اخبار کارگری 21تا 27خرداد
اخبار کارگری21خرداد1395
صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای آقدره رساتر کنیم
شب گذشته مجددا حال جعفر عظیم زاده رو به وخامت رفت
جعفر عظیم زاده اعلام کرده که در چارچوب خواسته ی مشترکی که از44 روز پیش با اسماعیل عبدی مبنی بر لغو اتهامات امنیتی از پرونده های فعالین کارگران ومعلمین اعلام کرده اند٬ نخستین گام و پاسخ عملی به این خواسته عمومی٬ آزادی موقت ایشان از زندان و بازبینی مجدد پرونده اش میباشد. تا با بررسی این پرونده رابطه فعالیتها و تلاشهای معیشتی کارگران و معلمان با بخطر افتادن امنیت ملی ، برای افکارعمومی روشن شود.
اتدیه آزاد کارگران ایران بی توجهی دستگاه قضایی به این خواسته برحق و قانونی را که توسط وکیلش ارائه و به ثبت رسیده٬ اما تا کنون بررسی و اقدام نشده ٬ دلیل وباعث ادامه اعتصاب طولانی جعفرعظیم زاده و عواقب بسیار زیانبار و غیر قابل پیش بینی آن و اینکه هر لحظه امکان دارد از لحاظ وضعیت جسمانی فاجعه ای رخ بدهد ، میداند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
21 خرداد 95
ديدار تني چند از اعضاي كانون نويسندگان ايران با خانواده جعفرعظيم زاده
گفتگوي راديو ندا با اكبر معصوم بيگي ، عضو هيئت دبيران كانون نويسندگان ايران، پيرامون ديدار تني چند از دبيران و اعضاي كانون نويسندگان ايران با خانواده جعفر عظيم زاده ، فعال كارگري كه بيش از 40 روز است كه در زندان اوين دست به اعتصاب غذا زده است.
گوش کنید: http://www.radioneda.de/2016/06/10/Akbar_M160609.mp3
کارخانه ارج تعطیل وکارگرانش بیکارشدند
کارگران بیکارشده در حال تدارک تجمع و اعتراض هستند
به گزارش21خرداد مستبین، شرکت ارج به دلیل مشکلاتی که از پیشتر گریبانگیر آن شده بود، به طور کامل تعطیل شد و تمامی دستگاههای آن در حال جمع آوری است.
تعداد زیادی از کارگران این شرکت نیز در حال تدارک تجمع و اعتراض هستند.
پیش از این کارگران این کارخانه با ارسال طوماری خطاب به مقامات ارشد دولتی از جمله وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی، خواستار رسیدگی به وضعیت اسفبار این کارخانه شدهاند.
در بخشی از این نامه که به امضای همه کارگران این شرکت رسیده آمده است: در تاریخ نگارش این مکتوب (23 دی ماه 94)تعداد تولیدات شرکت به صفر رسیده است و به نظر میرسد مدیریت شرکت پیرو سیاستهای صاحبان شرکت هیچگونه برنامه جامع راهبردی در خصوص ادامه تولید و یا افزایش سبد محصولات و بهینهسازی محصولات و دستگاهها و ماشین آلات موجود ندارد.
در ادامه نامه، کارگران وضعیت فعلی را حاصل ناکارآمدی سیاستهای مدیریتی دانستهاند و افزودهاند: با مقایسه آماری نیروی انسانی مشخص میشود که تاکنون ۸۸ نفر از پرسنل کارآمد شرکت با انواع بهانههای واهی تعدیل شدند.
عدم پرداخت حقوق وحق بیمه ونداشتن امنیت شغلی کارگران کارخانه رهانه در شهرک صنعتی کاوه
عدم پرداخت حداقل حقوق رسمی به این کارگران بدلیل دستمزدحجمی ومحاسبه براساس تعداد تولید
به گزارش21خرداد ایلنا، کارگران کارخانه رهانه در شهرک صنعتی کاوه در شهرستان ساوه که یک واحد تولید شیرآلات صنعتی و دارای حدود 210 کارگر است، با مشکلات شغلی بسیاری روبرو هستند.
کارگران این کارخانه که از سال 1376 تاسیس شده است و هم اکنون حدود 70 کارگر زن در آن اشتغال دارند، می گویند از بهمن ماه سال گذشته دستمزدها به صورت اقساطی در دو یا سه قسط و با تاخیر بسیار پرداخت میشود.
علاوه بر این، نحوه پرداخت دستمزدها حجمی و براساس تعداد تولید کارگران محاسبه میشود، به گفته این کارگران اگر از تعداد مشخصی کمتر تولید کنیم، با کسر کارکرد مواجه میشویم و کمتر از حداقل دستمزد مصوب وزارت کار پرداخت می شود.
گروهی نزدیک به 60 نفر از کارگرانی که در دو یا سه ماه گذشته در این واحد تولیدی شاغل شده اند، هنوز بیمه نشده اند و در این چند ماه دستمزد آنها به صورت علی الحساب پرداخت شده است.
اخبار کارگری22خرداد1395
صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای آقدره رساتر کنیم
در چهل و چهارمین روز اعتصاب غذای جعفر عظیم زاده ،معترضان به عدم رسیدگی به خواست وی مقابل زندان اوین تجمع کردند
امروز شنبه 22 خرداد ماه 95 خانواده جعفر عظیم زاده به همراه جمعی از کارگران و معلمان از ساعت 10.30 دقیقه صبح در اعتراض به عدم رسیدگی مسئولین به مطالبات جعفر عظیم زاده که سبب طولانی شدن اعتصاب غذای وی شده است در مقابل زندان اوین دست به تجمع زدند. به محض شروع تجمع و با بالا بردن پلاکاردها، با مقاومت نیروهای امنیتی و لباس شخصی و پلیس انتظامی مواجه شدند که خواستار توقف تجمع و متفرق شدن آنان شدند.در حالیکه مأموران مدام تهدید می کردند و می گفتند : پلاکاردها را جمع کنید و متفرق شوید. معترضان در جواب مأموران گفتند که ما روزهای گذشته به امید پاسخ از طرف مسئولین به مراکز زیادی مراجعه کرده و تاکنون هیچ رسیدگی صورت نگرفته است. این در حالی است 44 روز از اعتصاب غذا ی جعفر عظیم زاده میگذرد و شرایط وی در مرحله بحرانی قرار دارد و می بایست هرچه سریعتر به وضعیت او رسیدگی شود.باید به ما پاسخ دهید.
