به یاد رفیق سعید سلطانپور دو فیلم کوتاه از سالگرد تولد اش در خاوران به همراه چند عکس ، که برایمان فرستاده شده است، را به یاد جاودان او به اشتراک می گذاریم
میگذرد در شب آیینه رود
خفته هزاران گل در سینۀ رود

گلبن لبخند فردایی موج
سرزده از اشک سیمینۀ رود
فراز رود نغمهخوان
شکفته باغ کهکشان
میسوزد شب در این میان
رود و سرودش
اوج و فرودش
میرود تا دریای دور
باغ آیینه دارد در سینه
میرود تا ژرفای دور
موجی در موجی میبندد
بر افسون شب میخندد
با آبیها میپیوندد
فردا رودِ افشان ابریشم در دریا میخوابد
خورشید از باغ خاور میروید بر دریا میتابد
موجی در موجی میبندد
بر افسون شب میخندد
با آبیها میپیوندد
فردا رود طغیان شورافکن در دریا میخوابد
خورشید از شرق سوزان میروید بر دریا میتابد
موجی در موجی میبندد
بر افسون شب میخندد
با آبیها میپیوندد