت تعاونی لبنیات پاستوریزه دامکو لارستان به‌عنوان نخستین کارخانه تولید مواد غذایی در این شهرستان، پس از 20 سال فعالیت تعطیل وکارگرانش بیکارشدند.

به گزارش8خردادایرنا،مدیرعامل شرکت تعاونی لبنیات پاستوریزه دامکو لارستان با بیان اینکه این شرکت از سال 1377 به شماره ثبت 317 شروع به فعالیت اقتصادی کرد اظهار داشت: اوج فعالیت این شرکت در سال‌های 89 تا 92 با حدود تولید روزانه 70 تُن و بیش از 135 نیروی دائم و نزدیک به 40 نیروی موقت در سه نوبت ‌کاری و همچنین صادرات محصولات تولیدی در آن سال‌ها به کشورهای افغانستان، پاکستان، عراق و امارات بوده است.

وی اضافه کرد: امروز پس از فعالیت نزدیک به 20 سال شرکت تعاونی دامکو لارستان، شاهد تعطیلی و بیکار شدن جمع بسیاری از کارمندان و کارگران این شرکت هستیم.

سایه بیکاری بالای سر کارگران کارخانه پناد پلاستیک یزد

کارگران یک واحد تولیدی در استان یزد با ابراز نگرانی از شرایط کاری خود، از تعطیلی قریب الوقوع شرکت تولیدی پنادپلاستیک خبر داده اند.

برخی کارگران این واحد تولیدی در شهرک صنعتی یزد در اینباره گفتند: این واحد تولیدی از سال 1388 در زمینه تولید ظروف پلی اتیلنی 220 لیتری فعالیت دارد و متاسفانه در روزهای اخیر شاهد خبرهای ناامید کننده ای از به تعطیلی کشیده شدن آن هستیم و این موضوع باعث به خطر افتادن آینده شغلی شاغلان پس از قریب به 7 سال فعالیت در این واحد تولیدی می‌شود.

این کارگران و کارمندان واحد تولیدی مذکور با تاکید بر اینکه تعطیلی و بیکار شدن، باعث بغرنج شدن شرایط زندگی آنها می‌شود، می‌گویند: در شرایط حاضر که روز به روز به تعداد بیکاران افزوده می‌شود و بدون هیچ پس انداز و منبع درآمدی ، همه به عنوان تنها نان آور و تامین کننده یک خانواده؛ نمی‌دانیم با این مشکلات چگونه می‌توان مقابله کرد و آیا راه حل و کورسوی امیدی برای ما و امثالهم ، وجود دارد یا نه ؟

اخبار کارگری9خرداد1395

صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای‌ آق‌دره رساتر کنیم

 

شلاق زدن بر بدن كارگران معترض بيانگر خشم سرمايه داران از بن بست  هاي اين نظام است

17نفر از كارگران معدن طلاي اق دره كه حق و حقوق خود را از كارفر ماي معدن مطالبه كرده بودند به شلاق محكوم شده و حكم شلاق در باره  آنان اجرا شد.

اين اولين بار در تاریخ نيست كه كارگران و زحمتكشان در ايران براي احقاق حقوق خود به شلاق، كه يكي از  وحشيانه ترين مجازات های ضد انساني است، محكوم می شوند. كارگران و زحمتكشاني كه در سخت ترين شرائط براي گذران زندگي خود و خانواده هايشان كار ميكنند، جسمشان، در آلوده ترین شرایط کاری به سرعت فرسوده می شود و محیط زندگی خود و خانواده هایشان به دلیل عدم رعایت موارد زیست محیطی درخطر جدی است. (در این کارخانه جهت استحصال و فرآوری طلا روزانه 4 تن سیانور ، 6 تن انواع مواد سمی دیگر روانه منطقه و طبیعت تکاب می شود)

آنان بارها به شیوه های مختلف اعتراض خود را به شرایط غیرانسانی که در آن به تناوب کار می کنند و بیکار      می شوند ابراز داشته اند. از تحصن و تجمع و اعتصاب گرفته تا نوشتن و ارسال نامه به مقامات مسوول.

این کارگران به چه چیزهایی اعتراض داشته اند؟

آنان به حقوق نگرفته، اخراج های بی دلیل، نداشتن بیمه بیکاری، استحصال بیش از حد، غیرقانونی و غیر اصولی معدن  و همچنین آلودگی شدید محیط زیستشان  بارها و بارها اعتراض کرده اند.

تجمع کارگران بیکارکارخانه پارسیلون دراعتراض به عدم پرداخت ماه ها حقوق وحق بیمه مقابل استانداری لرستان

صبح امروز9خردادماه، برای چندمین بار کارگران بیکار شده کارخانه پارسیلون به امید پیدا شدن گوش شنوایی برای پاسخ به فریادهای خود در مقابل استانداری تجمع کردند تا شاید پاسخ قاطعی از سوی مسئولان برای دریافت مطالباتشان دریافت کنند.

کارگر کارخانه پارسیلون:اگر تا هفته آینده مشکلات ما برطرف نشود به تهران مراجعه می‌کنیم، در سفری که وزیر کشور به استان سفر کردند اعتراض خود را از وضعیت موجود بیان کردیم تا صدای خودمان را بشوند چراکه مسئولان استان همه‌ چیز را امن‌ و امان جلوه می‌دهند.

به گزارش9خرداد تسنیم، کارگران کارخانه پارسیلون خرم‌آباد ۲۸ ماه حقوق نگرفته‌اند و بارها در مقابل استانداری لرستان به نشانه اعتراض تجمع می‌کنند ولی تاکنون وعده‌های مسئولان به کارگران محقق نشده است.

دومین روز تجمع اعتراضی کارگران پیمانکاری پالایشگاه پترو پارس فاز 19 عسلویه

به گزارش9خردادایلنا،فعالان کارگری منطقه عسلویه با اعلام این خبر گفتند: حدود 30 نفر از کارگران پیمانکاری شاغل درپالایشگاه پترو پارس واقع در فاز‌ 19  منطقه ویژه عسلویه  که از پایان سال گذشته همزمان با  متوقف شدن فعالیت  پیمانکار  بیکار شده‌اند؛ صبح امروز (نهم خرداد ماه) نیز تجمع اعتراضی برپا کردند.

به گزارش این منابع خبری، کارگران  معترض با پوششش سفید یکدست و در دست داشتن بنرهایی که گویای خواسته آنهاست  در محل ورودی پالایشگاه پتروپارس که کارفرمای اصلی آنها تلقی می‌شد، خواستار پیگیری مسئولان پالایشگاه برای دریافت  معوقات مزدی خود شده‌اند.

120 کارگر کارخانه فولاد قزوین اخراج شدند

کارگران کارخانه فولاد قزوین واقع در تاکستان از اخراج 120 کارگر این واحد صنعتی خبر می‌دهند.

به گزارش9خردادایلنا،کارگران کارخانه فولاد قزوین گفته‌اند در این واحد تولیدی حدود 400 کارگر مشغول بکار بودند اما از ابتدای خرداد ماه جاری حدود 120 نفر از کارگران پس از اتمام قرارداد کار اخراج شده‌اند.

از قرار معلوم اخراج شدگان از کارگرانی هستند که هر یک نزدیک به 15 سال سابقه کاری دارند و قرارداد کاری آنها هر ماه یک بار تمدید می‌شده است.

کارگران فولاد قزوین  با بیان اینکه تمامی کارگران هر ماه پس از خاتمه قرارداد کارشان نگران از دست دادن شغلشان هستند، افزودند: سال گذشته (94)  نیز حدود 100 نفر از همکارانشان در این واحد تولیدی با اتمام قرارداد کار  در دو دسته 50 تایی اخراج شده بودند.

اخراج 54کارگرکارخانه فولاد آرمان شفق

کارگران کارخانه فولادآرمان شفق از اخراج 54کارگر این واحد صنعتی از ابتدای خرداد ماه جاری خبر می‌دهند.

به گزارش9خرداد ایلنا،کارگران کارخانه فولاد آرمان شفق با اعلام این خبرگفته‌اند تا پیش از خرداد ماه جاری حدود 210 نفربودیم اما ظاهرا مدیریت به دلیلی مشکلات مالی ناشی از رکود کار در آغاز ماه جاری (خرداد 95) تصمیم به اخراج54کارگر گرفته است.

از قرار معلوم اخراج شدگان از کارگرانی هستند که هر یک تا نزدیک به 10سال سابقه کاری دارند و قرارداد کاری آنها پس از اتمام دیگر تمدید نشده است.