در نتیجه پافشاری جمع معترض برای کسب جواب، مأموران اکرم رحیم پور همسر جعفر عظیم زاده و یک نفر از حاضرین را با وعده ملاقات با رئیس زندان و یا یکی از مسؤلین رده بالای دادستانی اوین با خود به سمت ساختمان دادستانی برده و بقیه حاضرین را با تهدید و گرفتن تراکت و پلاکاردها از محل متفرق نمودند.
پس از بازگشت همسر و یکی از نزدیکان جعفر عظیم زاده از ساختمان اوین اعلام نمودند که هیچ مسئولی حاضر به دیدار با آنان و شنیدن خواسته هایشان نشدند اما مأمورین حاضر در دادستانی وعده دادند که برای صبح فردا قرار ملاقاتی را با رئیس زندان اوین تنظیم و از طریق تلفن باطلاع شان خواهند رساند.
باتوجه به مراجعات مکرر خانواده ی عظیم زاده و کارگران و معلمان به نهادهای ذیربط و طبق اظهارات آنان در هیچ کدام از این نهادها توجهی به این نکته که پس از هفته ها اعتصاب غذا جان جعفر عظیم زاده همچنان در معرض خطرات جدی و حتی مرگ قرار دارد، نکرده اند و تلاش امروز ما در پی گشودن راهی برای رسیدگی به خواست بر حق جعفر عظیم زاده و نجات جان وی بوده و تا یافتن راهی قطعی برای دستیابی به این مطالبه انسانی از پا نخواهیم نشست.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
22 خرداد 95
بهنام ابراهیم زاده و محمد جراحی:
در همبستگی با جعفر عظیم زاده و خواستها یش و یک درخواست صمیمانه از جعفر
همانطور که قبلا نیز در نامه دیگری همراه با زندانیان سیاسی در زندان رجایی شهر حمایت خود را از بیانیه مشترکی که همبندمان جعفر عظیم زاده همراه با اسماعیل عبدی دادند، اعلام کردیم، ما از این بیانیه و خواستهای برحقش با تمام قوا حمایت میکنیم. به نظر ما این بیانیه و اعتراضات جانانه این عزیزان و موج حمایت از این خواستها تا همین جا دستاوردهای ارزشمندی برای ما کارگران، ما معلمان و ما مردم داشته است. ما تلاش این عزیزان و مبارزاتی که بر سر این خواستها صورت گرفته است را ارج میگذاریم.
بیانیه جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی علیه فقر، علیه بی تامینی و برای یک زندگی انسانی بود و یک خواست مهم آن لغو پرونده های مفتوحه برای کارگران، معلمان، و همه فعالین سیاسی با اتهاماتی چون „اخلال در نظم و امنیت ملی“ بود و اینها خواستهای کارگران، معلمان و همه مردم است. تحت چنین اتهاماتی بسیاری از فعالین کارگری، معلمان معترض و کسانی چون ما تحت پیگرد قرار گرفته و احکام سنگین زندان گرفته اند. از همین رو این بیانیه حرف دل همه ماست و تا هم اکنون نیز با موجی از حمایت پاسخ گرفته و به یک حرکت مهم اجتماعی تبدیل شده است. ما با تمام قوا همراه این کارزار هستیم و از همگان میخواهیم که به حمایت وسیع خود از این بیانیه و از جعفر عظیم زاده و خواستهایش تداوم دهند. و فراخوانمان اینست که همه جانبه تر و وسیع تر از آنچه کرده ایم، برای تحقق این خواستها بکوشیم و به این شکل حمایت قاطع و عملی خود را از جعفر عظیم زاده و خواستهایش اعلام کنیم.
نکته مهم آخر ما خطاب به جعفر عزیزمان است. ما نگران حالش هستیم و اکیدا میخواهیم که با اتکا به ابعاد قدرتمندی که این کارزار پیدا کرده است و با اتکاء به حمایت هایی که از سوی کارگران در ایران و در سطح جهانی از او و از خواستهایش شده است، به اعتصاب غذایش پایان دهد. به او قول میدهیم که با اتکاء با این نیرو میتوانیم همه با هم قدرتمند این کارزار را جلو بریم.
بهنام ابراهیم زاده از زندان رجایی شهر بند دو دارالقران
محمد جراحی از زندان تبریز
خرداد ٩٥
منبع: https://www.facebook.com/paygahekhabari.behnamebrahimzadeh/?fref=ts
بهنام ابراهیم زاده:نامه ای به مناسبت ٢٥ خرداد سالروز تولد فرزند عزیزم نیما
روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد.
برای ٢٥ خرداد تولد تو نیمای عزیزم.
تغییر و فرایندی که در زندگی هر فرد و یا جمعی دائما در حال ظهور و بروز است و با گذشت زمان در تمام زندگی به صورت مدام دچار تحول میشود و آرزوهای کودکانه جای خود را به مسئولیت های بزرگ منشانه میدهد.در این فرایند فقط جای آدمهای جدید و قدیم است که مدام دچار تحول میشود. پس از گذر از احوال کودکی و جوانی و پذیرش مسئولیت خانوادگی ،آرزوهای انسان را کاملا دگرگون میکند. در صورت نبود و تزلزل هر کدام از این دو تکیه گاه زندگی بصورت جبران ناپذیری دچار خلل میگردد. نیمای عزیز ٢٥ خرداد روز خاطر انگیز سالروز تولدت نزدیک است. سالهاست که از نعمت دیدن و در آغوش کشیدنت محروم شده ام و این محرومیت را بخاطر دفاع از حقوق کارگران، حقوق کودکان کار و خیابان و بشریت تحمل کرده ام. ولی آنچه برایم درد آور است اینست که بزرگ شدن و کودکیت را ندیده ام.
نیمای عزیز شاید نتوانسته ام به تمام آرزوهایت جامعه عمل بپوشانم و علیرغم تمام این سالها نتوانسته ام به این مشکلات عاد ت کنم.
امیدوارم روزی نه چندان دور با یک هدیه کوچک اما پر ارزش فرزندی را در آغوش بگیرم که در این سالهای سخت با تمام مشکلات ریز و درشتش لبخند رضایت را بر لب های من و مادر فداکار و صبورش مهمان کند.
تولد مبارک نیمای با اقتدار روزهای سخت
پدرت بهنام ابراهیم زاده، زندان رجایی شهر، بند ٢ دارالقران
خرداد ٩٥
ششمین روز تجمع اعتراضی 500 کارگر پیمانکاری فاز 19 عسلویه (شرکت گاما و نیرو پژوه) نسبت به عدم پرداخت 5 ماه حقوق
امروز22خردادماه،بیش از 500کارگرپیمانکاری فاز 19 عسلویه (شرکت گاما و نیروپژوه)برای ششمین روزدراعتراض به عدم پرداخت5ماه حقوق،تجمع کردند.
