فراخوان مقاله/ ارائه بحث در نهمین گردهمایی سراسری در باره کشتار زندانیان سیاسی ، ۲۹ سپتامبر تا اول اکتبر ۲۰۲۳

عنوان گردهمایی: خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی و دادخواهی رهایی بخش

شهریور ۱۴۰۱، ۴۵ سال پس از استقرار حکومت جمهوری اسلامی برپایه‌ی سرکوب و کشتار انقلابیون، زنان و خلق های تحت‌ستم، قتل ژینا (مهسا) امینی به‌دست پلیس گشت ارشاد سرآغاز مرحله‌ی دیگری از قیام ستمدیدگان و حاشیه‌رانده‌شدگان علیه این حکومت ارتجاعیِ استثمارگر و سرکوبگر شد. زنان که به‌رغم شوریدن علیه حجاب اجباری و مردسالاری اسلامی از همان اسفند ۱۳۵۷، بیش از چهار دهه در انقیاد همین ساختارها به حاشیه‌ی جامعه رانده شده بودند، نیروی پیشران خیزش ژن، ژیان، ئازادی شدند. با عزیمت از ستم دیرین بر زنان، خیزش ژن، ژیان، ئازادی رنج همه‌ی ستمدیدگان را به‌رسمیت شناخت و بدین‌طریق تکانه‌ی خیزش‌های پیش از خود را حذب کرد و در امتداد آنها قرار گرفت: از قیام گرسنگان (در بهار ۱۴۰۱) و قیام تشنگان (تابستان ۱۴۰۰)، تا آبان خونین ۹۸ و دی ۹۶ و مقاومت‌های پیشین.ـ

رشته‌‌ی سرکوب‌های خونین رژیم نوپای اسلامی که از اسفند ۵۷ و بهار و تابستان ۵۸ با تهاجم به زنان و خلق‌های تحت‌ستم (در کردستان، خوزستان، ترکمن صحرا و بلوچستان) و سازمان‌های چپ انقلابی آغاز شده بود، از رانه‌ی ضدانقلابی و بازسازی دستگاه سرکوب و شکنجه‌ی دوره‌ی سلطنت تغذیه می‌شد. لذا اصل سرکوب به پیوستاری برای حذف آرمان‌های انقلاب و انقلابیون بدل شد که در تابستان ۵۹ و همه‌ی روزهای دهه خونین ۶۰ تداوم یافت و در اعدام هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ به نقطه‌ی اوج خود رسید. ۳۵ سال پس از کشتار جمعی زندانیان سیاسی اما خیزش ژن، ژیان، ئازادی محملی شد برای بازیابی و فریاد آن آرمان‌های سرکوب‌شده از زبان ستمدیدگان. گروه‌های حاشیه‌رانده و نامرئی‌شده چون زنان و جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌کیو که در انقیاد سیاست‌های ارتجاعی از عرصه‌ی عمومی حذف شده و به نیروی کار ارزان و حتی بدون مزد در چرخه تولید و بازتولید سیستم مسلط بدل شده بودند، و انبوه خلق‌ها و ملیت‌های تحت‌ستم که ۴۴ سال سرکوب، انکار، تحقیر و تبعیض را در جغرافیای ستم ایران تحمل کرده بودند، در کنار سایر کارگرانی قرار گرفتند که با سیاست‌های نئولیبرال به مزدبگیران ارزان‌قیمت و‌ بی‌تشکل و‌ بی‌دفاع و دورانداختنی بدل شده بودند. آنها با وقوف بر رنج‌های مشترک‌شان‌ و نیز ریشه‌ی مشترک این رنج‌ها، در کنار یکدیگر راهی خیابان‌ها شدند تا با پیکار علیه نظام سلطه و ستم و استثمار راهی برای تحقق برابری و آزادی بجویند؛ و با دلاوری‌های‌شان نشان دادند که عزم‌شان فراتر از واهمه‌ی گلوله و زندان و شکنجه و اعدام است.ـ