گفته می‌شود که جدا از این اخراج هافعالیت کارخانه فولاد آرمان شفق به دلیل آنچه که از سوی کارفرما کاهش سفارشات مشتریان اعلام شده، کاهش یافته است.

طبق گفته کارگران فولاد آرمان شفق ، پیش از این بخش عمده‌ای از مشکلات آنها به پرداخت نشدن به موقع مطالبات کارگران  از سوی کارفرما می‌شد چنانچه  هم اکنون بیش از یک ماه از دستمزد کارگران به تاخیر افتاده است.

کارگران در خاتمه گفتند؛ قرار داد کارگران کارخانه فولاد آرمان شفق هر یک ماه یک بار تمدید می شود واین موضوع باعث نگرانی ونداشتن انگیزه کار کردن در کارگران شده است.

اخبار کارگری10خرداد1395

صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای‌ آق‌دره رساتر کنیم

تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی در اعتراض به تداوم مقابله قوه قضائیه با خواست جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی

امروز دوشنبه 10 خرداد 95 جمعی شامل اعضاء خانواده جعفر عظیم زاده، فعالین کارگری و معلمان در اعتراض به تداوم مقابله قوه قضائیه با خواست جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی از ساعت 10 صبح در مقابل مجلس شورای اسلامی اقدام به تجمع کرده که تا ساعت 11:30 دقیقه ادامه داشته است.

این تجمع اعتراضی بعد از 32 روز اعتصاب غذای جعفر عظیم زاده رئیس هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران در ادامه سیل گسترده حمایتهای جهانی از وی و اسماعیل عبدی، و همچنین به قصد پیگیری طوماری صورت گرفته که طی هفته گذشته در اعتراض به مقاومت دستگاه قضائی در برابر اعتراضات بین المللی و فشار آوردن به جعفر عظیم زاده به منظور شکستن اراده اش از پیگیری خواست حذف اتهامات امنیتی از پرونده های فعالین، با امضاء بیش از 3 هزار و ششصد نفر تحویل کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی داده شد و در آن خواهان پاسخگوئی شده بودند.

تجمع کارگران و خانواده های آنان در پارک کودک سنندج در اعتراض به عدم پاسخگوئی دستگاه قضائی به خواست جعفر عظیم زاده و شلاق زدن کارگران „آق دره

امروز دوشنبه 10 خرداد 95 جمعیتی حدود صد نفر از اعضاء اتحادیه آزاد کارگران ایران، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، تعدادی از کارگران شهر سنندج به همراه خانواده هایشان در اعتراض به عدم پاسخگوئی مسؤلین قضائی به خواست جعفر عظیم زاده و همچنین به شلاق بستن کارگران معدن طلای „آق دره“  از ساعت 6 بعد از ظهر به مدت 40 دقیقه در پارک کودک شهر سنندج اقدام به تجمع و سر دادن شعارهائی ازقبیل „جان جعفر عظیم زاده در خطر است و شعارهای دیگری که حاوی خواست آزادی بی قید و شرط جعفر و محکومیت شلاق زدن کارگران آق دره“ بود، نمودند.

این تجمع در ساعت 6 و چهل دقیقه قبل از رسیدن مأمورین انتظامی به پایان رسید.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری:ضربات شلاق سرمایه بر پشت کارگران معدن آق دره

هفته گذشته انتشار خبر محکومیت 17 نفر از کارگران معدن طلای آق‌دره در 30 کیلومتری تکاب، به جزای نقدی و شلاق، انعکاس گسترده ای در رسانه های مختلف داشت. این کارگران که حکم شلاق آنها در آخرین روزهای اردیبهشت به اجرا در آمده است، بخشی از 350 نفر کارگر فصلی هستند که در دی ماه سال 1393 به اخراج خود اعتراض داشتند. آنها در روز ششم دی آن سال، تجمع گسترده ای را در مقابل معدن سازمان دادند که ساعت 8 شب، عوامل صاحب معدن با کارگران معترض درگیر می شوند. پس از آن، دستگاه قضائی، پرونده ای را بر علیه 17 نفر از کارگران به اتهام اغتشاش و „ممانعت و بازداشتن مردم از انجام کسب و کار با ایجاد هیاهو و جنجال“ و تخریب، در دادگاه کیفری شهر تکاب، تشکیل می دهد.

با اعلام خبر به اجرا در آمدن حکم شلاق کارگران معدن آق دره، بسیاری از کارگران، تشکل های کارگری و مدنی و انسان های آزادی خواه این حرکت ضد کارگری را محکوم کردند. این اولین بار نیست که حکم شلاق بر علیه کارگران صادر می شود و بسیاری به یاد دارند که چگونه در سال 1387 و در شهر سنندج سوسن رازانی و شیوا خیرآبادی را به اتهام شرکت در مراسم روز جهانی کارگر، شلاق زدند. بدون شک حکم شلاق نیز مانند حکم های دیگری چون جریمه و زندانی کردن و یا سرکوب و ضرب و شتم اعتراض های کارگری، بخشی از پروژه ی حاکمیت برای مقابله با حرکت های حق طلبانه کارگران است. مشاهده واقعیت ها این را به ما نشان می دهد که نظام سرمایه داری حاکم بر ایران با تمام قوا و با استفاده از تمامی ابزارهای موجود، می خواهد هر گونه دادخواهی کارگران و اعتراض به بی حقوقی و فقر و فلاکت شان را با سرکوب عریان تر، پاسخ دهد. حاکمان سرمایه با فرود آوردن ضربات شلاق بر پشت کارگران معدن آق دره می خواهند این پیام آشکار را به طبقه کارگر ایران بدهند که فریاد آنها علیه فقر و بیکاری را سرکوب می کنند. صاحبان سرمایه می خواهند که نظم اقتصادی شان حفظ شود و کارگران باز هم برای رشد و انباشت ثروت آنها و در اغوش گرفتن سرمایه داری جهانی، به ریاضت کشی تن دهند.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری نیز همراه و همگام با تمامی کارگران و تشکل های کارگری و اجتماعی و انسان های آزاده، اجرای حکم غیر انسانی شلاق را بر علیه 17 نفر از کارگران معدن آق دره محکوم می کند. بدون شک پاسخ کارگران به چنین حکم های ظالمانه ای، ادامه حرکت اعتراضی آنها تا دستیابی به مطالبات شان است.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری –1395/3/9

پاسخ حق طلبیِ کارگران شلاق نیست!(بيانيه جمعى)

در دی ماه سال 1393 شرکت پویا زرکان، پیمانکار اصلیِ معدن طلای آق دره در آذربایجان غربی، 350 نفر از کارگران فصلیِ این معدن را اخراج کرد. شب ششم دی ماه همان سال، در پی خودکشی یکی از این کارگران، کارگران اخراجی تجمع گسترده ای در مقابل معدن برگزار کردند که به درگیری کارگران و نگهبانیِ معدن انجامید. با شکایت کارفرما، «دادستانی» تکاب در آذربایجان غربی کارگران را به ایجاد اغتشاش متهم کرد. در واپسین روزهای اردیبهشت 1395، احکام قضایی صادر شد و 17 نفر از کارگران به 37 ماه تا 5 سال زندان، 20 تا 50 ضربه شلاق و 500 هزار تومان جزای نقدی محکوم شدند، و در نهایت مجازات شلاق و جریمه ی نقدی اجرا شد.

صدور و اجرای این احکام ظالمانه نه تنها ابتدایی ترین حقوق انسانی کارگران را لگدمال می کند بلکه به معنی محکومیت خانواده های این کارگران به گرسنگی و مرگ است. این نمونه ی آشکار دفاع دستگاه قضایی از سرمایه داری و حمایت بی دریغ این دستگاه از سرمایه دارانی است که از حاصل کار و زحمت کارگران ثروت می اندوزند و با پشتوانه ی «دادگاه» و زندان و شلاق هر اعتراضی را در نطفه خفه می کنند. ما به این ستم عریانِ سرمایه داری و این توحش نفرت انگیزِ شلاق سالار اعتراض داریم و آن را به شدت محکوم می کنیم.

http://www.azadi-b.com/J/2016/05/post_27.html

تجمع کارگران کارخانه ریخته گری ماشین سازی تبریزدراعتراض به عدم پرداخت 3ماه حقوق،حق بیمه ونداشتن امنیت شغلی

به گزارش10خردادتسنیم،حدود 250 کارگر شاغل در کارخانه «ریخته‌گری ماشین سازی تبریز» صبح امروز در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات مزدی خود در محوطه کارخانه تجمع کردند.