به گزارش22خردادایلنا، این کارگران که بیش از 500 نفر گزارش شده و شامل کارگران متخصص نیز بوده، در شرکتهای پیمانکاری فاز 19 عسلویه مشغول به کار هستند و براساس گفته شاهدان عینی امروز تجمعاتی نیز برگزار کردهاند.
از قرار معلوم، در پی وعده کارفرما بابت پرداخت معوقات مزدی کارگران فاز 19 عسلویه در روز جاری، این کارگران همچنان منتظر پرداخت معوقات مزدی خود هستند.
در روز دوشنبه (17 خردادماه) کارگران پیمانکاری شاغل در فاز 19 عسلویه (شرکت گاما و نیروپژوه) در اعتراض به معوقات مزدی خود دست به تجمع اعتراضی زدند که تا روز چهارشنبه (19 خرداد) به طول انجامید.
سومین تجمع کارگران بیکارشده کارخانه کاشی طوس قوچان برای بازگشت بکار ودراعتراض به عدم پرداخت ماه ها مطالبتشان
کارگران کارخانه کاشی طوس قوچان، پس از طولانی شدن قطع گاز این کارخانه به دلیل بدهی چهار میلیارد و ۲۰۰ میلیون ریالی به شرکت گاز، مقابل این اداره تجمع کردند.
این برای چندمین بار است که حدود 300 نفر از کارگران این کارخانه خواستار رسیدگی جدی به حل مشکلات موجود و بازگشت به سر کار خود هستند ولی تاکنون اتفاق خاصی نیفتاده است.
به گزارش22خرداد قوچان خبر، شرکت گاز قوچان به دلیل بدهی ۴۲۰ میلیون تومانی این کارخانه، از سه ماه پیش تاکنون گاز این واحد صنعتی را قطع کرده است و باتوجه به جلسات متعددی که اعضای هئیت مدیره با فرماندار و ریاست اداره گاز برگزار و پیشنهاد تقسیط بدهی مطرح شده اما این اداره این پیشنهاد را قبول نکرده است.
ترفندهای مسئولان کارخانه ارج برای خاموش کردن اعتراض کارگران
یک کارگر اخراج شده کارخانه ارج با بیان این نکته که این کارخانه مشکل مواد اولیه و یا دستگاه نداشت خاطر نشان کرد: هنگامی که مسئولین با اعتراض کارگران مبنی بر چرایی متوقف شدن خط تولید مواجه شدند اعلام کردند که سهام داران اصلی کارخانه دیگر مایل به تولید محصولات ارج نیستند؛ این در حالی بود که تمامی دستگاه های خطوط تولید سالم بوده و تا چند ماه قبل از عید محصول تولید میکردند و غیر ممکن است یکباره همه دستگاه ها در همه خطوط تولید فرسوده شوند و دیگر کار نکنند.
وی بیان داشت: یکی از مباحثی که هنگام اخراج کارگران مطرح شد، این بود که یک شرکت ایتالیایی که خواهان سرمایه گذاری در این کارخانه و خرید سهام آن است، اعلام کرده که به این کارگران نیازی ندارد و می خواهد به دلخواه خود کارگر استخدام کند.
به گزارش22خرداد دانا،یکی از کارگران اخراج شده از کارخانه ارج در خصوص خبر تعطیلی کارخانه ارج اظهار داشت: من تا اسفند ماه 94 در کارخانه ارج کار می کردم که قبل از عید همراه با حدود 170 نفر دیگر از کارخانه اخراج شدم.
وی افزود: قیل از رسیدن نوروز سال 95 به کلیه نیروهای قراردادی اعلام شد که کارخانه ارج دیگر قادر به ادامه همکاری با نیروهای قراردادی نبوده و هرکدام از کارگران که زودتر تسویه حساب کنند، یک میلیون بیشتر دریافت خواهند کرد.
اخراج مرحله ای کارگران مجتمع صنعتی ماموت برای جلوگیری از اعتراض
بالغ بر 2000 نفر در مجتمع صنعتی ماموت واقع در اتوبان کرج قزوین در نزدیکی شهر هشتگرد شاغل هستند. سبزواری-مدیرعامل شرکت- کاملا شفاف اعلام کرد که شرکت بایستی لاغر شود و تاکید داشتند که تعدیل در مورد نیرو های اداری اتفاق می افتد و در بخش تولیدی، کسی اخراج نمی شود.
سرانجام، از روزهای نخست خرداد کارگران متوجه شدند که ماجرای تعدیل کاملا جدی است. سرپرستان قسمتهای مختلف تولید از هر سالن لیستی از کارگران اخراجی تهیه کردند و بیش از 400 نفر در این لیستها قرار گرفتند. این اخراجها با اطلاع کامل ادارات و سازمانهای دولتی منطقه ساوجبلاغ صورت گرفته است که تحت نفوذ شرکت قرار دارند.
جهت جلوگیری از هرگونه امکان سازماندهی کارگران برای اعتراض به اخراجها، شرکت اخراجها را به شکل مرحله ای و روزانه با تعداد مشخصی از لیست انجام می دهد. سه طریق اخراج معمول است که در نخستین شیوه با غیر فعال کردن کارت تردد کارگر در همان بدو ورود، نگهبانان از ورود کارگر اخراجی به محوطه کارخانه جلوگیری می کنند. در شیوه دوم نیز در زمان خروج کارگر، کارت تردد وی غیر فعال شده است و وی متوجه اخراج شدن خود می گردد. در واقع محترمانه ترین برخورد با کارگر اخراجی در دو حالت یاد شده اتفاق می افتد و با بخت و اقبال بلند از شیوه سوم که کاملا غیر انسانی و اخلاقی است، می رهد!
در حالت سوم یک اتومبیل برقی حامل دو نفر نگهبان در ساعت 15:30، سالنها را در پی کارگران اخراجی جستجو میکنند و کارگر بخت برگشته را در حالی که مشغول به کار است، وادار به سوار شدن می کنند. در حالی که کارگر حتی اجازه صحبت و وداع با همکاران خود را ندارد. اتومبیل برقی تا کامل شدن لیست، سالنها را می گردد و سپس همه کارگران اخراجی با همراهی نگهبانان به قسمت رختکن برده میشوند. در نهایت کارگران را به خارج از محوطه شرکت هدایت می کنند. فشار روانی چنین برخوردهای غیر انسانی و دور از هرگونه آداب و منش اخلاقی موجب یک وحشت همگانی میان کارگران شده است. در طی دو هفته اخیر در هر روز به طور متوسط 15 نفر کارگر اخراج شده اند که تعدادی از آنها سابقه بالای 10 سال دارند.