ما در نهمین گردهمایی سراسری درباره‌ی کشتار زندانیان سیاسی قصد داریم دلالت‌های خیزش ژن ژیان ئازادی را از سه منظر ستم طبقاتی، ستم جنسیتی/جنسی و ستم ملی واکاوی کرده و پیوند این خیزش و خیزش‌های متاخر را با جنبش دادخواهی برجسته کنیم. چرا که بر این باوریم که جنبش دادخواهی، گذشته‌ی جمعی ما را با مبارزات و مقاومت‌های کنونی ما برای برابری و آزادی پیوند می‌دهد و از این‌طریق پیونددهنده‌ی مبارزات و امیدهای امروز و فردای ماست.ـ

کمیته‌ی برگزاری تمامی فعالان سیاسی، پژوهش‌گران، پیکارگران مسیر برابری و آزادی و کوشندگان عرصه‌ی دادخواهی را دعوت به همراهی می‌کند. در صورتی که مایل به ارائه‌ی بحث در پنل‌های گردهمایی هستید، لطفا با ما تماس بگیرند.ـ

ایمیل: ـ

gerdhamaie@gmail.com

عنوان پنل‌ها

پنل اول: خیزش ژن ژیان ئازادی

سرآغاز این پنل، بحث درباره‌ی دلالت‌های ستم‌های جنسیتی/جنسی، طبقاتی و ملی در تکوین و گسترش خیزش ژن، ژیان، ئازادی خواهد بود.ـ

در ادامه خاستگاه هر یک این ستم‌ها، نحوه‌ی استقرار و کارکرد آنها و نیز شیوه‌های تاکنونی مبارزه و مقاومت و سازماندهی سوژه‌های مقاومت علیه هر یک از این حوزه‌های ستم مورد بحث قرار می‌گیرند. و سرانجام، به این پرسش خواهیم پرداخت که در مرحله‌ی کنونی از مبارزات ستمدیدگان جغرافیای ایران، چگونه می‌توان مبارزات در هر یک‌ از این‌ حوزه‌های ستم-مقاومت را به‌طور کمی و کیفی ارتقا داد و به‌طور استراتژیک به هم مفصل‌بندی کرد.ـ

پنل دوم: جنبش دادخواهی نقطه‌ی پیوند جنبش‌ها

دادخواهی در تاریخ این سرزمین ستم امر تازه‌ای نیست.دادخواهان راویان گذشته‌ای هستند که امروز ما در پیوند با آن معنا می‌یابد در دوره‌ی متاخر، به‌ویژه پس از کشتار جمعی زندانیان سیاسی در سال‌های خون‌بار دهه ۶۰، به‌یمن تلاش‌های بی‌وقفه‌ی خانواده‌های اعدام‌شدگان و هم‌رزمان جان‌به‌در برده‌ی آنان، اقدامات سیستماتیک حکومت کشتار را در اجرای پروژه‌ی فراموشی و جعل حقیقت ناکام ماند. عمر دادخواهی البته بلندتر از چهار دهه‌ی اخیر است و جستجوی حقیقت و عدالت، سلطنت پهلوی را نیز به‌سان همتای اسلامی‌اش آماج خود قرار می‌دهد. با این‌حال، با گسترش نفوذ و سلطه‌ی جریان‌های دست‌راستی بر امر دادخواهی، با این خطر عینی مواجهیم که فرآیند دادخواهی به رویه‌ای تخصصی و بوروکراتیک استحاله یابد و از ماهیت جمعی و کارکردهای مبارزاتی و‌ رهایی‌بخش خود تهی گردد. در این پنل سخنرانان به ارتباط جنبش‌ها و خیزش‌های متاخر ایران با امر دادخواهی به‌عنوان یک فرآیند جمعی و رهایی‌بخش خواهند پرداخت تا پیوندهای بالقوه و‌ بالفعل دوجانبه‌ی بین جنبش زنان، جنبش خلق‌ها/ملیت‌های تحت‌ستم و مبارزات طبقاتی با فرآیند دادخواهی روشن‌تر گردند.ـ

پنل سوم: تجارب بین‌المللی دادخواهی

دادخواهی امری جهانی‌ست. در دوره‌های پیش و پس از سرنگونی هر حکومت سرکوبگر، جنبش‌های مقاومت با هدف جلوگیری از انکار و‌ فراموشی و با خواست حقیقت و محاکمه‌ی جنایتکاران، جنبش دادخواهی را پی گرفته‌اند. اما تجارب جهانی در آمریکای لاتین، آفریقای جنوبی، اسپانیا، آلمان و جای جای جهان این واقعیت را نمایان می‌کند که نمی‌توان و نباید دادخواهی را فقط به امری حقوقی تبدیل کرد. چرا که نظام حقوقی بورژوایی در اجرای عدالت ناتوان است.ـ

