مصاحبه یونگه ولت با همایون ایوانی: جنبش کارگری درایران یک نوزایی را تجربه می کند

پرسش: در حال حاضر لفاظی های جنگی آمریکا علیه ایران شدت گرفته است. اکنون در آلمان اغلب از این تهدیدات حمایت می کنند حتی میان چپ ها نیز هوادارانی یافته است، چرا که در تهران، یک رژیم ارتجاعی حکمرانی می کند. چپ های ایران خطر مداخله واشنگتن را چگونه ارزیابی می کنند؟

همایون ایوانی: من با چنین موضع گیری ای همراهی نمی کنم. جنگ در هیچ حالتی و برای هیچ کشوری یک راه حل نیست. چپ انقلابی در ایران، همیشه تاکید کرده است که در کنار مداخلات بین المللی یا حملات نظامی علیه ایران قرار ندارد. ـ

روشن است که در ایران سالهاست رژیمی ارتجاعی حاکم است. اما آنچه که باید علیه آن گسترش یابد، آلترناتیوی مستقل و سوسیالیستی است. به این معنا که نه در کنار رژیم ایران [قرار بگیریم] و نه با مداخلات امپریالیستی همسویی [داشته باشیم]. ما، به عنوان چپ های انقلابی، اهداف خودمان را با سه شعاری که با هم مرتبط هستند، جمع بندی می کنیم: „نه به جنگ! نه به نظامیگری! نه به جمهوری اسلامی در ایران!“ ـ

پرسش: چقدر حمله واقعی نظامی علیه ایران، واقع بینانه است؟ آیا فقط لفاظی از سوی کاخ سفید است یا می تواند واقعاً به آن منجر شود؟ ـ

همایون ایوانی: رژیم ایالات متحده و در مجموع بلوک امپریالیستی، سناریوهای موازی مختلفی را علیه رژیم ایران گسترش می دهند. در شرایط حاضر، آنچه که به حمله مستقیم برمی گردد، چیزی بیشتر از تهدید نیست. اما طبیعی است با تشدید [مخاصمات] از کنترل خارج شود – نظیر موردی که اخیرا معلوم شد، ترامپ دستور یک حمله نظامی صادر کرده بود ولی آن را متوقف کرد. ـ

هر دو رژیم „منافع“ معینی برای چنین تحریکاتی دارند: از سویی در ایالات متحده امریکا زمان انتخابات است. ترامپ می خواهد دوباره انتخاب شود. جنگ و برافروختن ملی گرایی افراطی؛ راست افراطی، نژاد پرستان و راست محافظه کار را در میان رای دهندگان بسیج می کند. از سوی دیگر رژیم ایران با تهدید خارجی هم دستگیری فعالین کارگری، زنان و جوانان را و هم بحران سیاسی و اقتصادی اش را توجیه می کند. ـ

من در لحظه کنونی، بیشتر سناریویی شبیه نمونه لیبی یا عراق می بینم. نخست با تمام ابزارها کوشش می شود دشمن را – در این مورد ایران – ضعیف سازند، تا راحت تر بشود حمله کرد. البته هنوز به آن مرحله نرسیده است. و همچنین موقعیت ژئوپولیتیک برای حمله مساعدت نمی کند، به ویژه [با توجه به] نقش روسیه و چین. باری، احتمال یک جنگ تمام عیار در شرایط حاضر زیاد بالا نیست. اما شرایط می تواند هر لحظه از کنترل خارج شود. ـ

پرسش: آلمان چه نقشی واقعا در این مناقشات ایفا می کند؟ ـ

همایون ایوانی: اکنون، آلمان، ژاپن و قطر بیشتر نقش میانجی را پذیرفته اند. اما بایستی توجه داشت که هدف مذاکرات نیز کاهش ظرفیت نظامی ایران است. درست آن موقع که کشور از طریق استراتژی های دیگر از لحاظ نظامی ضعیف شد، یک حمله از منظر ایالات متحده و ناتو معقولانه است. ـ

علاوه بر این باید گفت که خطر مستقیم تنها از طریق [حضور] ایالات متحده در آنجا نیست. تجهیز تسلیحاتی عربستان سعودی نیز بسیار خطرناک است. عربستان سعودی از 2017 در رتبه سوم کشورهایی با بالاترین هزینه های نظامی قراردارد – برای مثال حتی بالاتر از روسیه. وقتی بیشتر و بیشتر سلاح در اختیار چنین کشوری قرار داده می شود، یک زمانی [بالاخره این سلاح ها] منفجر می شود. ـ