بیکاری180کارگرآهن وفولاد لوشان درپی تعطیلی کارخانه باحقوق معوقه وعدم برخورداری ازحق بیمه بیکاری
یک منبع خبری در کارخانه آهن وفولاد لوشان از تعطیلی این واحد تولیدی و بیکاری بیش از 180 کارگر باحقوق معوقه وعدم برخورداری ازحق بیمه بیکاری، خبر داد.
به گزارش22خردادایلنا،کارخانه «آهن وفولاد لوشان» که در زمینه طراحی،ساخت و نظارت انواع سازههای فلزی و بتنی و پانلهای مختلف درشهرک صنعتی جمال آباد لوشان در استان گیلان فعالیت دارد، از اول اردیبهشت ماه سال جاری (95) به دلیل مشکلات مالی تعطیل شده و تمامی کارگران آن هم اکنون بیکارشدهاند.
این کارگران که بصورت میانگین بین 10سال سابقه کار دارند، در ادامه درباره وضعیت خود میگویند: مجموع 180 کارگر این واحد تولیدی با یک ماه حقوق معوقه در دو مرحله در فروردین ماه سال جاری اخراج شدهاند.
به گفته آنان 52 نفر از کارگران در هشتم و مابقی تقریبا بیستم فروردین ماه با اتمام قرارداد کارشان از کارخانه اخراج شدهاند که هنوز این تعداد کارگرنتوانستهاند با کارفرما تسویه حساب کنند.
طبق گفته آنان، علارغم دریافت نکردن مطالبات معوقه، کارگران اخراجی این کارخانه به دلیل بدهیهای مالی کارفرما به تامین اجتماعی امکان دریافت مقرری بیمه بیکاری را ندارند.
150 کارگر با تعطیلی کارخانه سامان کاشی بروجرد بیکار شدند
کارخانه سامان کاشی بروجرد چند سال پیش تعدادی کارگر خود را به دلیل مشکلات مالی و بدهی اخراج کرد و این واحد با حداقل ظرفیت کار می کرد اما از ابتدای سال جدید کارخانه سامان کاشی بروجرد تولیدی نداشته و چند روز پیش 150 کارگر بیکار شدند.
به گزارش22خرداد بازتاب بروجرد، 37 درصد صنایع استان لرستان در بروجرد وجود دارد که حدود 60 درصد از صنایع بروجرد تعطیل و نیمه تعطیل هستند و بقیه صنایع هم با حدود نیمی از ظرفیت فعالیت دارند.
چند سالی است که قفل تعطیلی به نوبت بر در کارخانه های این شهر محکم زده می شود و کارگران زیادی پس از سالها تلاش و کوشش از کار بیکار می شوند.
مدتی پیش مشکلات سامان کاشی بروجرد به حدی رسید که تجمعات پی در پی کارگران این واحد به همراه خانواده هایشان در مقابل فرماندای صورت گرفت .
چند ماه حقوق معوقه و عدم واریز بیمه این کارگران بخشی از مشکلات کارگران است و کارگران با سابقه های مختلف کاری بعد از اخراج از کار، باید در به در دنبال کار باشند.
عدم پرداخت3ماه حقوق کارگران پیمانکاری پالایشگاه ستاره خلیج فارس بندرعباس
کارگران پیمانکاری پالایشگاه ستاره خلیج فارس در بندرعباس با وجود گذشت سه ماه از سال جدید مطابات مزدی خود را دریافت نکردهاند.
به گزارش22خردادایلنا،یکی از این کارگران گفت: دستمزد اسفند واریز نشده که البته کارفرما وعده داده تا روز دوشنبه آن را واریز کند که چندان خوشبین نیستیم زیرا در گذشته هم چنین وعدههایی میدانند و فقط بخش کوچکی از آن را واریز میکردند.
قراردادهای کارگران پیمانکاری پالایشگاه ستاره خلیج فارس موقت و سه ماهه است از این رو کارگران این پالایشگاه همواره از نداشتن امنیت شغلی گله میکنند.
شرکتهای پیمانکاری طرف قرارداد با کارفرمای مادر پالایشگاه، کمبود نقدینگی و عدم پرداخت صورت وضعیت های پیمانکاری را دلیل تاخیر در پرداخت دستمزد کارگران عنوان کرده اند.
عدم پرداخت6ماه حقوق وعیدی 54 کارگر کارخانه ورقکاران تبریز
به گزارش22خردادایلنا،کارگران کارخانه ورقکاران تبریز گفتهاند، در این واحد تولیدی حدود 54 کارگر مشغول به کار هستند. این کارگران علاوه بر تعویق بیش از 6 ماه دستمزد که مربوط به چهار ماهه پایانی سال 94 ودو ماهه آغازین سال 95 میشود، 80 درصد عیدی سال 94 خود را هنوز دریافت نکرده است.
بنا به گفته کارگران، مشکلات این کارخانه از ماههای آغازین سال 94 با اختلافات بین سهامداران کارخانه آغاز شده است و در طول این مدت میزان تولیدات این کارخانه با کمبود مواد اولیه تولید به حداقل نیم رسیده است.
به گفته این منابع همچنین ادامه اختلافات سهامداران کارخانه بر سر مدیریت کارخانه باعث شد تا از مجموع 134 کارگر این کارخانه، 70 نفر از کارگران خود را با اخراج کارفرما از دست بدهند. هم اکنون این کارگران اخراجی از مقرری بیمه بیکاری استفاده میکنند.
کارگران درباره معوقات بیمهای خود نیز میگویند، با وجود آنکه کارفرما هر ماه مبالغی را از حقوق کارگران این واحد برای پرداخت حق بیمه آنان کسر میکند اما آن را به موقع به تأمین اجتماعی پرداخت نمیکند.
