هماندیشی چپ: بحثهایی دربارهی سه منشور ۲ – نگرش منشورها به آزادیهای سیاسی و اجتماعی و حقوق شهروندی؛ و بدیلهای سیاسیاجتماعی
هماندیشی چپ: بحثهایی دربارهی سه منشور از داخل ایران
نشست دوم — نگاه ویژه به نگرش منشورها به آزادیهای سیاسی و اجتماعی و حقوق شهروندی؛ و بدیلهای سیاسیاجتماعی
با حضور: یوسف اردلان، همایون ایوانی، و محمدرضا شالگونی.
جمع هماندیشی چپ روز ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ (۱۵ مه ۲۰۲۳) نشست دوم خود را برای بحث دربارهی نگاه سه منشور منتشرشده در ایران برگزار کرد. در این نشست، بحثها بهطور عمده با توجه به بخشهای زیر از سه منشور انجام شد.
منشور مطالبات حداقلی تشکل های مستقل صنفی و مدنی ایران:
ـ «این جنبش بر آن است تا برای همیشه به شکلگیری هرگونه قدرت از بالا پایان دهد و سر آغاز انقلابی اجتماعی و مدرن و انسانی برای رهائی مردم از همه اشکال ستم و تبعیض و استثمار و استبداد و دیکتاتوری باشد. آزادی بیقید و شرط عقیده، بیان و اندیشه، مطبوعات، تحزب، تشکلهای محلی و سراسری صنفی و مردمی، اجتماعات، اعتصاب، راهپیمایی، شبکه های اجتماعی و رسانههای صوتی و تصویری.» و
ـ«بر چیده شدن ارگانهای سرکوب، محدود کردن اختیارات دولت و دخالت مستقیم و دائمی مردم در اداره امور کشور از طریق شوراهای محلی و سراسری. عزل هر مقام دولتی و غیر دولتی توسط انتخاب کنندگان در هر زمانی باید جزو حقوق بنیادین انتخاب کنندگان باشد.» بهنقل از:ـ
https://t.me/syndica_7tape/5448
https://t.me/syndica_7tape/5449
https://t.me/syndica_7tape/5450
منشور مطالبات پیشرو زنان ایران:ـ
ـ«آزادی اندیشه و عقیده و بیان، آزادی مذهب، بی مذهبی و بی خدایی و لغو مذهب رسمی.» بهنقل از: ـhttps://bit.ly/42GI3e7
منشور آزادی، رفاه، برابری:
ـ«سرکوب آزادیهای سیاسی از جمله آزادی بیان، عقیده، مطبوعات و رسانهها، تشکل، اعتصاب، تحصن، تجمع، راهپیمایی؛ سانسور کتاب، نشريه، فيلم، تئاتر، موسيقی و ساير عرصههای هنر، علم، و ادبیات؛ ترويج خرافات؛ تفتيش عقيده؛ پایمالکردن حقوق شهروندانِ متساویالحقوق و تقسیم آنها به شهروندان درجه یک، دو، و…، تقسیم جامعه به «خواص» و «عوام» و ممتاز شمردن روحانیان و برپایی دادگاه ویژه و اختصاصی برای رسیدگی به جرمهای آنان در پشت درهای بسته؛ … برخورداری تمام افراد جامعه از آزادیهایِ بیحصر و استثنایِ سیاسی از قبیل آزادی بیان، عقیده، مطبوعات و رسانهها، تشکل (اعم از انجمن، کانون، اتحادیه، شورا، حزب و…)، اعتصاب، تجمع، تحصن، تظاهرات، و راهپیمایی.» و
ـ«اینها تنها آن دسته از مصائب جامعۀ ایراناند که دنیای سرمایهداری و رسانههایش بر آنها انگشت میگذارند و البته بهدرستی آن را محکوم میکنند. اما این دنیا نمیخواهد یا، بهتر بگوییم، به سودش نیست که قسمت زیرین این کوه را ببیند، چراکه برملاشدنِ آن، زمینِ زیر پای خودش را داغ میکند و توان ایستادن بر روی آن را از او میگیرد. عامل و مسبب اصلی تباهی زندگی اکثر انسانهای جامعۀ ایران این است که برای زندگی هیچ راهی جز فروش نیروی کارشان ندارند. در این جامعه، جدا از خیل عظیم بیکاران، ميليونها انسان مزدبگير، همچون کارگران صنعتی و خدمات و کشاورزی، کارمندان، تکنيسينها، معلمان، پرستاران، پزشکان، مهندسان، کارشناسان، خبرنگاران، نويسندگان، هنرمندان و بهطورکلی تمام فروشندگان نیروی کار، که اجزای طبقۀ کارگر را تشکیل میدهند، برای زندهماندن مجبورند نيروی کار (يدی و فکری) خود را به ثمن بخس به سرمایهداران بفروشند و بدینسان ارزشی بس بیش از مزد خود برای آنان تولید کنند. توجیه، تثبيت، و پاسداری از سرمایهداری با حکومتهای گوناگونی صورت میگیرد که حکومت دینی تنها یکی از آنهاست. بسياری از سرمايهدارانِ بخش خصوصی و احزاب و شخصیتهای سیاسیِ مدافع آنان نیز خواهان جدايی دين از حکومتاند.»ـ
بهنقل از:ـ
https://bit.ly/3o8PwU7