اردوگاه‌های کار اجباری و بیگاری زندانیان در زندان‌های دیکتاتوری ولایت فقیه

۹ آبان, ۱۴۰۲

اردوگاه‌های کار اجباری و بیگاری زندانیان در زندان‌های دیکتاتوری ولایت فقیه

اردوگاه‌های کار اجباری و بیگاری زندانیان در زندان‌های دیکتاتوری ولایت فقیه

اردوگاه‌های کار اجباری و بیگاری کشیدن از زندانیان در زندان‌های دیکتاتوری ولایت فقیه

پیشینه

بیگاری به معنی کار اجباری و بی‌مزد است. بیگاری کشیدن ممکن است از طریق تهدید، ترس، خشونت یا ناچار کردن اشخاص صورت بگیرد.

تفاوت بیگاری با بردگی این است که در بردگی، خود انسان به عنوان یک کالا، مورد خرید و فروش قرار می گیرد، اما در بیگاری این امر الزامی نیست.

در جریان جنگ جهانی دوم شهروندان آلمانی بصورت گسترده ای به بیگاری وادار شدند. فاشیسم هیتلری در آنزمان، برای جبران کمبود نیروی کار که در پی فرستادن درصد بالایی از مردان جوان به جبهه‌های جنگ پدید آمده بود، شهروندان را به بیگاری گمارد.

بیگاری زندانیان در زندان های جمهوری اسلامی

به‌کارگیری اجباری زندانیان در زندان های جمهوری اسلامی، چند دهه است که جریان دارد. بکارگیری زندانیان به عنوان نیروی کار اجباری توسط دیکتاتوری ولایت فقیه، از مصادیق بارز نقض حقوق زندانیان بشمار میرود.  

زندانیان در ایران مجبور هستند ساعت‌ها بدون استراحت، کار کنند. طبق قرارداد استاندارد، سه چهارم حقوق زندانیان به مدیران زندان تعلق گرفته و تنها یک چهارم حقوق به زندانی تعلق می گیرد. مثلا اگر حقوق ماهانه زندانی 200 دلار تعیین شود، 150 دلار آن به جیب مدیران زندان می‌رود و تنها 50 دلار به زندانی داده می‌شود.

بسیاری از زندانیان جرائم مالی در ایران عموما کسانی هستند که به دلیل مشکلات اقتصادی، توان پرداخت بدهی‌های خود را ندارند. در ایران زندانیان مجبورند در طول مدت حبس خود، برای تأمین هزینه‌های زندان و همچنین برای کمک به خانواده‌هایشان کار کنند. رسمی‌ترین نوع کار برای زندانیان اشتغال در کارگاه‌ها یا تبعید به مناطق دورافتاده برای کار در معادن است.

پیش از بررسی وضعیت زندانیان در زندانهای مختلف و بیگاری کشیدن از آنها، نگاهی اجمالی می اندازیم به قوانین مدون شده در همین دیکتاتوری برای حقوق زندانیان، تا روشن شود که این حاکمیت و مأمورانش حتی به قوانین تدوین شده خود برای رعایت حقوق زندانی متعهد نیستند.

در ماده ۸۰ آئین‌نامه سازمان زندان‌ها چنین آمده است:‌

«کلیه فعالیت های زندانی در برنامه‌های روزانه مؤسسه از جمله انجام تکالیف، مشارکت در اشتغال یا در بخش خدمات مؤسسه و نیز مشارکت وی در برنامه‌های اصلاحی و تربیتی، در پرونده رفتاری وی ثبت می‌گردد که در ازای میزان مشارکت وی در اشتغال مولد یا مشارکت در بخش خدمات عام المنفعه مؤسسه، علاوه بر دستمزد پرداختی در اشتغال مولد، به زندانی “امتیاز رفاهی” نیز تعلق می‌گیرد و در ازای انجام تکالیف و مشارکت در اجرای برنامه‌های اصلاحی و تربیتی، به زندانی “نمره اعتباری” اعطاء می‌گردد».