دومین قرار ملاقات دهه هشتادیها این بار در پارک آب و آتش
پليس مانع از تجمع دوباره دهه هشتادیها شد
پس از آن قرار جنجالی در مرکز خرید کوروش، این بار دهه هشتادیها تصمیم گرفتند كه به پارک آب و آتش بروند و دورهمی خود را آنجا برگزار کنند. هماهنگیها برای این ملاقات درست مانند قرار قبلی از طریق تلگرام انجام شده بود. بعد از ظهر پنجشنبه جمعیت زیادی به پارک آب و آتش رفتند؛ اما با حضور ماموران پلیس زیادی مواجه شدند که پل طبیعت را بسته بودند و مانع از تجمعشان شدند. قرار دهه هشتادیها در پارک آب و آتش، تنها دو روز پس از میتینگ پر سر و صدایشان در مرکز خرید کوروش، هماهنگ شد. قرار سهشنبه بعد از ظهری که با بسته شدن درهای پاساژ و حضور ماموران به پایان رسید. آنها گفته بودند که این قرار تنها یک دورهمی به مناسبت به پایان رسیدن امتحانات بود. «ناصر» یکی از همین دهه هشتادیها که روز پنجشنبه برای شرکت در این قرار ملاقات به پارک آب و آتش رفته بود، به «شهروند» میگوید: «ما برای قرار به پارک آب و آتش رفته بودیم اما دیدیم که میتینگ رپرهاست، اما آن هم برگزار نشد.» او به حضور ماموران در پارک اشاره میکند: «ماموران اول پارک طالقانی را بسته بودند. ما میخواستیم برویم روی پل طبیعت اما آنجا را هم بستند و آخر سر از اتوبان وارد پارک شدیم.» او میگوید: «در میان ماموران، نیروهای گشت ارشاد هم دیده میشدند و آن طرف پل ایستاده بودند، پلیس تنها تذکر میداد و من ندیدم کسی را دستگیر کنند.» او حرفهای دیگری میزند: «خیلی از کسانی که آمده بودند وقتی پل را بستند، رفتند اما جمعیت زیادی هم ماندند، همینطور هم به تعدادشان اضافه میشود. بیشتر کسانی که آمده بودند به خاطر میتینگ بود، وقتی دیدند برگزار نمیشود، رفتند».
«ناصر» دانشآموز دوم دبیرستان رشته ریاضی است که در قرار ملاقات قبلی هم حضور داشت؛ همان قرار دوهزار نفری دهه هفتادیها و هشتادیها. آنها، دختران و پسران دبیرستانی دو روز سهشنبه و چهارشنبه، به مجتمع تجاری کوروش رفتند تا پایان امتحانات مدرسهشان را دورهم باشند. کارت دعوتشان تلگرامی دست به دست شده بود، چندین کانال تلگرامی و تعداد زیادی صفحه در اینستاگرام، تبلیغات این دعوت همگانی برای دهه هفتادی و هشتادیها را عهدهدار شده بود؛ در این پیامها از دانشآموزان تهرانی خواسته شده بود به مجتمع کوروش بروند و تمام شدن امتحانات و شروع تعطیلات تابستان را دور هم جشن بگیرند.
منبع:شهروند-22خرداد
اخبارکارگری23خرداد1395
صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای آقدره رساتر کنیم
پافشاری جعفرعظیم زاده برخواسته خود و وضعیت بحرانی جسمیش
دیروز 22 خرداد ماه همزمان با برگزاری تجمع اعتراضی جمعی از کارگران و معلمان بهمراه خانواده عظیم زاده درمقابل زندان اوین که بامقاومت و ممانعت شدید نیروهای امنیتی، لباس شخصی و پلیس انتظامی همراه بود، در درون زندان نیز جعفر عظیم زاده پنج شش بار به مدت کوتاه سرش گیج رفته واز حال میرود و کف سلول میافتد و این مسئله در گزارش زندان نیز به ثبت میرسد.
جعفرعظیم زاده تا کنون علیرغم بحرانی و غیرقابل پیش بینی شدن وضعیت جسمی اش پس از 45 روز اعتصاب غذای طولانی همچنان با اصرار بر تحقق خواسته اش مبنی بر تجدیدنظر بر پرونده اش بعنوان کوچکترین اقدام و نخستین گام قوه قضائیه در اجرای آن خواسته ومطالبه عمومی که مشترکا“ با اسماعیل عبدی طی بیانیه ای که بمنظور حذف اتهامات امنیتی از پرونده های کارگران و معلمان و فعالین اجتماعی مطرح کرده اند، همچنان به اعتصابش ادامه میدهد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران دستگاه قضایی را مسئول مستقیم هر گونه عواقب زیانبار و غیر قابل پیش بینی این اعتصاب غذای طولانی میداند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
23 خرداد 95
احضار و بازجویی از زاهد مرادی فعال کارگری
به گزارش رسیده روز شنبه 22 خرداد، زاهد مرادی فعال کارگری توسط اداره اطلاعات سنندج احضار گردید. این اداره طی تماس تلفنی از نامبرده خواست که روز يكشنبه خود را به اداره اطلاعات سنندج معرفي كند.
بر اساس اين گزارش ، نامبرده روز يكشنبه 23 خرداد از ساعت 12 تا 16 در اداره اطلاعات سنندج مورد بازجویی قرار گرفت. مامورین در تماس تلفنی یادآور شده بودند که نامبرده هنگام مراجعه بایستی کارت شناسایی به همراه داشته باشد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، احضار و بازجویی از زاهد مرادی فعال کارگری را محکوم کرده و همچنین خواهان آزادی کارگران و فعالین کارگری دربند و زندانیان سیاسی می باشد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
23 خرداد 1395
بیانیه تعدادی از سازمانهای مردم نهاد به مناسب روز جهانی مبارزه با کار کودک
تمام 365 روز سال را با کار کودک مبارزه کنیم!
کار کودک هیولای بزرگ، بیرحم و گرسنهای است که توسط اربابان سرمایهدار خلقشده است، از کودکی انسانها تغذیه میکند و سود و پول استفراغ میکند. راههای متفاوتی برای مقابله با این هیولا گزارششده است؛ اما ما فعالان جنبش لغو کار کودک فقط یک راه میشناسیم و آن قطع کردن دست سازندگان است.
مرتضی – پسربچۀ فال فروشی که جسدش در کنار ریل راهآهن درحالیکه با شلوارش خفهشده، پیدا میشود
وحید – کودک کار دستفروش در حال عبور از خیابان دچار تصادف اتومبیل میشود و میمیرد
رسول – از خردسالی در کارگاههای خیاطی کار میکرده است، بارها و بارها مورد تجاوز جنسی قرارگرفته است
مهناز- کودک کار شاغل در کارگاه تا سنین نوجوانی نیروی کارش را به خدمت تولید کالا گرفتند و بعد تنش را برای فروش مورد بهرهبرداری قراردادند
مسعود – از چهار سالگی کارگر آهنگری بوده است، اکنون نیز کارگر است … .
در هر 3 ثانیه یک کودک جان خود را از دست میدهد و در 24 ساعت این عدد 28.800 نفر میشود.