براساس این گزارش،250کارگرکارخانه ریخته گری ماشین سازی تبریز3ماه است که حقوشان پرداخت نشده است ودرصورت ادامه روند کاهش تولید قطعات فولادی دراین کارخانه خطر توقف دائم تولید و بیکاری کارگرانش وجود دارد.

 علاوه بر حقوق، حق بیمه این کارگران به اندازه مطالبات مزدی‌شان به تعویق افتاده است.

سومین روز تجمع کارگران آب معدنی داماش دراعتراض به بیکاری وعدم پرداخت ماه ها حقوق وحق بیمه

جمعی از کارگران کارخانه آب معدنی داماش  از صبح  روز شنبه (8خرداد ماه)  تا به امروز در اعتراض به آنچه  بلاتکلیفی در وضعیت  شغلی و دریافت نکردن مطالبات معوقه خود می‌خوانند مقابل درب ورودی کارخانه که در شهرستان رودبار واقع شده است، تجمع کرده‌اند.

به گزارش10خرداد ایلنا، به نقل از کارگرانی که در این اجتماعی اعتراضی شرکت داشته‌اند گفته می‌شود؛ در کارخانه آب معدنی داماش بیش از 40 نفر کارگر قراردادی فعالیت دارند که کارفرما به دلایلی که هنوز معلوم نیست از ابتدای خرداد ماه جاری با بستن درب های کارخانه مانع ورود کارگران به محل کارشان شده است.

برپایه این اطلاعات ظاهرا کارگران این  کارخانه  با احتساب عیدی 94 نزدیک به هفت ماه معوقات مزدی طلبکارند و همچنین گفته می‌شود که حق بیمه آن‌ها  از اسفند ماه سال گذشته، هنوز به حساب سازمان تامین اجتماعی پرداخت نشده و در حال حاضر اداره تامین اجتماعی شهرستان رودبار راضی به تمدید دفترچه‌های درمان آنها نمی‌شود.

تجمع اعتراضی کارگران بیکارشده کارخانه پارسیلون مقابل استانداری لرستان برای دومین روز

حدود 40 نفر از کارگران کارخانه پارسیلون خرم آباد برای چندمین بار در سال جاری روز دوشنبه با تجمع در مقابل استانداری لرستان خواستار دریافت حقوق و مزایای معوقه خود شدند.

به گزارش10خردادایرنا،کارگران معترض اظهار داشتند: کارگران این کارخانه به رغم وعده های مسئولان تاکنون دستمزدی دریافت نکرده اند.

در چهار سال اخیر اخباری مختلفی در خصوص وضعیت این کارخانه و تجمع های اعتراض آمیز کارکنان آن منتشر شده است.

این کارگران اعلام کرده اند تا مزایای معوقه خود را دریافت نکنند این تجمع ها را ادامه خواهند داد.

7روز از چادرنشینی کارگران آی.تی.آی شیراز گذشت

7روز از چادرنشینی کارگران کارخانه آی.تی.آی شیراز برای دریافت مطالبات خود می‌گذرد اما به گفته کارگران این کارخانه هنوز هیچ مسئولی برای شنیدن خواسته‌های آنها به سراغشان نیامده است.

از روز سه‌شنبه هفته گذشته کارگران کارخانه آی.‌تی.آی شیراز برای احقاق حقوق و مطالبات خود در اقدامی خودجوش مقابل کارخانه چادر مسافرتی برپا کردند و با در دست داشتن پلاکارد خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند.

با وجود اینکه 7 روز از چادرنشینی این کارگران می‌گذرد اما به گفته نماینده کارگران این کارخانه هنوز هیچ کدام از مسئولان برای شنیدن خواسته‌هایمان به سراغمان نیامده است.

اخبار کارگری11خرداد1395

صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای‌ آق‌دره رساتر کنیم

هشدار: طبق نتایج آزمایشگاهی ، کلیه های جعفرعظیم زاده درحال ازکارافتادن است

بدنبال معاینه ای که در مدت بسیارکوتاهی در روز شنبه هشتم خرداد در جریان انتقال جعفر عظیم زاده به بیمارستان شهدای تجریش صورت گرفت ، دکترمتخصص ارولوژی دستورآزمایش خون و ادرار و سونوگرافی از کلیه ها رو صادرکرد. بعلت بازگشت سریع جعفر عظیم زاده به زندان، این نمونه برداری ها نه در بیمارستان بلکه در خود زندان و با امکانات آنجا انجام شد.

امروز جواب آزمایشات منتشر شده نشان میدهد که درآزمایشات مربوط به کلیه ها ماده ای بنام کتون دیده شده که نشان از روند تخریب کلیه هاست و طبق نظر متخصصین روند ازکارافتادن کلیه ها شروع شده است.

جعفر عظیم زاده با پشت سر گذاشتن 33 روز اعتصاب غذا، جانش در خطر است در حالیکه مسؤلان قضائی همچنان به قصد شکستن اراده  ومقاومت ایشان ، سعی بر عدم پاسخگوئی وعدم اقدام اساسی درجهت حل آن دارند.

اتحادیه آزادکارگران ایران ضمن هشدار به مسئولین زندان و قوه قضائیه ، همراه با گسترش حمایت های اقشارمختلف جامعه و پشتیبانی های بین المللی ، برفشار خود برای مداوا ، تحقق خواسته و آزادی ایشان تلاش خواهد کرد

اتحادیه آزاد کارگران ایران

11 خرداد 95

دومین روز تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی و دفتر ریاست جمهوری در اعتراض به ادامه عدم پاسخگوئی قوه قضائیه نسبت به وضعیت جسمی و خواست جعفر عظیم زاده

امروز سه شنبه 11 خرداد 95 خانواده جعفر عظیم زاده به همراه جمعی از کارگران و معلمان برای دومین روز متوالی از ساعت 10 صبح علی رغم اینکه در بدو ورود به مقابل مجلس با ممانعت مأموران مواجه شدند، با بالا گرفتن پلاکاردها و با مقاومت خود را به محل مورد نظر رساندند و در آنجا تجمع کردند. در حالیکه مأموران مدام تهدید می کردند و می گفتند : پلاکاردها را جمع کنید و متفرق شوید، ما دستور داریم جمعتان کنیم! معترضان در جواب مأموران گفتند ما روز گذشته در همین جا اعتراض به پا کردیم و نامه ای حاوی شرح حال جعفر عظیم زاده و خواست پاسخگوئی به طومار اعتراضی از سوی کمیسیون اصل 90 مجلس ارائه دادیم و همان وقت هم اعلام کردیم در صورت عدم پاسخگوئی به تجمعاتمان در روزهای آتی ادامه خواهیم داد. حالا باید به ما پاسخ دهید. در نتیجه پافشاری جمع معترض برای کسب جواب، مأموران اکرم رحیم پور همسر جعفر عظیم زاده و یک نفر از حاضرین را نزد مسؤل دفتر مراجعه به کمیسیون اصل 90 مجلس فرستادند، اما مسؤل مذکور اعلام کرده که هنوز هیچکدام از نمایندگان کمیسیونها اعتبارنامه نگرفته اند، ضمن اینکه مجلس نمی تواند در کار قوه قضائیه دخالت کند! بعد از بازگشت همسر جعفر عظیم زاده و همراه وی، معترضان با حمل پلاکاردها در حالیکه مأموران آنها را مراقبت می کردند، تا مترو راهپیمائی کردند، ولی قبل از سوار شدن بر قطار، مأموران   اقدام به  تهدید کردن و گرفتن تعدادی از پلاکاردها نمودند.

تجمع کنندگان به دنبال طفره رفتن مجلس از پاسخگوئی، مقابل مجلس را ترک کرده و در برابر دفتر ریاست جمهوری اقدام به تجمع کردند. دفتر ریاست جمهوری نیز از ناتوانی این بالاترین نهاد اجرائی  از دخالت در کار قوه قضائیه صحبت کرد! اما با اصرار حاضرین یکی از مسؤلین دفتر ریاست جمهوری ناچار به پذیرش آنها با همراهی دو تن از مأمورین لباس شخصی برای شنیدن صحبتهایشان گردید. سپس نامه ای مشابه همان نامه که روز گذشته به مجلس داده شده بود، به مسؤل دفتر ریاست جمهوری داده شده. مسؤل دفتر ریاست جمهوری در پایان گفت که ما هر چند توان دخالت در کار قوه قضائیه را نداریم، اما سعی می کنیم شرایط ویژه زندانی را گوشزد و خواهان رسیدگی فوری شویم. ساعت 11:20 دقیقه جمعیت با اعلام اینکه اگر جواب ندهید ما بازهم بر می گردیم، محل را ترک کردند.