نمره اعتباری چیست؟ طبق بند «ز» ماده یک آیین‌نامه، نمره‌ای است که به هر زندانی متناسب با انجام تکالیف و نتایج حاصله از شرکت در برنامه‌های اصلاحی و تربیتی تعلق می‌گیرد که موجب تعیین درجه اعتباری زندانی و بهره‌مندی وی از نهادهای ارفاقی از قبیل مرخصی، ملاقات حضوری، نظام نیمه آزادی، آزادی مشروط، تعلیق و آزادی تحت مراقبت الکترونیکی می‌شود.

امتیاز رفاهی چیست؟ طبق بند «ژ» ماده یک آیین‌نامه، نوعی درآمد یا عائدی مجازی اختصاص یافته به محکوم در ازای اشتغال یا ارائه خدمات عام‌المنفعه و یا مشارکت در برنامه‌های اجرایی مؤسسه کیفری است که قابلیت هزینه کرد در موارد مشخص شده برای برخورداری از امور آموزشی، فرهنگی و رفاهی فوق‌العاده (بیشتر از حداقل سرانه‌ها) در مؤسسه را دارد.

طبق ماده ۱۷۴ تبصره ۲ آیین‌نامه تمامی این منافع، عواید و مازاد درآمدها در حال و آینده باید صرف اشتغال و حرفه‌آموزی زندانیان و ارائه خدمات فرهنگی و ورزشی و رفاهی به آنان و کمک به معیشت خانواده‌ها و آزادی زندانیان شود. این در حالیست که در زندان‌ها کمترین حقوق و امکانات رفاهی از قبیل آب آشامیدنی سالم، غذای مناسب، سیستم گرمایشی و سرمایشی، یخچال و… وجود ندارد و زندانیان علاوه بر خرید اقلام شخصی، برای تهیه این اقلام عمومی نیز باید پول پرداخت کنند.

براساس ماده ۱۸۷ متقاضیان به کارگیری خدمات زندانیان که طرف قرارداد با بنیاد تعاون هستند موظف به بیمه کردن زندانیان شاغل در قبال حوادث ناشی از کار هستند. اما با گرفتن تعهدنامه مکتوب مبنی بر سلب مسئولیت زندان از هر گونه حادثه از زندانی، از این کار سر باز می زنند.

در تبصره ماده ۶۷ و تبصره ماده ۱۹۲ نیز به صراحت اشاره شده که به کارگیری زندانیان در امور نگهبانی، انتظامی و اداری یا واگذاری تکالیف زندانبان به زندانی مطلقا ممنوع است، اما کلیه امور زندان را زندانیان اداره می‌کنند. اما حقوق کلان آن را زندانبان و سود هنگفت آن را بنیاد تعاون و انجمن حمایت دریافت می‌کنند.

هنگام بازدید از زندان، زندانیان شاغل به این امور را روانه بندهایشان می‌کنند تا کسی متوجه به کارگیری آنان در این مشاغل نشود.

اینک میتوان پی برد که دستگاه قضاییه و بنیادهای غارتگر همدست آن، چه مبلغ هنفتگی را از کار ارزان زندانیان به جیب می زنند.

سودهای نجومی دستگاه قضاییه از کار زندانیان

در حال حاضر دستکم در ۱۶۷۵ کارگاه وابسته به سازمان زندانها، نزدیک به ۱۰۰ هزار زندانی به کار گرفته می شوند. به روشنی میتوان نتیجه گرفت از آنجا که حداکثر ۲۰ درصد دستمزد زندانیان به آنان پرداخت می‌شود، چه سود هنگفتی به جیب مسئولان دزد و چپاولگر قضاییه‌، می ریزد.

براساس اظهارات رحیم مطهرنژاد مدیرعامل بنیاد تعاون و حرفه‌آموزی زندانیان، که متولی اشتغال در زندانها است و تمامی سودهای کلان میلیاردی را بالا می کشد، این بنیاد در ۷۶۰ نقطه ایران، واحدهای تولیدی وجود دارد که زیر نظر این بنیاد اداره می شوند. وی از ثبت برند «حامی» خبر داد و گفت: «تاکنون ۱۰۰ عنوان کالا با این برند تولید شده که در حال توسعه هستند. گروه کارخانجات حامی در ۳۱ استان و در ۲۹۰ زندان کشور و یک هزار و ۱۰۰ فروشگاه ویژه زندانیان دارد. گروه کارخانجات حامی در ۱۴۵۰۰ هکتار زمین‌های پیرامون زندان‌ها، زندانیان را به کار گرفته است.»