همچنین، سطوح بسیاری از تضادهای محلی و بین المللی در اینجا همپوشانی پیدا می کنند. در مجموع، نه فقط ایران، بلکه تمام خاورمیانه و نزدیک در وضعی بحرانی به سر می برند. و تمام [نیروهای] چپ بایستی تمرکز خود را بر این وضعیت قرار دهند، نه این که همچون عراق، لیبی یا یمن، صبر کنند تا جنگ آغاز شود. ـ

پرسش: در حال حاضر تحریم های بیشتری علیه ایران برقرار شده است. این تحریم ها چه تاثیری بر زندگی مردم دارد؟ ـ

همایون ایوانی: این مردم ایرانند که مستقیما تحت فشار تحریم ها قرار دارند ولی رژیم فاسد ایران می تواند همچنان به ثروت اندوزی خود ادامه دهد. در حالی که مردم از نظر کالا و مواد مورنیاز دچار کمبود هستند. در شرایط تورم، اقشار فقیر هستند که رنج می برند. اقشار ثروتمند نه تنها با این اقدامات آسیبی نمی بینند، بلکه برخی ثروتمندتر هم می شوند. چون در صادرات و واردات دست دارند. ـ

به عنوان مثال باید اشاره کنم حداقل دستمزد، حتی برای هزینه یک هفته در ماه را کفایت نمی کند. این شرایط مشابه تجارب در کشورهای دیگر است. تحریم در وهله اول وضعیت اقتصادی اقشار پائین و طبقه کارگر را وخیم تر می کند. ـ

پرسش: در سال گذشته ما شاهد موجی از تظاهرات کارگری و یک جنبش اعتصابی بزرگ در ایران بودیم. شما این فاز را چگونه ارزیابی می کنید؟ ـ

همایون ایوانی: چپ و جنبش کارگری در ایران یک نوزائی را تجربه می کند. ما در چهل سال اخیر جنبشی با چنین عمق و شدتی تجربه نکرده ایم. باید بر این نکته هم تاکید کنم که واکنش های رژیم مانند موج دستگیری ها همه نشان از ترس و نگرانی رژیم دارد. رژیم هراس دارد این جنبش کارگری امید تازه ای بیآفریند که بدون دخالت امپریالیسم؛ رژیم از طریق جنبش اجتماعی سرنگون شود. ـ

در مجموع می توان فازی که از ژانویه 2018 [خیزش دی ماه 1396] آغاز شده را به عنوان یک دوره انقلابی دید. البته دوره ای که با فراز و نشیب های فراوانی همراه است، گاه اعتراضات در گوشه ای منفجر می شود و زمانی سکون و آرامش حاکم است و باردیگر از جای دیگری سربرآورده و اوج می گیرد. جنبش کارگری، دانشجویی و زنان در پیشاپیش حرکت ها و اعتراضات عمومی قرار دارند. نه تنها انقلابیون ایرانی، بلکه چپ جهانی نیز باید از این جنبش مستقل حمایت کند. ـ

کارگران پولاد اهواز
کارگران پولاد اهواز

پرسش: در حال حاضر اپوزیسیون [چپ] ایرانی دچار انشعابات بسیار است. بطور کلی چه جریاناتی در این اپوزیسیون وجود دارد؟ ـ

همایون ایوانی: بطور کلی می توان از سه گرایش نام برد. ابتدا گرایشی که به سادگی طرفدار آمریکا و یا ناتو است. این گرایش هیچ وجه اشتراکی با چپ ندارد. به زبان ساده، آنها، جماعتی هستند که امید دارند اگر جنگی رخ دهد، یا تغییر رژیمی صورت گیرد، بتوانند در قدرت سهیم شوند. اینها، احزاب سیستمی هستند که هیچ ربطی با مارکسیسم ندارند. نهادهای فاسدی که از „ان جی او“ های خارج تامین مالی می شوند. وقتی پروژه های آنها را پیگیری کنید، همیشه به یک تارنمای وزارت خارجه آمریکا یا یک کشور اروپایی می رسید. ـ