در این پنل، تجارب دادخواهی در آفریقای جنوبی و اسپانیا به‌عنوان دو نمونه‌ی نه چندان موفق در «عدالت انتقالی» بررسی می‌شوند. از تجربه‌های بدیل در آفریقای پس از آپارتاید خواهیم شنید و کارشکنی‌های صاحبان قدرت در برابر تحقق عدالت و مجازات آمران و عاملان جنایت.ـ

تجربه‌ی اسپانیا را هم به‌لحاظ شباهت تاریخی با موقعیت کنونی در ایران بررسی خواهیم کرد. در اسپانیای پس از فرانکو، پادشاهی‌خواهان که خود بخشی از نظام سرکوب بودند، به‌عنوان یکی از آلترناتیوها به صحنه آمدند و دادخواهی را با معافیت از مجازات جنایتکاران ناممکن کردند که یادآور سودای قدرت فرزند محمدرضا پهلوی و بیرون‌آمدن شکنجه‌گران ساواک از مخفی‌گاه‌شان است.ـ

در این پنل همچنین، گروهی از وکلای چپ هم از تجربه‌ها وتلاش‌هایشان برای محاکمه‌ی قدرت‌های بزرگ جهانی در محاکم بین‌المللی و محدودیت‌های حقوق بین‌الملل در امر دادخواهی و تحقق عدالت می‌گویند. دادگاه حمید نوری هم به‌عنوان آخرین نمونه از محدودیت‌های محاکمه‌ی جنایتکاران در چارچوب حقوق بین‌الملل بررسی خواهد شد.ـ

پنل چهارم: دادخواهی رهایی‌بخشدادخواهی از گذشته برای برابری در آینده

در نظام سرمایه‌داری و تحت ساختار حقوقی حاکم بر آن، تحقق عدالت واقعی ناممکن است و لذا نمی‌توان دادخواهی را به امری صرفاً حقوقی-قضایی تقلیل داد. همچنین، از آنجا که دادخواهی امری‌ست چندوجهی و در پیوند با حافظه‌ی جمعی ستمدیدگان، نمی‌توان برای کسب قدرت بخشی از آن را حذف یا دستکاری کرد.موضوعات زیر در این پنل مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرند: یک) دادخواهی از چه و برای چه: جایگاه سوژه‌های مبارز و آرمان‌های‌شان در امر دادخواهی به‌سان یک جنبش اجتماعی و مبارزاتی، یکی از پایه‌های مبارزه جمعی چه نقش و اهمیتی دارد و چرا باید در برابر تهی‌کردن دادخواهی از سوژه‌های مبارزه و مقاومت ایستادگی کرد.ـ

دو) دادخواهی رهایی‌بخش؛ رستگاری فردا:دادخواهی به منزله‌ی امری جمعی و نقطه‌ی پیوند جنبش‌های اجتماعی چگونه می‌تواند گذشته را برای ساختن آینده احضار کند؟ جنبش دادخواهی چگونه می‌تواند به مبارزه‌ی جمعی برای ساخت جامعه‌ای برابر و آزاد یاری رساند؟ و همزمان چگونه می‌تواند محور همبستگی ستمدیدگان در برابر گرایش‌های ارتجاعی و تقلیل‌گرا باشد که دادخواهی را برای کشمکش‌های قدرت سیاسی به کار می‌برند.ـ

سه) ملزومات گسترش اجتماعی جنبش دادخواهی: چگونه می‌توان دادخواهی رهایی‌بخش را به امری جمعی و همگانی بدل کرد؟ در وضعیت کنونی برای اینکه دادخواهی به‌عنوان یک تکانه‌ی سیاسی-تاریخی گسترش یابد چه گام‌های عملی مشخصی می‌توان و می‌باید برداشت؟ چه کسانی از بدل‌شدن دادخواهی به امر جمعی هراس دارند و در برابر آن ایستاده‌اند؟

روز سوم: یاد یاران

یاد یاران روایت جان به‌دربردگان از زندان و شکنجه‌گاه است، برای زنده‌کردن یاد جان‌های عزیزی که بر سر آرمان خود ایستادند.ـ