نیروی کار ارزان

مقامات جمهوری اسلامی از نیروی زندانیان، بعنوان نیروی کار ارزان بهره می برند. محمدمهدی حاج محمدی، رئیس وقت سازمان زندانها طی اظهاراتی در این باره گفته بود: «زندانیان نیروی کار ارزان هستند، و استفاده بخش خصوصی از این نیروی کار، هم بخش خصوصی و هم زندانیان را در موقعیت بْرد-بْرد قرار می‌دهد».

در بررسی علت شرکت زندانیان در این کارها، به چند دلیل برمی خوریم:

۱. بدلیل تحمیل وثیقه‌های سنگین و میلیاردی از جانب دادگاهها، عموما زندانیان توان تأمین چنین وثیقه‌هایی را ندارند و به همین علت تن به کار اجباری می دهند.

۲.عده دیگری نیز با قول مرخصی و آزادی مشروط مجبور به پذیرش این شرایط می‌شوند.

۳.عموم زندانیان نیز برای تأمین هزینه‌های زندان، هم برای تأمین هزینه‌ خانواده‌های خود در خارج از زندان به کار اجباری با دستمزد بسیار پایین روی می آورند.

دستگاه قضاییه جمهوری اسلامی، به‌کارگیری اجباری زندانیان را که باید آن را «برده داری نوین» خواند، «اشتغال‌زایی» خوانده و آن را یک «اقدام مثبت» برای بازپروری مجرمان! توصیف می‌کند.

اردوگاه‌های کار اجباری و بیگاری زندانیان در زندان‌های دیکتاتوری ولایت فقیه
اردوگاه‌های کار اجباری و بیگاری زندانیان در زندان‌های دیکتاتوری ولایت فقیه

بیگاری کشیدن از زندانیان و اردوگاه‌های کار اجباری

دولتها در حاکمیت منفور ولایت فقیه، برای جبران هزینه های سنگین و پر کردن خزانه، بصورت نهادینه، به بیگاری کشیدن از زندانیان بعنوان نیروی ارزان، روی آوردند.

با شکست اقتصادی دولت روحانی و خالی شدن خزانه کشور، فشار همه جانبه بر همه آحاد مردم افزایش یافت. در این میان تشدید بیگاری کشیدن از زندانیان به صورت امری عادی درآمد و روز بروز بر این فشارهای ظالمانه در زندان‌ها افزوده شد تا جایی که در سال ۱۴۰۰ نیروی ۵۰ درصد از زندانیان، به بیگاری گرفته می شد.

قضائیه و شخص رئیسی نیز زندان‌های ایران را تبدیل به اردوگاه‌های کار اجباری نمودند. زندانیان زندان‌های اصفهان هدف اول این طرح ضدانسانی و فشار سیستماتیک قرار دارند. زندانیان تنگدستی که با فشار بیش از حد زندانبانان، در کارهای سخت و سنگین در سنگ‌بریها و دیگر کارگاه‌های تولیدی بکار گرفته شده‌اند. مسئولین زندان با دادن غذای کم و حتی فروش آب آشامیدنی، زندانیان محروم را مجبور به کار برای سیر کردن شکم خود می کنند.

در ایران، بخش خصوصی را عمدتاً شرکت‌های وابسته به سپاه پاسداران، همراه با نهادها و سازمان‌های مذهبی تحت کنترل ولی فقیه نظام یعنی خامنه‌ای، تشکیل می دهند. تحت چنین شرایطی است که دستمزد زندانیان توسط این نهادها به چپاول برده می‌شود.

در زندان‌های اسد‌آباد، قلعه‌شور، ویلاشهر و نجف‌آباد هزاران زندانی محبوس هستند که در سنگ‌بریهای دولت‌آباد و محمود آباد بکار گرفته شده‌اند. بخشی دیگر از زندانیان این زندان‌ها را نیز در کارخانه کفش‌داران اصفهان به بیگاری کشیده‌اند. در زندانهای اصفهان، زندانیان را در معادن و برخی کارگاه‌های خصوصی، با دستمزد پایین بکار می گیرند.