نمونههای ذکرشده در بالا سرنوشت اغلب کودکانی است که بهاجبار و برای رهایی از گرسنگی و مرگ وارد بازار کار شدهاند و شاید بتوان گفت ماندن در چرخه تولید و تبدیل به کارگری بزرگسال شدن شاید بهترین و ایدهآلترین اتفاقی است که میتواند برایشان رخ دهد، مسئولیت ما در قبال چنین سرانجامی برای کودکانمان چیست؟
12 ژوئن روز جهانی مبارزه با کار کودک است، روزانه در سرتاسر جهان کودکان زیادی به کار گمارده میشوند، این مسئله در حالی اتفاق میافتد که انسان قرن بیست و یک به سطح بالایی از آگاهی، شعور، روابط انسانی و اجتماعی دستیافته است و استانداردهایی برای زندگی خلق کرده است که در آن به گفتۀ سازمانهای بینالمللی، کودکان از جایگاه ویژهای برخوردارند و به فراخور کودک بودنشان میبایست بینیاز از هر نیازی باشند، با تمام این تفاسیر شاهدیم که در دنیا امروز علیرغم تمام دستاوردهای بشری اتفاقاتی میافتد که نمیتوان توجیهی برای آن، جز سودآوری عدهای قلیل یافت، اتفاقاتی که در آن کمترین توجهی به سرنوشت کودکان نمیشود.
اتفاقاتی چون جنگهای پیدرپی که سبب آوارگی و بیخانمانی میلیونها انسان شده و همۀ جهان متفقالقول اعلام میکنند که کودکان اولین و مظلومترین این قربانیان هستند. قربانیانی که اگر از جنگ و مهاجرت جان سالم بدر ببرند تازه تبدیل میشوند به نیروی کار ارزان کشور مقصد.
محروم کردن کودکان از «حق تحصیل رایگان»، آنان را در مقابل درهای بسته مدارس و مراکز آموزشی قرار داده و دروازۀ جدیدی به نام بازار کار به رویشان باز میکند.
تحمیل دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر به کارگران و دیگر مزدبگیران جامعه و در بیشتر موارد نپرداختن همان حداقل حقوق و دستمزد برای ماههای متوالی بدون توجه به عواقب فاجعهبار چنین بی حقوقی، برای کارگران و خانوادههایشان، این مورد اخیر از شنیعترین و غیرانسانیترین برخوردهای نهادهای دولتی است که در مقابل اعتراض کارگران معدن آق دره و معادن بافق به اخراج و تعویق حقوق چندماهه، بهجای دستمزد، شلاق را بر پیکرشان نشاندند.
نتیجۀ چنین بی حقوقیهایی اپیدمی شدن فقر و گرسنگی است که یا جان کودکان را میگیرد و یا تهدیدی است در کمینشان با این تیتر: کار یا مرگ بر اثر گرسنگی.
این مسئله آنچنان بزرگ و خطیر است که ILO در بیانیه اخیر خود صراحتاً اظهار میدارد: * «… روز جهانی فرصتی است تا مخالفت خود با کار کودک را اعلام کنید. برای پیوستن به فراخوان پایان دادن به کار کودکان در زنجیرۀ تولید و فراخواندن کشورهایی که هنوز مقاوله نامههای سازمان جهانی کار درباره کار کودک را تصویب و عملی نکردهاند به امضا و تنفیذ این اسناد، ما از شما و سازمانتان دعوت میکنیم که بخشی از [برنامه] این روز جهانی باشید. هر عملی مؤثر است و ما در کنار یکدیگر میتوانیم تغییر ایجاد کنی».
صدور بیانیه با این محتوا و سمتوسو، از سازمانی فرمالیستی نظیر ILO اتفاقی نیست و حاکی از دو نکتۀ اساسی است. نخست آنکه عمق و گسترۀ فاجعهآمیز کار کودکان چنان به نقطه بحرانی رسیده است که حکام و نمایندگان آنان را وادار به واکنشی میکند که انگار تابهحال از آن خبر نداشتهاند؛ اما دوم اینکه حکمت این رویکرد ازآنروست که جامعه متمدن جهانی کمر همت به پایان دادن به این ظلم خونبار بسته است. در هیچ کجای جهان فریاد حقطلبیای را نخواهید شنید، مگر در آن، چه آشکارا و چه در مضمون خواهان پایان دادن به فاجعه کار و استثمار از کودکان نباشند. این رویکرد همگانی جامعه جهانی است که خواب حکام و برنامه ریزان بهرهکشی از انسان را ربوده و به فکر چاره انداخته است. این واکنش و رویکرد، آینۀ تمام نمای خواست و مطالبه و نیز قدرت 99 درصد جامعه است که شعار پایهایاش، پایان دادن به بردگی و بهرهکشی انسان و پایان دادن به استثمار و کار کودکان است.
لغو کار کودک همین امروز، اعتبارش را از این موج و جنبش روبهجلوی امروز جهان گرفته است. جنبشی که فراخوان به حذف حاکمیت و تسلط یک درصدیها بر هستی انسان دارد و خواهان اداره و کنترل جهان به دست همگان است و منابع و ثروت جهان را متعلق به همۀ انسانها میداند. جنبشی که اصل تقدم حقوق و منافع کودکان بر هر مصلحت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و …را سرلوحه مبارزات خود قرار داده است.
برای ما فعالان، لغو کار کودک تنها از مسیر وارونه کردن مناسباتی که بر پایه بهرهکشی و بردگی مزدی بناشده است امکانپذیر است. فراخوان ما به همۀ تشکلها و آحاد جامعه، اعتراض به این وضعیت وحشتناک و شرایط غیرانسانی در جهان و بهویژه وضعیت کودکان کار است. ازاینرو هیچ فرصتی را برای مبارزه با «کار کودک» نباید از دست داد و از همه انسانهای مخالف با این پدیده مذموم دعوت میکنیم تا به صف لغو کار کودک بپیوندند. تأمین حقوق بنیادین کودکان چشمانداز تحقق حقوق پایهای هر انسانی در جهان امروز خواهد بود و «جهان شایسته کودکان، جهانی شایسته همگان است».
12 ژوئن روز جهانی مبارزه با کار کودک گرامی باد!
23 خرداد 95
12 ژوئن 2016
*برگرفته از بیانیه 2016 سازمان جهانی کار با عنوان «توقف کار کودک در زنجیرۀ تولید …».
برای اطلاعات بیشتر به آدرس www.ilo.org/ChildLabourWorldDay مراجعه فرمایید و یا با ipec@ilo.org تماس بگیرید.
