پژواک قتل عام مکزیک، هانس یاکوب اوهلدیک، ترجمه ناصر پرنیان
مقاله زیر در روزنامه „مبارزه طبقاتی“ در نروژ به چاپ رسید. قتل و عام در مکزیک از جنبههای زیادی دارای اهمیت است، ولی دو جنبه از آن خود را بخوبی نشان میدهد. جنبه اول آن ابعاد وسیع جنبش دانشجوئی را نشان میدهد که از پتانسیل بالائی برخوردار بود و مرزهای کشورها و قارهها را در هم نوردید و انسانها را به هم نزدیک کرد. با توجه به اینکه در آن زمان وسایل ارتباط جمعی به اندازه زمان حال تکامل پیدا نکردهبود.ـ
نکته دوم مبارزه برای نگهداشتن یاد مبارزان راه آزادی و تلاش انسانهایی که برای فراموش نکردن اینگونه جنایات و به محاکمه کشاندن مسببین آن با ایجاد سمینارها و مراسم تلاش میکنند. لازم به تذکر است که تاریخ این مقاله دوم اکتبر 2018 است و توسط هانس یاکوب اوهلدیک، استاد دانشگاه جنوب نروژ و غضو گروه تحقیق „فلسفه رادیکال“ در ادبیات نوشتهشدهاست.ـ
پژواک قتلوعام مکزیک
ـ“ آنها خیلی هستند. پیاده میروند، با خنده. دانشجویان جوان دست در دست هم از میان ملکور اوکامپو، لارفورما، خوارز، پنجم مه، میگذرند، آنها با همان نشاطی که چند روز پیش به تیولی رفته بودند تظاهرات میکردند، دانشجویان جوان بدون نگرانی نمیدانند که فردا، یا دو روز دیگر، و یا چهار روز دیگر بعد از اینکه هدف گلوله ها قرار گرفتند، در زیر باران باد کرده در خیابانها دراز کشیده قرار خواهند گرفت.“ النا پونیاتوسکا، “ شب تلاتلولکو ( 1971)“ـ
دوم اکتبر
1968 Mé-xi-co Li-ber-tad!، ¡Mé-xi-co Li-ber-tad!
ـ “ مکزیک -آزادی „. شعارها با نظم خاصی از طرف هزاران تظاهرکننده داده میشود، اما بعد از مدتی صدای شعارها در سرو صدای هلیکوپترها خفه میشود. هوا از دود پر می شود. صدای تیراندازی را میتوان شنید. گلوله ها از هر طرفی شلیک میشوند، و وحشت گسترش پیدا میکند، این چنین ما میتوانیم از روی نوار بشنویم:“ آنها به همه ما شلیک می کنند“، “ من زخمی شدم. به یک دکتر زنگ بزنید، من … هستم“.ـ
خیلیها در این روز در میدان تلاتلولکو در شهر مکزیکو کشته شدند. بر اساس آمار مقامات دولتی سی نفر، ولی بر اساس آمار تظاهرکنندگان صدها نفر کشته شدند. بعدا“ معلوم گردید که ارتش مکزیک تک تیراندازان خود را در بالای ساختمانهای مجاور قرار داده بود و سربازان خود را قاطی تظاهرکنندگان کرده بود. سی سال بعد از قتل و عام مقامات مکزیک برگشتند به همان ادعاهای سابق خود مبنی بر اینکه دانشجویان خودشان تیراندازی را آغاز کرده بودند. لوئیز اچه ورریا – وزیر کشور در سال 1968 و بعدا“ رئیس جمهور- به علاوه اعتراف کرد که عملیات از طرف مقامات طرح ریزی شده بود، اما نه او و نه کسی دیگری از مقامات محکوم نگردیدند.
