در ششمین گردهمایی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی در ایران شرکت کنیم: زير شب، از مجموعه ى صداى ميرا، سعيد سلطانپور
با صدايى پر از خار و زخم
با صدايى پر از جراحت ها تجربه
نعره مى كشم
آيا درياى خار و خون را ميبينى؟
با حنجره اى خونين
نعره مى كشم
آيا صداى زخم را شنيدى؟
مشت هايم را بر شب كوفتم
شب
سرسخت
ايستاد.
زير شب
چون ستورى زخمى
سم بر زمين كوفتم
و گريستم.
ستاره ويران بود
هيچكس ضجه هاى خونين را نشنيد
با حنجره اى خونين
نعره كشيدم
هيچكس باران خون را نديد.
زير شب
و زير ابر
اى عظيم ترين فرياد
بگذار تو را چنين بركشم
كه به قلب ستارگان
پرتاب شوم
با صدايى پر از خار و زخم
در انقلاب خونين
به ديدارم بيا.