سازمانهای مردم نهادی که این بیانیه را امضا کردند:
- موسسه آوای امید
- جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان
- موسسه برای فردای کودکانمان – رشت
- موسسه روانشناختی گوهراندیشان
- مرکز پژوهش و آموزش رهایی
- موسسه صیانت از نهاد خانواده بیرجند
- جمعیت حامیان کودکان کار رشت
- مرکز حمایتی کودک و خانواده شهرکرد
- کلینیک مددکاری اجتماعی آریانا ( استان چهارمحال و بختیاری)
- انجمن دوستداران کودک – تبریز
- مرکز موج مهر-شیراز
- مرکز حمایتی_ آموزشی کودک و خانواده اندیشه نیک همدان
- موسسه حمایتگران نونهال البرز
- انجمن یاری کودکان در معرض خطر
- موسسه پناه کودکان کار – قزوین
- موسسه میعادگاه مهر زاگرس – ایلام
- کانون یاریگران دانشگاه صنعتی شریف
- انجمن خیریه حمایت ازکودکان کاراحسان – لرستان
- موسسه کودکان آفتاب
به مناسبت 12 ژوئن، روز جهانی لغو کار کودک
کودکان کار، محصول جامعه طبقاتی کنونی و نتیجه بی چون چرای عملکرد سرمایه داری و عدم حمایت های اجتماعی و اقتصادی از آنها هستند.
کار کودک، بی هویت نمودن زندگی کودکانه و فرو ریختن تمام آرزوها و شادی های آنها می باشد. تاریخن در نظام سرمایه داری، به دلیل نیروی کار ارزان کودکان، از این نوع استثمار به شدت استفاده شده است. از سوی دیگر رشد مبارزات کارگری در دو قرن گذشته و طرح مطالبات طبقاتی از سوی پیشروان کارگری، حاکمان سرمایه داری را ناچار به قبول مفادی از حقوق کودک کرده که بسیاری از کشورها آن را امضا و متعهد به اجرای آن شده اند. اما از آن جایی که سرمایه داران سود را بر هر چیز دیگری ترجیح می دهند و برای دستیابی به این هدف، با هم رقابت می کنند؛ بسیاری از کشورها پایبند به ممنوعیت لغو کار کودک نیستند. برای نمونه در کشورهای امریکای لاتین، آسیا و آفریقا به دلیل ضعف همبستگی و نبود تشکل های قدرتمند کارگری و هم چنین توهمات ملی گرایانه و قوم پرستی و سرکوب و ارعاب دولت ها، کار کودکان هم چنان یکی از معضلات طبقه کارگر است. از یک سو در کشورهای همین قاره هاست که بسیاری از محصولات کشورهای اروپایی تولید می شود و از سوی دیگر، کشورهای پیشرفته سرمایه داری غربی، ادعای رعایت حقوق کودک را در کشور خود دارند.
اگر چه افراد در سنین کمتر از 18 سال کودک محسوب می شوند و در چهار چوب قوانین بین المللی، دولت ها خود را ملزم به رعایت به این موارد نموده اند، اما به نظر می رسد که می خواهند سن کار کودکان را از 15 سال به 14 سال تغییر دهند، که این خود نشان از عدم پایبندی امضا کننده گان این قبیل عهدنامه ها را دارد. بر اساس آمار سازمان جهانی کار، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان از کودکی محروم می شوند. طبق همین آمار، بیش از 168 میلیون نفر ازاین کودکان وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام وقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲درصد در آفریقا، ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند. قاچاق انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به بازار کاراست. به جز کارگری ِ بردهوار، روسپیگری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشتهای کودکان قاچاق است. این کودکان علاوه بر بخش های غیر رسمی اقتصاد، در همه بخش های تولید از کشاورزی گرفته تا واحدهای تولید صنعتی فعالیت دارند. در کشور امریکا و با همه ادعاهای پیشرفت و دموکراسی، بیش از 500000 کودک کار در مزارع این کشور مشغول به کار هستند.
در ایران هم کار کودک به دلیل بحران اقتصادی و وجود بیکاری و همراه با آن فقر خانواده ها و نبود حمایت های اجتماعی، تراژدی دردناکی را به وجود آورده است. گزارش مرکز آمار ایران نشان می دهد که بیش از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار کودک کار در ایران وجود دارد که در معرض جدی کودک آزاری جسمی، جنسی و اعتیاد قرار دارند. این در حالی است که به نظر بسیاری از مدافعان حقوق کودکان بیش از هفت میلیون نفر کودک کار وجود دارد که در جاهای مختلف و زیان آور مشغول به کار هستند.
اگر چه آمارهای موجود نهادهای بین المللی در باره کار کودکان، تنها بخشی از این واقعیت را به ما نشان می دهد، اما آن چه از آمارها مثال زده شد، نشان از زندگی فلاکت بار کارگران و زحمتکشان زیر سیطره مناسبات سرمایه سالار موجود بر جهان را دارد. افزایش دستمزد مزدبگیران جامعه بر اساس زندگی شایسته و امروزی، بیمه بیکاری به بیکاران و تحصیل رایگان برای همه کودکان، بخشی از اقداماتی است که می تواند مانع گسترش کار کودکان شود. کار کودکان باید ممنوع شود و هر طرحی برای رسمیت بخشیدن آن باید لغو شده و محکوم گردد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
1395/03/22
تجمع اعتراضی کارگران فولاد زاگرس در محل وزارت کار
به گزارش23خرداد سایت سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه،امروز ۲۳خرداد از ساعت ده صبح همزمان با مراجعه تعدادی از رانندگان شرکت واحد در محل وزارت کار برای رسیدگی به شکایت تقلب و تخلفات شوراهای اسلامی کار شرکت واحد در انتخابات ،تعدادی از کارگران فولاد زاگرس در محل وزارت کار برای عدم پرداخت ۹ماه حقوق معوقه خود دست به تجمع اعتراضی زدند که تا این لحظه هنوز این تجمع اعتراضی در محل وزارت کار ادامه دارد.
به گزارش امروزایلنا درهمین رابطه، 28 کارگر کارخانه فولاد زاگرس در پی عدم پرداخت مطالبات مزدی امروز صبح به تهران آمدند تا در وزارت کار پیگیر مطالبات خود باشند .
این 28 کارگر، 9 ماه مطالبات مزدی پرداخت نشده طلبکارند.