ـ“من دیگر همان شخص قبلی نیستم“ دانشجوی روانشناسی و نویسنده لوئیز گونزالس دی آلبا در
“ La noche de Tlatelolco“
صحبت می کند که یک مجموعه از شهادت شواهد عینی است که نقش خیلی مهمی را بر علیه ادعاهای رسمی دولتی درباره واقعه مزبور بازی کرده است.ـ
ـ“ همه ما الآن جور دیگری هستیم. برای ما دو مکزیک وجود دارد، یک مکزیک قبل از جنبشهای دانشجویی و یک مکزیک دیگر بعد از 1968 بود. تلاتلولکو شکافی است بین دو ملت.“ـ
الآن پنجاه سال از جنبشهای دانشجویی در یک سری از کشورها که 1968 را به یک سال انقلابی تبدیل کرد، میگذرد. در مکزیک تظاهرات در بزرگترین دانشگاه پایتخت دانشگاه ملی خودمختار مکزیک و انستیتو ملی پلیتکنیک شروع شد، جائی که دانشجویان خود را بخشی از جنبش بینالمللی با شاخه هایی در برکلی، برلین، بوگوتا، شیکاگو، لوسآنجلس، پراگ، پاریس، سائوپائولو- و ویتنام در نظر میگرفتند. شاید از همه بزرگتر نفوذ کشور همسایه، کوبا، بود: رادیکالیسم در انقلاب کوبا در سال 1959 مکزیکیها را به یاد انقلاب خودشان انداخت که چگونه آن انقلاب در 1910-1920 خشکیده و در رشوه خواری و اختناق در „حزب انقلابی نهادی“ که از سال 1929 کشور را هدایت کرده بود، نهادینه شد.ـ
ـ– „همه دانشجویان باشرم وحیا در زندگی، امروز انقلابی هستند. „ شخص اینها را میتوانست بر روی روزنامههای دیواری در دانشگاه اونام در سال 1968 بخواند.ـ
در توالتها اسامی روسای پلیس منفور
Luis Cueto و Raúl Mendiolea
نوشته شده بود، در حالی که سالن اجتماعات با اسامی انقلابیونی مانند کشیش رادیکال و چریک کامیلو توررز و ارنستو چه گوارا نامگذاری شدند. دانشجویان با پلاکاردهایی از „چه“ و نمادهای ملی قرن 19 مانند میگوئل هیدالگو و بنیتو خوارز ، قهرمانان انقلابی مثل پانچو ویلا و امیلیانو زاپاتا ، به اضافه رهبر زندانی اتحادیه کارگری کارگران راه آهن، دمتریو واللخو، وارد خیابان ها شدند. شعارهای کوبائی-
Venceremos, Hasta la Victoria Siempre –
همراه با نقاشی های رنگین هنری مردمی از مکزیکیهائی که روی زمین قرار دارند و سربازان به آنها لگد می زنند، در حالی که پیام “ پلیس و ارتش فرزندان خود را میکشند“، فریاد زده میشد.ـ
المپیک مکزیک در اکتبر 1968 چهارچوب مخصوصی را در حول و حوش شورش دانشجویی ایجاد میکند، المپیکی که خیلی ها آن را بدلیل درود „قدرت سیاه“ تومی اسمیت و جان کارلوس بر روی سکوی مدال بخاطر دارند، اما مکزیکیها آن را بدلیل دیگری به خاطر دارند.ـ
کشور در سی سال رشد اقتصادی قوی را از سر گذرانده بود، و مقامات مکزیکی می خواستند این „معجزه مکزیکی“ را با یک آرایش خیلی گران به جهانیان نشان بدهند. ثروت ایجاد شده با این حال در دستهای نخبگان و اعضای حزب افتاده بود. دانشجویان درخواست اصلاحات دمکراتیک کردند. تظاهرات در ماه جولای 1968 شروع شد اما در ماه آگوست تظاهرات گسترش وسیعی پیدا کرد و زود به زود تظاهرات انجام می گرفت، طوری که تعداد زیادی از کارگران و بیکاران به آن می پیوستند. “ ما المپیک نمی خواهیم، ما انقلاب می خواهیم.“ـ
به گفته کارلوس مونسیوایس، روشنفکر برجسته مکزیکی، نسل 1968 همین که شروع به درخواست مشخص کرد، از جمله انحلال پلیس منفور ضد شورش، در حال شکلگیری بود.ـ
رئیس جمهور گوستاوو دیاز اورداز چگونه واکنش نشان داد؟ با متهم کردن تظاهرکنندگان به اینکه آنها به سخاوت دولت مکزیک وقعی ننهادند، به اینکه در اندازههای ایدهآلهای انقلاب مکزیک مبنی بر قربانی کردن خود برای جامعه زندگی نکردند، و او همچنین شبه کمونیست را بلند کرد: دانشجویان تروریست بودند، از طرف شوروی و کوبا حمایت مالی میشدند و رئیس جمهور معتقد بود که میداند که “ قدرتهای تاریک و بیگانه برای پخش ناآرامی، انارشی و بینظمی در نظم ملی تلاش میکنند“.ـ