صاحبان کار که معمولاً کارخانه‌های سنگبری اصفهان هستند، در ازای کار روزانه هر زندانی ۸۰هزار تومان به حساب سازمان زندانها می ریزند. اما از این مبلغ، چیزی حدود ۱۷ هزار تومان به زندانی پرداخت می شود. یعنی به ازاء هر زندانی ۶۳ هزار تومان، درآمد سازمان زندانها است.

این زندانیان از ساعت ۶ صبح تا ۲ بعدازظهر بی وقفه کار می کنند. آنها از کمترین امکانات بهداشتی و یا ایمنی محروم هستند. حقوقی که ماهانه به آنان تعلق می گیرد، ۳۰۰ هزار تومان و حداکثر ۵۰۰ هزار تومان است. روشن است که این دستمزد، با گرانی سرسام آور قیمت ها، دردی از زندانیان دوا نمی کند.

۲۵۰نفر در زندان قلعه‌شور در بنیاد تعاون ساختمان سازی، برای بنیاد شهید، ساختمان می‌سازند. ۵۰۰ زندانی در کارگاه بتون زنی ویلاشهر مورد بهره کشی قرار می گیرند.

حدود ۲۵۰۰تن از زندانیان در زندان اسدآباد در کارخانه‌ها و کارگاههای سنگبری و کاشی سازی مورد بیگاری هستند. حدود ۱۰۰۰نفر از آنان در کارخانه‌های سنگبری محمودآباد (در جاده اصفهان – شاهین شهر) و مابقی در کارخانه‌های کاشی سازی به سوددهی به عوامل حکومتی مشغول هستند.

در زندان دستگرد اصفهان ۱۰۰۰تن از زندانیان در کارخانجات سنگبری، شهرداری، ساختمان سازی‌ها، کارخانجات و اصناف خصوصی و تعدادی نیز در کارواش به کار گرفته می‌شوند.

در زندان قزلحصار کرج بیش از ۱۵۰۰۰ زندانی جرائم اجتماعی و ۴۰۰۰ زندانی کارگری به بیگاری کشیده می شوند و صدایشان به جایی نمی رسد. در این زندان تجارت و پخش گسترده مواد مخدر توسط مقامات زندان، تحت نظر معاون زندان، برای درآمد نجومی، امری رایج و روزانه است.

بند ۶ زندان وکیل آباد مشهد، به کارگاه اختصاص دارد و زندانیان را برای بیگاری به آنجا می برند و پول ناچیزی در برابر کاری که از آنان می‌کشند، به این زندانیان محروم می پردازند.

زندان تهران بزرگ این زندان در حقیقت به صورت یک اردوگاه کاری است که از زندانیان بیگاری می‌کشند.

فاجعه بیگاری کشیدن از زنان زندانی

بهره‌کشی از زنان زندانی توسط موسسات وابسته به سازمان زندانها از جمله گروه کارخانجات حامی، صورت می گیرد.

در زندان اوین، همه امور خدماتی از جمله نظافت عمومی، آشپزی و جابه‌جایی لوازم داخلی بند و حتی حمل زندانیان بیمار از بند به دفتر و مراقبت از وی به عهده زندانیان است که در ازای آن نه تنها دستمزدی از سوی زندان دریافت نمی‌کنند، بلکه امتیاز رفاهی و یا نمره اعتباری هم امری بی‌معناست.

در زندان اوین زندانیان در بخش‌های اشتغال (کارگاه) نیز مشغول هستند. زندانیان باید برای تولید کار در ازای استفاده از اقلام و ابزار موجود در کارگاه‌ها از جمله چوب، پارچه، چرم پول پرداخت کنند. اگر در حین کار،  زندانی دچار سانحه و یا عوارضی گردد مسئولیت آن تماما به عهده خودش است.

در زندان قرچک تعداد زیادی از زندانیان از ساعت ۸ صبح تا ۳ بعدازظهر در بخش اداری و بهداری زندان به کارهایی همچون نظافت، آبدارچی، نامه‌رسانی، جابه‌جایی زندانیان، آشپزی و امور خدماتی مربوط به زندانبان‌ها مشغول هستند. در ازای این کار طاقت فرسا، دستمزدی که به آنان تعلق می گیرد، ۱۰ دقیقه زمان بیشتر از سایر زندانیان برای تماس تلفنی با خانواده است.

