یاد یاران یاد باد: به یاد پایداری و استقامت رفیق علی باش

به یاد پایداری و استقامت رفیق“علی باش“

خبر ناگوار بود و تلخ „علی باش“ یکی از زندانیان سیاسیِ سرموضع و محبوب دهه شصت و از نمادهای مقاومت و پایداری دیده برجهان فروبست.
در خصوص مرام و ایستادگی‌های رفیق „علی باش“ باید زندانی بند یک واحد یک قزل حصار در دوران خدائی حاج داود رحمانی بود تا تصویری روشن از انسانی مبارز و انقلابی را به دست آورد. دورانی که هر لحظه آن ساعت‌ها و هر ساعت آن روزها و هر روز آن سال‌ها بر زنان و مردان مقاوم زندان‌های جمهوری اسلامی می‌گذشت ولی عاقبت اریکه قدرت این زندانبانِ جمهوری اسلامی و خدای پوشالی درکوران مقاومت و ایستادگی زندانیان سیاسی در هم شکسته شد.
رفیق „علی باش“ سرفرازانه در برابر تمامی شکنجه‌های ضدانسانی پایداری کرد و نمونه‌ای مثال زدنی از مفهوم مقاومت از خود به جای گذاشت. بی‌شک این متن حق مطلب را بدون اشاره به فعالیت‌های خارج از زندان وترجمه های گرانقدر علی باش ادا نخواهد کرد. از جمله ترجمه مجموعه مقالات کارل مارکس که توسط انتشارات تندر تحت عنوان „جستارهایی پیرامون سانسور مطبوعات و آزادی انسان“ در سال ۲۰۲۰ منتشر شد. ترجمه‌های مختلفی از دانیل بن‌سعید، لویی آلتوسر، اوژن یونسکو و … از او منتشر شده و یا در دست انتشار است که بایستی در نوشته‌های دیگری به آن‌ها پرداخت.
گفتگوهای زندان ضمن همدردی با خانواده رفیق علی باش، به ویژه همسر گرامی و پسر عزیزش بردباری و صبوری را برای آنها آرزومند است. فقدان این رفیق عزیز و ارزشمند را به تک تک همبندیان و همرزمان او تسلیت می‌گوئیم.
یادعزیزش گرامی و نامش همیشه ماندگار

یاد_یاران

علی_باش

„باش“ما رفت؛ درودهامان همرهش باد!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[[ در رسای (*) علی باش ]]

آن که بیگاه‌تر از بیگاه
از میان‌‌مان رفت
رفیقی بود بسان نامش؛
ساده و صمیمی.
– پالوده تجسم زندگی –
آن که نامش، خلاصۀ وجودش بود و نامش:
علی باش!
– و او، خود؛ تجسم سادۀ بلند رتبه‌گی نیکی بود – (*)
رفیقانه یاری بالابلند!
بالا بلندی نه فقط به قامت؛
که بیش ز آن
بالابلندی بود به رفاقت و رشید قامتی،
به پایداری.
و چه تعریفی او را،
بسنده‌تر ز این :
رفیقی بود رفیق.
پس بدرودمان که نه ؛
صمیمی رفیقانه درودهامان
همراه همیشگی‌اش باد.
که خنده‌های رفیقانه صمیمی‌‌اش
هنوز و همیشه با ما ست.

11/1/1403

() „رثا“ ، یعنی „گریستن بر مرده“ و در مقام مفهوم به معنای گفتار و سرودن در سوگ عزیزان است ؛ در حالی که „رسا“ از ریشۀ رساندن به معنی رساننده است و در این مقام به معنای رساندن و شناساندن ارزشهای عزیزان ست . از روست که به یاد عزیزانی چون علی باش ، نه در „رثای“ شان بلکه در „رسای“ شان بایست گفت و سرود . (*) „علی“ به عربی یعنی: والا مرتبه ؛ و „باش“ به کردی یعنی: خیر، نیک، نیکویی.