اما الآن او خودش دستش را سخاوتمندانه دراز میکند با امید به اینکه دستش از طرف “ میلیونها دست مکزیکی“ که خواهان برقراری مجدد آرامش و نظم هستند، مورد استقبال قرار بگیرد. چند روز بعد دانشجویان به این درخواست رئیس جمهور با تظاهرات زیر بالکن رئیس جمهور پاسخ دادند، در حالی که دانشجویان پلاکاردی را حمل می کردند که رئیس جمهور را که دستش را بشکل سلام نازی ها دراز کرده است نشان میدهد، در حالی که شعارهای دانشجویان مثل تگرگ میبارید:ـ
“ توئی که دهانت گشاد است، بیا روی بالکن، دست دراز شدهات کجا است؟“
به گفته مونسیوایس ترس مردم شروع به ریختن کرد و به خنده و تمسخر تبدیل شد، چیزی که نشان از یک شورش واقعی و اصیل دارد. مردم تهدیدات و استراتژی مقامات دولتی را به تمسخر میگرفتند. در روز 27 اوت 300000 نفر در تظاهرات شرکت کرد.ـ
دوم اکتبر 1993 بمناسبت 25- سالگرد قتل و عام بنای یادبودی در میدان تلاتلولکو بر پا می شود. لیست دانشجویانی که به قتل رسیدند بر روی سنگ بنا حک شده بود و در انتهای لیست یک بیضی بود با جمله “ … و تعداد زیادی دیگر که ما نه اسامی آنها را داریم و نه سن و سالشان را.“ـ
و بعد از آن سومین مصرع از شعر “ روزاریو کاستلانوس“ بنام “ بیاد تلاتلولکو“ که به این شکل واقعه را توضیح می دهد:ـ
این کیه؟ آنها کی هستند؟
هیچکس. روز بعد: هیچکس.
صبح بعد تلاتلولکو تمیز شسته شد،
تیتر اصلی روزنامه ها در آن روز اعلام هواشناسی بود.
و در برنامه تلویزیون، رادیو، سینما، هیچ تغییری ایجاد نشد،
هیچ پخش فوق العاده ائی،
حتی یک دقیقه سکوت در طول ضیافت ( برای اینکه ضیافت کماکان ادامه دارد.)
ضیافت ادامه داشت، و هنوز ادامه دارد، اما هر سال قتل و عام با اجتماع و تظاهرات در برابر بنای یادبود میدان تلاتلولکو برگزار میگردد، که مدتها قبل از دوم اکتبر 1968 از یک قدرت نمادی برخوردار بود: در همین میدان بود که فاتح اسپانیایی، هرنان کورتس آخرین پیروزی بر مکزیکیها را در سال 1521 بدست آورد، و اینچنین اساس ملت مکزیک نهادهشد، آنطور که ما از روی بنای یادبود دیگر می خوانیم:“ آن نه یک پیروزی بود و نه یک شکست. آن تولد دردآور مردم مزتیسو بود که امروز مکزیک است.“ـ
زمین آغشته به خون بود، و آن تولد دردآور کماکان قدرت تکرار دارد، برای اینکه در دوم اکتبر 2014 تعداد 43 نفر از دانشجویان معلمی مدرسه آیوت زیناپا در حالی که در راه رفتن به مراسم سالیانه تلاتلولکو بودند به گروگان گرفتهشدند و به قتل رسیدند. شواهد زیادی نشان میدهد که ارتش و پلیس در این واقعه دست داشتند.ـ
هنرمند آرژانتینی مارسلو برودسکی طی اولین مراسم نمایش عکس خود در اروپا می گوید:“ اگر مسببین قتل و عام تلاتلولکو محکوم شده بودند این واقعه نمیتوانست اتفاق بیفتد“. نمایش عکس او با عنوان “ 1968- آتش ایدهها“ عکسهای تفسیر شده تظاهرات 68 در اروپا، تلاتلولکو و خیلی جاهای دیگر است. او ادامه می دهد:“ گذاشتند که اتفاق بیفتد، و بنابرین آیوت زیناپا اتفاق افتاد.“ـ
در دسامبر آندرس مانوئل لوپز اوبرادور رئیس جمهور مکزیک می شود. اینکه این واقعه ( انتخاب لوپز اوبرادور، مترجم) چقدر میتواند یک راه جدیدی برای مکزیک باشد هنوز زود است درباره آن چیزی گفت، اما شنیدن سخنان او در حالی که النا پونیاتوسکا را در کنار خود داشت به دانشجویان آنروز در میدان تلاتلولکو قول دوران جدیدی برای مکزیک را می دهد.ـ
واکنش توده ها عظیم است، و بین شعارهای جدید یک شعار خود را برجسته می کند:ـ
“ ، ما دوم اکتبر را هرگز فراموش نمی کنیم.“