دومین طیف، جریاناتی حول و حوش گروه های رفرمیستی و ارتدوکس هستند که در زمان وجود „سوسیالیزم واقعا موجود“، همیشه تنها مسائل و درگیری های داخلی ایران را از زاویه دید و منافع بین المللی دیده و آنالیز کرده اند. امروز نیز در همین تجزیه و تحلیل درجا می زنند؛ فقط دو قطب را می شناسند: امپریالیسم از یک سو و رژیم های ارتجاعی مانند سوریه یا ایران از سوی دیگر. آنها مطلقا تصوری ندارند که یک آلترناتیو سوسیالیستی و مستقلی می تواند شکل بگیرد. ـ

سومین طیف، جریان چپ انقلابی است که سنت بزرگی از دهه 60، و 70 [میلادی] را با خود دارد. هدف این جریان این است که فراتر از مناسبات سرمایه داری آلترناتیو نوینی برای تحقق عدالت اجتماعی و آزادی بوجود آورد. این مسئله برای ما کاملا روشن است که ما در شرایطی بی ثبات و موقعیت جهانی بحران زده ای باید همزمان علیه آمریکا، یا به عبارتی متحدان ناتو، و جمهوری اسلامی ایران؛ از جنبش های اجتماعی سیاسی حمایت کرده و یا به عبارت دیگر، به سازماندهی آنان بپردازیم. ما تمام تلاشمان را می کنیم تا چنین آلترناتیو امیدبخشی را به وجود بیاوریم. هرچند باید گفت که در رابطه با سازماندهی جریانات کنونی، امروزه از وضع خوبی برخوردار نیست. ـ

پرسش: منظورتان چیست؟

همایون ایوانی: ما در دهه 70 و 80 میلادی [50 و 60 شمسی] ضربات سنگینی خورده ایم. روزانه تا 150 نفر از کادرهای ما اعدام شدند. روزانه! چنین چیزی را از سر گذراندن، برای یک جریان چیز ساده ای نیست. اما خوشبختانه برخی از ما جان به در بردند و همچنین در سال های اخیر نسل نوینی پا به میدان گذاشته و خیلی فعال هستند. ـ

چالش امروز، این است که چگونه می توان جریانات متفاوت ِ اعتراضی را به یک حرکت متمرکز و به هم پیوسته تبدیل کرد. همانطور که گفتم فعالیت و حرکت های زیادی در جنبش زنان، کارگری و دانشجویی موجود است. با این همه، فقدان سازماندهی درازمدت وجود دارد. و این موضوع به زمان بیشتری نیاز دارد. ـ

پرسش: جنبش کردها که در ایران نیز خیلی قوی هستند، چه نقشی بازی می کند؟ ـ

همایون ایوانی: به عنوان چپ ایرانی اظهارنظری درباره تفاوت میان احزاب مختلف کرد نمی کنم. در مجموع، در مورد جنبش کرد و مردم کردستان می توانم بگویم: ما از این جنبش حمایت کرده و حق تعیین سرنوشت کردها و همچنین سایر خلق های ایران را به رسمیت می شناسیم. ـ

از نظر تاریخی به این شکل است که مبارزه کردها در ایران همواره یک نقطه اتکای برای چپ در ایران بوده. همچنین مبارزه کنونی علیه داعش در سوریه نشان می دهد که جنبش کردها [نقطه] امید بزرگی در منطقه است. ـ

پرسش: شما به عنوان انقلابی ایرانی چه انتظاری از چپ آلمان دارید؟ ـ

همایون ایوانی: ما خواهان تشکیل آلترناتیوی قوی در خاورمیانه و در ایران هستیم. ما به حمایتی نیاز داریم که نه وابسته به امپریالیسم باشد و نه به رژیم های ارتجاعی منطقه. مسئله بر سر حمایت از جنبش کارگری در ایران در مبارزه اش برای عدالت اجتماعی است. همچنین معتقدم که این یک راه رسیدن به صلح در خاورمیانه است. ـ

ـ *** همایون ایوانی در سال ۱۳۶۱ در ارتباط با سازمان چریک های فدایی خلق ایران (اقلیت) دستگیر شد و تا سال ۱۳۶۷ در زندان بود. از ابتدای راه اندازی „گفتگوهای زندان“ که ابتکار عملی از سوی زندانیان سیاسی سابق ایران در تبعید است، همکاری دارد. *** ـ

مصاحبه: پتر شابر، تاریخ انتشار در یونگه ولت آلمان: 17 ژوئیه 2019