«شلاق خوردیم، چون کارگریم»

بعد از گذشت یک ماه از اجرای حکم شلاق هنوز حرف که می‌زند، صدایش می‌لرزد، می‌گوید این روزها که خبر پیچیده همه را تهدید می‌کنند که حرف نزنید وگرنه

«وکیل هم گرفتیم اما او هم نتوانست کاری برایمان بکند. یعنی زور کارفرما می‌چربید.» سرانجام حکم ۵۰ ضربه شلاق برای ۱۷ نفر از کارگران معترض معدن آق‌دره، ۲۷ و ۲۸ فروردین امسال اجرا شد. «بعضی‌ها می‌گویند در ملاءعام بوده، نه خانم در ملاءعام نبود. ولی در حق ما ظلم شده. به خدا ظلم شده. از آن روز به بعد همه ترسیدند. بیشترِ این کارگرها زن و بچه دارند. به هرحال برایشان سخت است. این سابقه کیفری برای ما دردسر می‌شود. همین‌جوری هم برای کار پیدا کردن باید کلی به این در و آن در بزنیم، وای به حال اینکه سوءسابقه هم داشته باشیم».

هفته گذشته خبر اجرای حکم شلاق کارگران معترض معدن آق‌دره منتشر شد. کارگرانی به گفته خودشان جز امنیت شغلی و حق آب و گل چیزی نمی‌خواستند، اما این روزها اعتراض صنفی در عادی‌ترین حالتش به توبیخ و تنبیه معترضان می‌انجامد، و بعد آش همان آش است و کاسه همان کاسه.

حتما شنیده‌اید که می‌گویند طرف روی گنج نشسته، اما خودش خبر ندارد! حکایت اهالی روستای معدن آق‌دره تکاب چیزی شبیه این مثل معروف است با این تفاوت که قرار نیست سهمی از این گنج نصیب کارگران رنج کشیده این معدن شود.

 تکاب را اهل سفر، با تخت سلیمان و کوه بلقیس و معادن طلایش می‌شناسند اما از بین جاذبه‌های گردشگری‌اش، این آخری، این روزها بدجوری ورد زبان‌ها شده است. قصه ۱۷کارگر معترض آق‌دره‌ای که به گفته‌ی خودشان چیزی جز حق آب و گل نمی‌خواستند. «هر سال، آخر آذر با همه تسویه می‌کنند، به ما که اهل اینجاییم گفتند شاید بعد از عید دوباره خواستیمتان شاید هم نه. خب کارگر فصلی هستیم، هرگز امنیت شغلی نداشتیم. ترسیدیم از اینکه همین که هست را هم از دست بدهیم. خواستیم حرف بزنیم، اما به نماینده‌مان هم اجازه حرف زدن ندادند. اعتراض کردیم و نتیجه‌اش هم که خودتان می‌دانید؛ زندان و شلاق. با این کاری که کردند بدجوری از همه زهر چشم گرفتند. اینها فقط زورشان به کارگر می‌رسد».

آنچه خواندید روایت یکی از کارگران اخراج شده است از اتفاقی که برای کارگران معترض معدن آق‌دره افتاد. زندان، شلاق و جریمه‌ی نقدی نتیجه اعتراض صنفی معدن‌کاران به قراردادهای یک طرفه بود.

بعد از گذشت یک ماه از اجرای حکم شلاق هنوز حرف که می‌زند، صدایش می‌لرزد، می‌گوید این روزها که خبر پیچیده همه را تهدید می‌کنند که حرف نزنید وگرنه…

می‌گوید «آبرو برایمان نگذاشتند، اینجا همه با هم فامیلند. دیگه همه به چشم شورشی به ما نگاه می‌کنند. با این سوء سابقه مگر می‌شود کار پیدا کرد خانوم!»

اما آق‌دره کجاست؟

منطقه‌ای که این روزها زیاد نام آن را می‌شنویم، در فاصله حدوداً سی و چند کیلومتری شهرستان تکاب و بخش تخت سلیمان در آذربایجان غربی واقع شده است. به گفته کارگران بومیِ اخراج شده، اینجا دومین روستای محرومِ منطقه تکاب و تخت سلیمان است. یک منطقه‌ی کوهستانی با نزدیک به ۱۸۰ خانوار، که تا پیش از احداث معدن، شغل اصلی مردمانش، دامداری و کشاورزی بوده است. معدن که در سال ۱۳۸۳ به بهره‌برداری رسید، زمین‌های کشاورزی بسیاری را به مرز نابودی کشاند و خیلی از اهالی روستا غیر از کار در معدن منبع درآمد دیگری ندارند. «قبلاً کشاورزی می‌کردیم، الان دیگر با این انفجارها، زمینی برایمان باقی نمانده که کار کنیم».

اگرچه انفجارهای ناشی از عملیات استخراج طلا بارها به خانه‌های کاهگلی اهالی روستا آسیب رسانده‌، اما آنها تا به امروز دلخوش به این بودند که روزیشان زیر طلاهای همین خاک خفته است. تا اینکه در نتیجه اتفاقات سال گذشته، بیش از ۵۰ نفر از اهالی همین روستا که در بخش‌های مختلف معدن مشغول به کار بودند، تنها به دلیل یک اعتراض صنفی از کار بیکار شدند.

اعتراض‌ها از کجا شروع شد؟

ماجرا به دی ماه ۱۳۹۳ برمی‌گردد. شرکت پیمانکاری معدن طلای آق‌دره، ۳۵۰ کارگر فصلی این معدن را اخراج کرد. «تسویه که کردند گفتند معلوم نیست بعد از عید دوباره شما را بخواهیم یا نه. باید کل زمستان را با ترسِ از دست دادن شغلمان می‌گذراندیم. خواسته ما فقط تضمین امنیت شغلیمان بود نه چیز دیگری». اینها را کارگر سی و چند ساله‌ای می‌گوید که خودش از معترضین بوده و حالا یک سالی می‌شود که بیکار است.

همان روز، حدود ۶۰ نفر از این کارگران در محوطه معدن، جایی که به گفته خودِ کارگران محل عبور و مرور مردم عادی نیست، تجمعی اعتراضی را ترتیب دادند. «خواسته‌ی ما فقط ماندن سرکارمان بود. چندین بار خواستیم با ما قرارداد یک ساله ببندند. مثل باقی کارگرانی که از جاهای دیگر آمده‌اند و به کار نیاز دارند، ما هم به این کار نیاز داشتیم. گفتیم حالا که زمین‌های کشاورزیمان به خاطر همین معدن از بین رفته، حداقل نان زن و بچه‌مان را که خاکِ این معدن را خورده‌اند و حق آب و گل دارند، آجر نکنید.» اما گویا کارفرما متقاعد نشد. کار به تحصن کشید و حراست معدن برای برخورد با کارگران وارد عمل شد. می‌گویند درگیری‌هایی بین کارگران با نیروهای حراست صورت گرفت که در نتیجه‌ی آن «توهین به نگهبان» و «تخریب و توقیف لباس نگهبان» و «تخریب تابلوی شرکت» به اتهامات کارگران معترض اضافه شده است. اتهاماتی که کارگران آن را قبول ندارند. «تمامش دروغ است، خودشان قضیه را بزرگ کردند. ما رفته بودیم حرف بزنیم. با کسی دعوا نداشتیم که بخواهیم به شرکت آسیب برسانیم. خودشان هیاهو درست کردند و گفتند اینها شورشی‌اند و باعث آن اتفاقات شدند».

بیکاری بیش از ۵۰ کارگر بومی معدن طلای آق‌دره، با دو تا ده سال سابقه کار در بخش‌های مختلف ماشین‌آلات‌، خدمات، استخراج و انتظامات که مهر اغتشاش‌گری بر ۱۷ نفر از آنها خورده بود، تنها ثمره‌ی اعتراض به یک طرفه‌بودن قراردادهای کاریشان بود.

بیکاری بیش از ۵۰ کارگر بومی معدن طلای آق‌دره، با دو تا ده سال سابقه کار در بخش‌های مختلف ماشین‌آلات‌، خدمات، استخراج و انتظامات که مهر اغتشاش‌گری بر ۱۷ نفر از آنها خورده بود، تنها ثمره‌ی اعتراض به یک طرفه‌بودن قراردادهای کاریشان بود.

