دایه عالیه ژیان یادگارت خجسته و سرخ است، برهان عظیمی
دایه عالیه ژیان یادگارت خجسته و سرخ است! ـ
مادر مهربان کردستان دایه عالیه را از سال ۱۳۶۰ میشناختم. وقتی وارد خانهاش شدم انگار به خانه مادرم رفتم. زنی پرجسارت، مهربان، بامحبت، باسخاوت و بزرگوار، خونسرد و باوجوداینکه کمحرف بود اما سراسر وجودش عشق به رهایی ستمکشان بود و به مبارزه برای برابری و عدالت رفع ستم طبقاتی و ملی اعتقاد عمیق داشت.
هنوز مزه چای شیرین، ماست نان داغ سرخشده محلی و پنیری که خودش درست میکرد و باسخاوتی فراموشنشدنی به مهمانش میداد در خاطرم و وجودم هست. صورت زیبایش همیشه خندان بود . خندهاش به مفهوم رضایت از دیدن مبارزان در خانهاش بود.ـ
او عمیقاً میدانست که چرا جوانان پرشور از سراسر ایران به کردستان برای مبارزه با نظام سرکوبگر و دیکتاتور جمهوری اسلامی میروند. دایه عالیه که کینه طبقاتی و سرکوب جنسی و ستم ملی و عمیق از نظام مستبد و ضد اقلیت ملی جمهوری اسلامی داشت نیک میدانست که آن به آنجا میآمدند. و بهجاست که گفته شود تعدادی از ما که افتخار نشستن در کنار او در خانهاش را داشتیم، پرشمارند. دیدن جسارت و از گذشتگی دایه مرا پر جسارت میکرد که درراه مبارزه به خاطر رهایی بشریت ستمکش ثابتقدمتر شوم. دایه عالیه الگویی بیادعا بود اما کسی که حتی یکبار او را دیده باشد هیچگاه نمیتواند تأثیر او را بر مبارزه رهاییبخش ملی در کردستان درک نکرده باشد. ـ
اصول مخفیکاری را همیشه آنچنان رعایت میکرد گویی که در یک سازمان انقلابی کمونیستی فوتوفن آن را آموخته است. او هیچگاه از کسی نمیپرسید که اهل کجایی، برای چه به کردستان آمدی؟ زیرا با تمام وجودش درک کرده بود که این جوانان پرشور برای مبارزه درراه رهایی به کردستان آمدند و خانهاش محل امن آنها بود. دایه عالیه باوجود خطری و هزینهای که متوجهش بود به همه مبارزان کمونیست سرپناه میداد و خانهاش محل امن و پناهگاه کمونیستها بود. زندگیاش مملو از مبارزه و رنج بهعنوان زن پرولتاریای سرخ بود. باوجودآنکه برخی از فرزندانش سالها در سیاهچالههای جمهوری اسلامی شکنجه و زندانی شدند، اما او دست از مبارزه برای آزادی آنان نکشید چون میدانست مبارزه برای آزادی فرزندانش تأثیری مهم بر ادامه مبارزه زندانیان سیاسی در کردستان و سراسر ایران دارد. چقدر باید به مبارزه علیه دشمنی ظالم و جانی اعتقاد داشته باشی که هیچگاه باوجود تمامی هزینههایی که داد سر خم نکرد و از مبارزه دست برنداشت. دایه همچون هزاران مادر کردستان، مادر و شرف مادران مبارز ثابتقدم کردستان بود، که همیشه به انقلاب و رهایی بشریت تا آخر عمر اعتقاد داشت. او افتخار بشریت تحت ستمی در کردستان بود که به برای رهایی هیچگاه دست از مبارزه نکشید و متوقف شدنی نبود. من هرگز محبت، مهربانی پناه دادن و مسئولیتپذیری بزرگوارانه این زن مبارز کورد و کلیه فرزندان گل سرخش را در حق خویش و رفقای خویش و رفقای جنبش کمونیستی را فراموش نمیکنم. دایه جان در کنار شما و فرزندان گل سرخت بودن افتخاری بود که قابل وصف نیست.ـ
افتخار میکنم که در این دنیای دهشتبار شما و فرزندان گل سرخت را که درس مبارزه و ثابتقدمی که از منافع پرولتاریای سرخ کوردستان و جهان سرچشمه میگرفت چند بهار خرم و فراموشنشدنی را در کنار شما بودم.همه رفتنی هستند ولی رفتن همه از این جهان یکسان نیست.ـ
دایه عالیه مادر مهربان سرخ بر زندگی بسیاری از جوانان پرشور کمونیست تأثیری جاودانه و فراموش نشدنی گذاشتید.ـ
راهت ادامه دارد
برهان عظیمی
از اعضاء سابق اتحادیه کمونیستهای ایران و از فعالین سابق سندیکای کارگران پروژهای (فصلی) آبادان و حومه
یکشنبه، ۲۴ دی ۱۳۹۶