عده دیگری از همین زندانیان، که از ساعت ۸ صبح تا ۱۰ و نیم شب کار می کنند، به کارهایی همچون نظافت راهروهای زندان، توزیع قابلمه‌های غذا و کتری‌های آب، نقل و انتقال بار روزانه فروشگاه زندان و توزیع مواد شوینده مشغول هستند. این زندانیان نیز دستمزدشان دریافت ۱۰ دقیقه زمان بیشتر تماس تلفنی و یا در مواردی دریافت ماهانه ۱۰۰ هزار تومان است.

شمار دیگری از زندانیان در کارگاههای نمددوزی و یا چرم کار می کنند. ساعت کار آنان از ۸ صبح تا ۳ بعدازظهر است. آنان را بعنوان کارآموز ثبت نام می کنند تا دستمزدی به این زندانیان تعلق نگیرد.

عده دیگری نیز مشغول کارهای نظافت، شستشوی سرویس های بهداشتی، نظافت حمام ها، شستن پتو و فروش ها هستند. اما در یک گردشکار غیرانسانی، به آنان هیچ دستمزدی پرداخت نمی شود و تنها هر هفته مبلغی ناچیز از حساب کلیه زندانیان کسر کرده و برای خرید از فروشگاه در اختیار این دسته از زنان زندانی قرار می گیرد.

در زندان سپیدار اهواز نیز، زنان زندانی در بخش‌های نانوایی و آشپزخانه، سبزی‌پاک‌کنی، خیاط‌خانه، نظافت‌چی، بسته‌بندی قند و قهوه و جابه‌جایی بار مورد بیگاری قرار می گیرند. زنان نانوا از صبح تا بعدازظهر برای حدود ۳۰ هزار تومان در ماه پای تنور داغ می‌ایستند و نان می‌پزند. زنان زندانی آشپز، نیز از صبح تا حوالی ساعت ۸ شب مشغول کار هستند و دستمزد آنان ماهانه ۲۰۰ هزار تومان است.

بسته‌بندی قهوه معمولاً تا بعدازظهر طول می‌کشد و بسته به تعداد بسته‌بندی‌ها عمدتا نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان در ماه به زندانیان پرداخت می شود. نظافت‌چی‌ها هم که کار شستن کارگاه‌ها، ظرف‌ها و دیگ‌ها را برعهده دارند، نزدیک به ۱۰۰ هزار تومان دستمزد می گیرند.

در زندان لاکان رشت، همه امور خدماتی توسط زندانیان انجام می‌شود اما هیچ دستمزدی به این زنان محروم پرداخت نمی‌شود.

اکثر زندانیان از ۸ صبح تا ساعت ۲ و نیم بعدازظهر، در کارگاه قالیبافی کار می کنند و باید پشت دار فرشهای ۱۸ متری که عموما به قیمتی حدود ۱۸ میلیارد تومان به فروش می رسند، مشغول کار باشند.

سهم این زنان از این بیگاری طاقت‌فرسا سالی ۱ میلیون تومان است که بعدا که پس از پیگیری‌های فراوان به ماهیانه ۳۰۰ هزار تومان افزایش یافت.

عده ای از زندانیان نیز در آسایشگاه زندانبان‌ها و بخش اداری زندان به بیگاری گمارده می شوند. آنان باید هر روز پس از کار در کارگاه، آسایشگاه پرسنل زندان را نظافت کنند و حتی هر ماه موظف به شستن فرش‌های آسایشگاه آنان هستند. دستمزد این زندانیان، در ازای این بیگاری مقداری لباس کهنه و یا دریافت مبلغی حدود ۶۰ هزار تومان است.

به این ترتیب غارتگران حکومتی، تحت عنوان بنیاد تعاون و حرفه‌آموزی زندانیان متولی اشتغال در زندان، تمامی سودهای کلان میلیاردی حاصل از کار ارزان زندانیان محروم را با طرحهای ضدانسانی خود بالا می‌کشند.

اردوگاه‌های کار اجباری و بیگاری زندانیان در زندان‌های دیکتاتوری ولایت فقیه – کانون حقوق بشر ایران (iranhrs.org)