در حین درگیری‌های سال گذشته خبر دادند که یک نفر از کارگران خودکشی کرده است. یکی از کارگرانِ اخراج شده در این‌باره می‌گوید «این بچه ها اکثراً جوان هستند. وقتی جوابشان را با تحقیر و توهین می‌دهند عصبانیتشان صدچندان می‌شود. یکی از اینها خورده‌شیشه به شکمش فرو کرده بود. خدا رحم کرد که زنده ماند وگرنه مصیبت تازه‌ای به سرمان می‌آمد”.

با شکایت کارفرما و مسئول حراست، ۱۷ نفر از معترضین به ایجاد اغتشاش متهم شدند و علیه‌شان اعلام جرم شد. برخی از آنها با احکام حبس دو ساله مواجه شدند اما عفو قضایی شامل حالشان شد و حبسشان به اجرا درنیامد. اما کارفرما از جریمه و شلاق نگذشت تا ۱۷ کارگرِ دومین معدن طلای کشور سوژه خبرها شوند.

«وکیل هم گرفتیم اما او هم نتوانست کاری برایمان بکند. یعنی زور کارفرما می‌چربید.» سرانجام حکم ۵۰ ضربه شلاق برای ۱۷ نفر از کارگران معترض معدن آق‌دره، ۲۷ و ۲۸ فروردین امسال اجرا شد. «بعضی‌ها می‌گویند در ملاءعام بوده، نه خانم در ملاءعام نبود. ولی در حق ما ظلم شده. به خدا ظلم شده. از آن روز به بعد همه ترسیدند. بیشترِ این کارگرها زن و بچه دارند. به هرحال برایشان سخت است. این سابقه کیفری برای ما دردسر می‌شود. همین‌جوری هم برای کار پیدا کردن باید کلی به این در و آن در بزنیم، وای به حال اینکه سوءسابقه هم داشته باشیم».

از زخم شلاق دردناک‌تر، محرومیتی است که کارگران بومی منطقه آق‌دره با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. از یکی از کارگران درباره وضعیت این روزهای زندگیش می‌پرسم، می‌گوید «آق‌دره دومین معدن طلای کشور است. کاش بیایید و ببینید که روستای آق‌دره را بعد از این اتفاق از همه چیز محروم کرده‌اند. می‌گویند دیگر به اینجا امکانات نمی‌دهیم. قبل از این هم جز این معدن که امید ادامه زندگیمان شده بود، ما اینجا امکاناتی نداشتیم. هنوز مدرسه راهنمایی و خانه بهداشت نداریم. کشاورزی و دامداریمان هم که از رونق افتاده. یک سال است که بیکاریم و روزمزدی توی روستا کار می‌کنیم. اگه یارانه هم نباشد که دیگه هیچ چیزی برای گذران زندگی نداریم».

بیکاری، فقر به بار می‌آورد و از درون فقر آسیب‌های اجتماعی زبانه می‌کشد. چرخه مذمومی که این بار دامن کارگران بیکار شده‌ی آق‌دره‌ای را گرفته است. یکی از کارگران به مشکلات خانوادگی‌ که پس از بیکاری و مجازات معترضین دامنگیر آنان شده اشاره می‌کند و می‌گوید «خیلی از اینها بعد از این اتفاق سرخورده شدند و دیگر نمی‌توانند با کسی ارتباط برقرار کنند. سر جریان خودزنی یکی از کارگران، گفتند اینها دیوانه‌اند. انگ دیوانگی روی یک سری زدند تا خواسته‌شان را نادیده بگیرند. بعضی‌ها سر همین جریان با خونواده‌هایشان دچار مشکل شدند».

می‌گوید «محرومیم اما قرار نیست به جرم محرومیت توی سرمان بزنند. درست است که در منطقه محرومی هستیم، اما این محرومیت جلوی درک و فهممان را نگرفته. همه می‌دانند که باعث و بانی این احکامی که صادر شد چه کسانی هستند.» می‌گوید «متاسفانه صدای کارگر به جایی نمی‌رسد. آن هم وقتی پای معدن طلا در میان باشد».

به باور آنها، اینجا محرومیت کاملاً اتفاقی نیست. قرار نیست جابه‌جایی قدرتی در چرخه‌ی تولید صورت گیرد.«تا بوده همین بوده، از ضعیف بودن کارگر سواستفاده می‌کنند». اعتراض صنفی در عادی‌ترین حالتش به توبیخ و تنبیه معترضان می‌انجامد و دوباره آش همان آش است و کاسه همان کاسه.

کارنامه وزارتخانه حامی کارگر مخدوش است

این اولین‌بار نیست که به اتهام اخلال در نظم، چنین احکام سنگینی برای کارگران صادر می‌شود. حداقل در دو ساله گذشته، موارد مشابه دیگری در معادن مختلف کشور وجود داشته که نشان می‌دهد صدور حکم شلاق برای کارگران کم کم به اهرم فشاری در دست کارفرمایان تبدیل شده تا به این طریق دیگران را از عواقب اعتراضات صنفی بترسانند.

فروردین ماه ۱۳۹۴ بود که پنج کارگر معدن چادرملو در یزد، به اتهام اخلال در نظم و آسایش عمومی به حبس تعلیقی و شلاق و پرداخت جریمه نقدی محکوم شدند. اگرچه دستگاه قضایی با توجه به عدم وجود سابقه کیفری و در نظر گرفتن سن و سال و کارگر بودنِ متهمان، آنها را مستحق مجازات شلاق ندانست، اما کارگران همچنان در انتظار رای نهایی در دادگاه تجدید نظر هستند. این کارگران در پی اعتراضات صنفی به نحوه محاسبه حق بیمه و اخراج دبیر انجمن صنفی‌شان، با شکایت کارفرما مجرم شناخته شدند و نتیجه اعتراضاتشان به بازداشت دو ماهه بیش از ۲۰ کارگر انجامید.

کارگران پتروشیمیِ رازی هم از این احکام بی‌نصیب نمانده‌اند. شهریور ۱۳۹۳ بود که چهار تن از کارگران پتروشیمی رازی در بندر امام، به اتهام اخلال در نظم و توهین و تهدید، به ۵۰ ضربه شلاق و شش ماه زندان محکوم شدند. این احکام هم به دلیل عدم وجود سابقه کیفری و شرایط خاص (متاهل بودن) کارگران به مدت دو سال به حالت تعلیق درآمده است.

بهرام حسنی‌نژاد، دبیر اخراج شده انجمن صنفی کارگران معدن چادرملو، که اخراجش زمینه‌ساز اعتراضات صنفی در این معدن شد، درباره مجازات‌های در نظر گرفته شده برای کارگران معدن آق‌دره می‌گوید «نبود انجمن صنفی مستقل در کارگاه‌ها و معادن که پیگیر مطالبات کارگران باشد، موقعیت شغلی آنان را در مقابل کارفرمایان متزلزل کرده، به نحوی که امروز شاهد ظلم مضاعف بر کارگران هستیم».

این فعال کارگری، ضمن اشاره به تشدید سرکوب اعتراضات کارگران و امنیتی‌ کردن فضای اعتراضات کارگری در چند سال اخیر می‌گوید «بارها و بارها شنیده‌ایم که آقای وزیر خود را جزئی از طبقه کارگر معرفی کرده است، اما چیزی که در عمل می‌بینیم این است که وزارتخانه‌ای که مدعی دفاع از کارگران است، خودش یک سر قضیه سرکوب است.»

او ادامه می‌دهد «آنها همواره به دنبال یک جامعه کارگری آرام، بی‌دردسر و مطیع هستند که علیرغم تمام فشارها هیچ اعتراضی نکند».

حسنی‌نژاد، ضمن بیان این مطلب که ادامه روند سرکوب اعتراضات کارگری ناامیدکننده است، گفت «علیرغم ایراداتی که به قانون کار وارد است، روند رسیدگی به اختلافات بین کارگر و کارفرما در آن پیش‌بینی شده،‌ اما اعمال سیاست‌های بازدارنده و امنیتی کردن فضای مطالبه‌محوری، نشان می‌دهد اساساً قرار نیست اعتراضی از سوی کارگران صورت بگیرد تا مطالبات صنفی از مجاری قانونی پیگیری شود».

وی در خصوص اتهام اخلال در نظم عمومی می‌گوید «در اعتراض صنفی فی‌نفسه جرمی صورت نمی‌گیرد که در راستای آن کارگری مجرم شناخته شود، جنبه عمومی‌دادن به اعتراضات کارگری صرفاً برای سیاسی و امنیتی کردن فضاست تا کسی جرات حرف زدن پیدا نکند».

معوقات مزدی، تبعیض و بی‌عدالتی در کار، و بی‌توجهی به مطالبات صنفی و حقوقی، از جمله دلایل اعتراضات کارگران در سال‌های گذشته بوده، که اغلب به دلیل بی‌توجهی کارفرما و شنیده نشدن صدای کارگران، گسترده‌تر شده است.

بیستمین روزاعتصاب کارگران کارخانه ریخته گری ماشین سازی تبریز

کارگران کارخانه ریخته گری ماشین سازی تبریز بیش از ۲۰ روز است که دست از کار کشیده‌اند ودرمحوطه کارخانه تجمع می کنند.

به گزارش11خردادآناج، حقوق ۳ ماه( اسفند ۹۴ و فروردین و اردیبهشت ۹۵ )  کارگران کارخانه ریخته گری ماشین سازی تبریزپرداخت نشده است.این کارگران بیش از ۲۰ روز است که تحصن کرده و دست از کار کشیده‌اند.

براساس این گزارش،شرکت ریخته گری ماشین سازی تبریز تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی ایران مدتی است که طبق اصل ۴۴ از طریق سازمان خصوصی سازی در لیست واگذاری قرارگرفته است.

به گزارش امروز ایلنا درهمین رابطه، کارگران کارخانه «ریخته‌گری ماشین سازی تبریز» از 20 روز پیش در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات مزدی خود در محوطه کارخانه تجمع کردند.

منابع خبری در کارخانه «ریخته‌گری ماشین سازی تبریز» واقع درشهرک صنعتی قراملک تبریز با اعلام این خبر می‌گویند به دلیل اینکه از اسفند ماه سال گذشته تا کنون پرداخت مطالبات مزدی کارگران ریخته‌گری با وقفه روبرو بوده است، این تجمع کارگری برپا شده است.

تجمع کارکنان شرکتی مخابرات استان لرستان برای حذف پیمانکاران وعقد قراردادمستقیم

امروز سه شنبه 11خرداداز همان ساعت اولیه صبح ،حدود 800 نفر از کارکنان شرکتی مخابرات لرستان در یک اقدام هماهنگ دست به تجمع زدند.

به گزارش11خردادآسوبان،این تجمع اعتراضی همگام با سراسر استان در شهرستان کوهدشت در مقابل دفتر اداره مخابرات این شهرستان از نخستین ساعات کاری صبح آغاز شده است.

یکی از نیروهای شرکتی مخابرات شهرستان کوهدشت که در این تجمع حضور یافته است در این خصوص گفت: با وجود اینکه تمام وقت ما در اداره صرف می شود؛ اما از حقوق پایینی برخوردار هستیم.

این کارمند مخابرات که دارای 12 سال سابقه ی کار است؛ اظهار کرد: برای پیگیری مطالبات خود به نهادهای مختلف از جمله اداره کار مراجعه داشته ایم؛ اما تاکنون به هیچ نتیجه ای نرسیده ایم.

وی تجمع نیروهای شرکتی مخابرات را در سراسر استان لرستان دانست و تصریح کرد:  تجمع، آخرین راهی بود که شاید ما را به مطالبات خود برساند.

تجمع شبانه 400 کارگر آی.تی.آی شیراز

انتقاد از برخورد منفعلانه کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان فارس

در ادامه چادرنشینی بازنشستگان کارخانه تعطیل شده صنایع مخابرات راه دور شیراز (ITI) برای دریافت معوقات مزدی، شب گذشته تعداد 400 نفر از این کارگران در محوطه این کارخانه تجمع کردند.

به گزارش11خردادایلنا،یکی از کارگران سابق این واحد صنعتی با اعلام این مطلب گفت: به دنبال برپایی این تجمع اعتراضی قرار شد تا در جلسه امروز شورای تامین استان فارس در خصوص طلب 30 میلیاردی بازنشستگان شرکت تصمیم گیری شود.

وی یادآور شد: از سه‌شنبه هفته گذشته در محوطه کارخانه چادرهای خود را برپا کرده بودیم از مسئولین اداره کار، استانداری خواستیم که در خصوص مطالبات با تجمع کنندگان دیداری داشته باشند اما آنها نه تنها به کارخانه نیامدند بلکه از طرق مختلف فشار وارد می‌کنند تا چادرهای خود را جمع کنیم و به همین دلیل تجمع شب گذشته را بعد از نماز مغرب برگزار کردیم.

این کارگر صنایع مخابراتی راه دور شیراز در عین حال از برخورد منفعلانه کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان فارس انتقاد کرد و افزود: بصورت مشخص از نمایندگان کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان فارس انتظار داشتیم تا در سالهای گذشته از موقعیت خود در جلسات استانداری و اداره کار برای پیگیری خواسته‌های ما استفاده کنند اما انگار از نظر آنها کارگران I.T.I دیگر جزء کارگران شاغل محسوب نمی‌شوند که بخواهند خواسته‌های ما را پیگیری کنند.

وی با یادآوری اینکه از سالهای قبل تاکنون اموال توقیف شده شرکت نزد بانک ملی باقیمانده است، افزود: ابتدا قرار بود این اموال از طریق مزایده بابت طلب بانک ملی فروخته شود اما در نهایت با اعتراض کارگران جلوی این مزایده از طریق دادستانی گرفته و قرار شد تا از طریق قیمت‌گذاری دوباره به خواسته‌های کارگران نیز رسیدگی شود.

کارفرمای کارخانه مدیران خودرو مطالبات100کارگر اخراجی را هم پرداخت نمی کند

با گذشت 8 ماه از اخراج حدود 100نفر از کارگران کارخانه «مدیران خودرو»، هنوز کارفرما مطالبلت مربوط به حق سنوات کارگران اخراجی را پرداخت نکرده است.

به گزارش11خردادایلنا،کارگران اخراجی  این واحد صنعتی گفتند:  آبان ماه سال گذشته(94) حدود 100 نفر  از کارگران کارخانه «مدیران خودرو» در استان کرمان، با تمدید نشدن قرارداد کار اخراج شدند.

به گفته  آنان با وجود آنکه از آن تاریخ تا کنون کارگران بیکار شده پی‌گیر مطالبات معوقه خود  هستند،اما کارفرما اعتنایی به پرداخت مطالبات معوقه آنان نمی کند وکارگران در بلاتکلیفی به سر می‌برند.

طبق اظهارات کارگران اخراجی  این شرکت خودرو سازی ، هر کدام از همکاران اخراج شده دست کم 5 میلیون تومان از کارفرما بابت دو سال سنوات پایان کار خود طلب دارند.

این کارگران  همچنین افزودند به صورت میانگین  سابقه هر کدام از کارگران اخراجی  6 تا 8 سال است  که در زمان اشتغال از قرار داد کار معتبر برخوردار نبوده‌اند.

آنها در ادامه در مورد سرنوشت خود و دیگر همکاران اخراجی گفتند:  هنوز فرصت دریافت مقرری بیمه بیکاری برای  نیمی از کارگران اخراجی کارخانه مدیران خودرو در اداره کار شهرستان بم فراهم نشده و همین مسئله آنها را در موقعیت سخت بدی مالی  قرار داده است.

اخبار کارگری12خرداد1395

صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای‌ آق‌دره رساتر کنیم

وخامت وضعیت جسمانی جعفر عظیم زاده و انتقالش به بیمارستان

امروز چهارشنبه 12 خرداد 95 ساعت 9 صبح جعفر عظیم زاده به خاطر وخامت حالش به بیمارستان شهدای تجریش انتقال یافت، اما پس از 4 ساعت بلاتکلیفی در بیمارستان ، اعلام نمودند که پزشک متخصص داخلی در بیمارستان وجود ندارد .به همین دلیل بدون هیچ گونه اقدامی در جهت مداوای وی ، به زندان اوین بازگردانده شد. در حالیکه کلیه های جعفر عظیم زاده تقریبا از کار افتاده اند و نیاز مبرم و اضطراری به مداوا دارند و حال عمومیش به شدت وخیم است.

به نظر میاید که مسئولین بیمارستان اوین در اعزام و بستری شدن جعفر عظیم زاده  ، علی رغم دستور دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی کارشکنی میکنند.

اما پس از بازگرداندن جعفر عظیم زاده به زندان اوین حال وی  وخیم میشود و او را به بیمارستان امام خمینی انتقال میدهند و اکنون در اورژانس این بیمارستان بستری گردیده است.

اتحادیه آزاد کارگران ایران

12 خرداد 95

به دست وپا افتادن علی ربیعی وزیرکاروعضو شورای مرکزی خانه کارگر؟!

وزیرکار بی اطلاع! مدیرکل کار استان آذربایجان‌غربی بی اطلاع! رااز سمت خود برکنارکرد وبه دادستان کل کشور نامه نوشت؟؟!!!

علی ربیعی پس از اجرای حکم شلاق درباره 17کارگر معترض معدن طلای آق دره ومختومه شدن پرونده ظاهرا از خواب بیدار شده است و با ارسال نامه‌ای به محمدجعفر منتظری(دادستان کل کشور) خواستار رسیدگی قضایی به پرونده کارگران معدن طلای آق‌دره شد.

به گزارش12خردادایلنا،یک مقام بلندپایه در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اعلام این مطلب گفت: اجرای حکم شلاق برای 17 کارگر معدن طلای آق‌دره باعث جریحه‌دار شدن افکار عمومی و به ویژه جامعه‌کارگری کشور شده و در همین راستا نگارش و ارسال نامه مذکور در ادامه پیگیری‌های ویژه‌ای است که وزارت‌‌تعاون، کار و رفاه اجتماعی حسب وظیفه قانونی خود؟، پس از اطلاع؟!!!! از مسئله آن‌ را دنبال کرده است.

وی افزود: وزیر کار در نامه‌‌ای که به دادستان کل کشور نوشته، خواستار رسیدگی هرچه سریع‌تر دستگاه‌قضایی به پرونده کارگران معدن آق‌دره شده است.

این مقام مطلع یادآور شد: در راستای همین اقدامات، پیش‌از این وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دستور داده بود تا «رضا نقی‌زاده» مدیرکل کار استان آذربایجان‌غربی به دلیل آنچه بی‌اطلاعی از اجرای مجازات کارگران آق‌دره عنوان شده؛ از سمت خود برکنار شود.

پنجمین روز تجمع اعتراضی کارگران پیمانی بیکارشده پالایشگاه پتروپارس

حمله نیروهای حراست به کارگران معترض

اعتراض کارگران اخراجی پالایشگاه پتروپارس واقع در فاز 19 منطقه ویژه عسلویه صبح امروز چهارشنبه(12 خرداد ماه) به پنجمین روز خود رسید.

لینک حمله نیروهای حراست به این کارگران معترض:

http://static3.ilna.ir/throw/xu3cXyylcD02.m4v

به گزارش12خرداد ایلنا،  جمعی از کارگران اخراجی پالایشگاه پتروپارس  که از چند سال قبل تاکنون به صورت پیمانی در این پالایشگاه مشغول کار بودند  در اعتراض به پرداخت نشدن دست کم 5 ماه مطالبات مزدی خود از روز شنبه هفته جاری بصورت مستمر مقابل درب ورودی پالایشگاه تجمع کرد ه‌اند.

یکی ازکارگران معترض درباره دلایل تجمع امروز خود وسایر همکارانش گفت: ما بیش از300 کارگرپیمانکاری شاغل در پالایشگاه پترو پارس هستیم که اواخر سال گذشته  با خروج پیمانکار از پالایشگاه بیکار شده‌‌ایم و این در حالی است که در این مدت هنوز مطالبات ما پرداخت نشده است.

بنا به گفته این کارگر، پیمانکار این کارگران به  بهانه پرداخت نشدن صورت وضعیت های مالی  از سوی کارفرمای اصلی از پرداخت مطالبات آنها خودداری می‌کند و صرف نظر از اینکه چنین ادعایی تا چه اندازه صحت دارد به دلیل قطع همکاری پیمانکار سابق با کارفرمای اصلی امکان پیگیری از کارگران بستان کار سلب شده است.

به گفته وی در چنین شرایطی مدیریت پالایشگاه در مقام کارفرمای اصلی نیز از پاسخ دادن به او و همکارانش طفره می‌رود.

تجمع اعتراضی کارکنان مخابرات بروجرد همزمان با دیگرشهرهای استان لرستان

روزگذشته(11خردادماه) کارمندان شرکت مخابرات شهرستان بروجرد همزمان با سایر شهرها در تجمعی اعتراض خود را نسبت به عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل اعلام کردند.

در این تجمع 100 نفر از کارمندان شرکت مخابرات بروجرد از ساعت 8 صبح تا 11 به مدت سه ساعت در ساختمان مخابرات اعتراضات خودت را اعلام کردند.

به گزارش 12خرداد بازتاب بروجرد،بسیاری از کارکنان شرکت مخابرات اظهار داشتند که طرح طبقه بندی مشاغل متناسب با کار و سابقه آنها اجرا نمی شود و حق شیفت، سختی کار، افزایش سنوات و حق ایاب و ذهاب در این طرح تعریف شده اما اجرا نشده است.

براساس این گزارش کارکنان شرکت مخابرات بروجرد در این اعتراض  خواستار حق و حقوق خود شدند و خواستند تا مشکلات آنها پیگیری و حل شود.

این تجمع به مدت سه ساعت طول کشید و مسئولان مربوطه در جمع اعتراض کنندگان حاضرشدند و قرار شد پیگیر رفع مشکلات آنها باشند.

ادامه چادرنشینی کارگران بازنشسته کارخانه مخابرات راه دور شیراز،بی تفاوتی مسئولان طراز اول وبی خیالی نهادهای رسمی کارگری استان

به گزارش 12خردادایلنا ، به گفته کارگرانی که دراین اجتماع اعتراضی حضور دارند هنوز از سوی مسئولان مربوطه پاسخی به آنها داده نشده است.

این کارگران می‌گویند از صبح امروز به صورت جدی پیگیر نتیجه جلسه روز گذشته شورای تامین هستیم اما تا این لحظه تمامی تماس‌هایمان با مسئولان استانداری بی‌پاسخ مانده است و ظاهرا نهادهای رسمی کارگری استان فارس نیز در این خصوص بی‌تفاوت بوده‌اند.

شاغلان کدام بخش‌ها بیشتر بیکار شدند؟

آمارها نشان می‌دهد در بین بیکارانی که قبلا شاغل بوده‌اند و در سال 93 شغل خود را از دست داده‌اند، بیشترین سهم به فعالیت‌های ساختمان با 28.8 درصد اختصاص دارد و همین‌طور در میان مشاغل مختلف، کارگران ساده بیش از دیگر شاغلان شغل خود را از دست داده‌اند.

به گزارش12خرداد اقتصادنیوز، بر اساس آمارهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال 1393 شاغلان فعالیت‌های ساختمانی بیشتر از سایرین شغل خود را از دست داده‌اند. بعد از این گروه، شاغلان امور عمومی و دفاع و تامین اجتماعی اجباری با 20 درصد در رتبه دوم قرار داد. بخش تولید صنعتی هم از جمله بخش‌های اقتصادی است که با 15.7 درصد بیشترین بیکاری را در میان گروه‌های شغلی تجربه کرده است.

در مقابل فعالیت‌های املاک و مستغلات و فعالیت‌های هنری و سرگرمی از جمله فعالیت‌هایی است که افراد شاغل در این بخش‌ها کمتر از دیگر گروه‌ها شغل خود را از دست داده‌اند و میزان آن کمتر از یک درصد بوده است.

همچنین بخش دیگری از این گزارش وزارت کار نشان می‌دهد کارگران ساده بیش از بقیه مشاغل (26 درصد)، کار خود را از دست داده‌اند. صنعتگران با 20 درصد در رتبه بعدی قرار دارند. در مقابل کارکنان عالی‌رتبه و قانون‌گذاران جزو افرادی هستند که در انتهای این جدول قرار دارند.

اخبارکارگری13خرداد 1395

صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای‌ آق‌دره رساتر کنیم

تعطیلی فاز ۱۹ پارس جنوبی بدنبال درگیری کارگران با حراست وزخمی وبازداشت چندنفر

فاز۱۹ پارس جنوبی تعطیل شد درگیری فیزیکی کارگران و حراست عده ای را زخمی و روانه بیمارستان کرد و عده دیگری را روانه زندان نمود.

علت این درگیری، بیماری فرزند یکی از کارگران بود. بیمارستان معالجه را مشروط به پرداخت یک میلیون تومان می کنند به کارگر تلفنی اطلاع می دهند. او که ماه ها حقوق طلبکار بود سراغ پیمانکار می رود. طبق معمول جواب منفی بود. بیمارستان هم از معالجه خود داری کرده و کودک متاسفانه فوت می کند.

کارگران فاز ۱۹ همگی با شعار “چرا مرگ بر امریکا؟” ، به دفاتر حمله میکنند و با حراست درگیر می شوند. درگیری آنقدر شدید شد که یگانهای ویژه از بوشهر اعزام گردید و …

درهمین رابطه:

لینک فیلم کوتاهی از این درگیری:

http://static3.ilna.ir/throw/xu3cXyylcD02.m4v

بازگشت مجدد جعفرعظیم زاده از بیمارستان امام خمینی به زندان اوین بدون مداوا

به دلیل وخامت جسمی ، جعفر عظیم زاده  پس از 35 روز اعتصاب غذا، دیروزچهارشنبه 12 خرداد 95  در دو نوبت یکی در 9 صبح به بیمارستان شهدای تجریش و بار دیگردر شب گذشته  به اورژانس بیمارستان امام خمینی منتقل شد.

تصور میرفت که این باربه توصیه وهشدار پزشک بیمارستان توجه کرده و به بخش ارولوژی منتقل وجهت مداوای اساسی  بستری شود.

اما بعد از چندساعت حضور در محل اورژانس ومعاینه و تست های معمول حدود 4 صبح مجددا“ به زندان برگردانده شد.

سندیکای کارگران فلزکارمکانیک:صدای اعتراض عظیم زاده باشیم

بیش از 33 روز از اعتصاب غذای جعفر عظیم زاده می گذرد و هر روز وضعیت جسمی او بیش از بیش تحلیل می رود. اعتراض او به امنیتی کردن فعالیت های کارگری است و درخواست یک دادرسی قانونی را دارد. کمپین فعالین کارگری و آموزگاری و مدنی در حمایت از خواست های جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی و بهشتی لنگرودی که برای دکتر روحانی نوشته شده بود ، بی پاسخ ماند. خانواده او برای نجات جانش در مقابل مجلس دست به اعتراض هر روزه زده اند. ما ضمن حمایت از خواسته های او از همه اعضای سندیکای فلزکارمکانیک و هوادارن و دوستداران سندیکایی و حقوق شهروندی می خواهیم به این اعتراض بپیوندند.

سندیکای کارگران فلزکارمکانیک 11/3/95

اعتراض ِکانونِ نویسندگان ایران به مجازاتِ شلاق

مردم ِ آزاده ی ایران

درشرایطی که درگوشه ای از این سرزمین ِگرفتار، کسانی که یک شبه به ثروت های بادآورده ونجومی رسیده اند دریک حراج برای به رخ کشیدنِ ثروت خود ، یک تابلوی نقاشی معمولی را “ سه میلیارد تومان “ می خرند ، درگوشه ی دیگری ازآن صاحبان سرمایه وحامیان آنان ، این کیمیاگرانی که خون انسان رابه طلاتبدیل می کنند ، کارگرانی راکه درتلاش تامین نانِ شبِ زن و فرزند خویش به کارفرما اعتراض کرده اند ، به شلاق می بندند. ازماجرای کارگران اخراجی معدن طلای آق درّه ی تکاب سخن می گوییم ؛ ابتدا 350 کارگر، یکجا به بهانه ی پایان یافتنِ مدّتِ قرارداد ، اخراج وبیکارمی شوند. ازآن میان یکی که گرسنه وشوربخت، همه ی راه ها رابه روی خود بسته می بیند، خودکشی می کند وهنگامی که سایرکارگران دراعتراض به این شرایط درمقابل معدن تجمع می کنند ، با حراست معدن و مداخله ی “ دادستانی“ تکاب روبه رومی شوند که کارگران را بازداشت می کنند و سرانجام علیه 17 نفرازآنان احکام زندان ، جریمه ی نقدی وشلاق صادر می شود و کارگران را به شلاق می بندند . همین امسال در مشهد نیز زنان و مردانی را که در یک مهمانی شرکت کرده بودند ، شلاق زدند . به همین گونه دختران و پسرانی را که در قزوین ، برای خودجشنِ فارغ التحصیلی گرفته بودند ، شلاق زدند تا به گفته ی یک مسئول قضایی قزوین “ برای دیگران عبرت “ شود! این شلاق هایی که برتنِ کارگرانِ بیکارِتکاب ، مردان و زنانِ مشهد و جوانانِ قزوین فرودآمده ، وجدان عمومی جامعه را زخمی و حرمت و کرامت انسانی را لگدمال کرده است .

کانون نویسندگان ایران ، اجرای احکام ظالمانه ی شلاق را که بازمانده ی زشت ِ عهدِ برده داری و نمونه ی بارزِ شکنجه در ملاء عام در لباس قانون است ، محکوم می کند و خواهانِ الغای آن است

کانون نویسندگان ایران

12خرداد 1395

بیست وسومین روز اعتصاب کارگران کارخانه ریخته گری ماشین سازی تبریزدراعتراض به خصوصی سازی وعدم پرداخت مطالباتشان

اعتصاب کارگران کارخانه ریخته گری ماشین سازی تبریزکه از 23 روز پیش دراعتراض به خصوصی سازی وعدم پرداخت مطالباتشان آغاز شده بود، امروز13خرداد هم ادامه پیداکرد.

به گزارش13خردادایلنا،منابع خبری در کارخانه ریخته‌گری ماشین سازی تبریز می گویند که دلیل برپایی این اعتراض بیست وسه روزه بی‌تفاوتی کار فرمای جدید در قبال پرداخت مطالبات کارگران است.

به  گفته این کارگران از زمان خصوصی سازی این واحد صنعتی، حجم مطالبات مزدی پرداخت نشده آنها به نزدیک ۴ماه می رسد اما کارفرمابه دلیل آنچه که کمبود منابع مالی نامیده می شود هنوز اقدامی در خصوص پرداخت مطالبات آنها انجام نداده است.

طبق اظهارات کارگران ریخته گری  ماشین سازی تبریز در جریان اعتراض روز گذشته  آنها، جلسه ای با حضور اعضای هیات مدیره کارخانه با سازمان خصوصی سازی بر گزار شده بود که در آن کارفرما وعده پرداخت بخشی از دستمزد اسفند ماه را می دهد.

معترضان در حال حاضر امیدوارند حداقل وعده روز گذشته کارفرما هرچه زودتر عملیاتی شود . در عین حال از بابت واریز نشدن حق بیمه های خود به سازمان تامین اجتماعی نگرانند و یادآور می شوند که معادل معوقات مزدی، حق بیمه پرداخت نشده طلبکارند.

تجمع اعتراضی بیش از500کارگر چوکا وجلوگیری از ورود مدیر عامل به کارخانه

صبح روز11خردادماه، مدیرعامل اخراج شده از سوی کارگران چوکا با سو استفاده مجدد از خلا مدیریتی و معرفی نشدن هیئت مدیره‌ی جدید از سوی سازمان، با حضور درکارخانه و دفتر کار مدیریت، قصد امر و نهی و ادامه‌ی حضور خود داشت که با عکس العمل سریع و تجمع بیش از ۵۰۰ نفر از کارگران، در مقابل دفتر مدیریت مواجه شد.

به گزارش12خرداد رضوان خبر، پس از آنکه تجمعات اعتراضی کارگران کارخانه ی چوکا راه به جایی نبرد این کارگران طی روزهای گذشته از ورود مدیر عامل این کارخانه به محل کار ممانعت به عمل آورده اند.

یک منبع کارگری در همین رابطه گفت: مدیرعامل شرکت طی هفته های گذشته توسط کارگران اخراج شده است و کارگران که وی را مسئول نابسامانی ها می دانند از ورود وی به محوطه ی کارخانه ممانعت به عمل می آورند.

وی افزود: مدیرعامل اخراج شده از سوی کارگران صبح دیروز با سو استفاده مجدد از خلا مدیریتی و معرفی نشدن هیئت مدیره‌ی جدید از سوی سازمان، با حضور در چوکا و دفتر کار مدیریت، قصد امر و نهی و ادامه‌ی حضور خود داشت که با عکس العمل سریع و تجمع بیش از ۵۰۰ نفر از کارگران ، در مقابل دفتر مدیریت مواجه شد.

این منبع ادامه داد: وزوایی که همراه با دو فرد ناشناس وارد کارخانه شده بود با تجمع کارگران مجبور به ترک سریع دفتر و خروج بی درنگ از شرکت به مقصدی نامعلوم شد.