تجمع اعتراضی کارگران بیکارشده ارج مقابل درب کارخانه
امروز صبح23خردادماه، جمعی از کارگران بیکارشده کارخانه ارج پشت درب این کارخانه جمع شدند تا اعتراض خود به اخبار صدا و سیما را نشان دهند.
به گزارش23خرداد ایلنا، امروز از ساعت نه صبح حدود 20 نفر از کارگران بیکار شده کارخانه ارج مقابل درب کارخانه اجتماع کردند.
به گفته کارگران، این اجتماع در اعتراض به اخبار منتشر شده توسط صدا و سیما صورت گرفته است.
در شب های گذشته، صدا وسیما با پخش گزارشی از کارخانه ارج مدعی شده است که تولید در این کارخانه ادامه دارد.
کارگران می گویند که این کارخانه مدتهاست که خطوط تولید را متوقف کرده و آخرین اخراج کارگران نیز اسفندماه گذشته انجام شده است.
خاتمه چادرنشینی 16روزه کارگران بازنشسته کارخانه صنایع مخابراتی راه دور شیراز
کارگران بازنشسته کارخانه صنایع مخابراتی راه دور شیراز I.T.I از ابتدای هفته جاری با برچیدن چادرهایشان به اقامت 16 روزه خود در محوطه این واحد تولیدی خاتمه دادند.
به گزارش23خردادایلنا،یکی از این بازنشستگان با اعلام این خبر گفت: به دنبال برگزاری جلسه کمیسیون کارگری استان در هفته های گذشته و تصمیم به بازگشایی کارخانه، از ما خواسته شده است که چادرهای خود را از محوطه کارخانه جمع کنیم.
این بازنشسته کارخانه I.T.I با بیان اینکه درخواست مورد نظر از سوی مسئولان استانی طرح شده است؛ افزود: ظاهرا هدف از این کار فراهم کردن مقدمات راهاندازی کارخانه است چرا که شنیدهایم مدیران کارخانه قصد دارند در همین روزها ماشین آلاتی را که به تازگی خریداری کرده برای نصب و راه اندازی به داخل کارخانه بیاورند.
اخبار کارگری24خرداد1395
صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای آقدره رساتر کنیم
محمد جراحی در اعتراض به عدم رسیدگی به خواسته های جعفر عظیم زاده و در همبستگی با وی ، به مدت محدود اعلام اعتصاب غذا کرد
محمد جراحی در تماسی تلفنی از زندان تبریز اعلام کرد که بعد از ۴۴ روز بی توجهی به خواسته های جعفر عظیم زاده، با توجه به بحرانی شدن وضیت وی، از روز دوشنبه ۲۴ خرداد به مدت سه روز اعتصاب غذا خواهد کرد. جراحی به خاطر بیماری اش باید دارو مصرف کند.
محمد جراحی، کارگر زندانی، با وجود سرطان تیروئید و نیاز به ادامه درمان در خارج از زندان، همچنان بدون مرخصی، سالهای حبس خود را در زندان تبریز می گذارند.
۲۴ خرداد ۱۳۹۵
وضعيت وخيم جعفر عظيم زاده در چهل و پنجمين روز اعتصاب غذا
اكرم رحيم پور، همسر جعفرعظيم زاده، در گفتگو با راديو ندا از وضعيت وخيم عظيم زاده در چهل و پنجمين روز اعتصاب غذا و بي توجهي عامدانه مسئولين به درخواست هاي برحق ايشان، سخن مي گويد.
گوش کنید: http://www.radioneda.de/2016/06/13/Akram_Ra160612.mp3
بازداشت 6ساعته مرتضی کمساری از اعضای فعال سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه
*مرتضی کمساری از اعضای فعال سندیکای کارگران شرکت واحد امروز ۲۴خرداد توسط نیروهای انتظامی درمحل کارش دستگیر شد
مرتضی کمساری از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد در سامانه ۳توسط نیروهای انتظامی دستگیر شد.
خبرهای رسیده از سامانه سه شرکت واحد که در حال برگزاری انتخابات فرمایشی و انتصابی تحت حمایت اداره کار استان تهران و مدیریت و حراست شرکت واحد می باشد، مرتضی کمساری همچنان در بازداشت نیروهای انتظامی و حراستی شرکت واحد می باشد. نیروی انتظامی و حراست شرکت واحد در صدد بازرسی گوشی آقای کمساری می باشد ولی آقای کمساری اجازه بازرسی نمی دهد و تحت فشار نیروهای انتظامی و حراستی قرار گرفته است حضور نیروی انتظامی و عوامل مدیریت و حراست در برگزاری انتخابات نمایشی، فرمایشی و انتصابی تحت حمایت اداره کار استان تهران و مدیریت و حراست شرکت واحد خلاف قانون کار و آیین نامه ها می باشد. بنابراین بازداشت مرتضی کمساری راننده سامانه سه در محل برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی کار فرمایشی تخلف محسوب می گردد و عوامل دستگیر کننده باید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه
۲۴ خرداد ۱۳۹۵
*مرتضی کمساری عضو سندیکا پس از شش ساعت بازداشت آزاد شد
آقای مرتضی کمساری راننده سامانه سه شرکت واحد امروز دوشنبه ساعت پنج صبح به دلیل اعتراض به تخلفات و تقلبات در انتخابات تحمیلی فرمایشی شورای اسلامی کار و فیلمبرداری از موراد تخلف و تقلب توسط مدیریت و حراست سامانه سه و اجرائیات نیروی انتظامی مستقر در شرکت واحد بازداشت شده بود پس از شش ساعت در ساعت 11:30 آزاد شد.
ایشان در اطاق اجرائیات نیروی انتظامی بازداشت و مدیریت و حراست قصد پاک کردن حافظه تلفن همراه ایشان را داشتند ولی کمساری تلفن همراه را در اختیار آنها قرار نداد. پس از آزادی مدیر سامانه سه به کمساری اعلام کرد پس از این اضافه کار و کارکرد ایام تعطیل شما قطع می شود و در صورت پافشاری بر مواضع حق طلبانه خودت، تغییر جغرافیایی محل کار شما انجام می شود و از تمام اختیارات خود برای اذیت شما استفاده می کنم.
سندیکا ضمن خشنودی از آزادی این کارگر حق طلب سندیکایی و تبریک به ایشان و همکاران، همچون گذشته برگزاری نمایش انتخابات شورای اسلامی کار تحمیلی و فرمایشی و اقدامات خلاف قانون و مجرمانه مدیریت و حراست شرکت واحد اتوبوسرانی را محکوم می نماید.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲۴خرداد ۱۳۹۵
اعتصاب کارگران کارخانه فرش پارس دراعتراض به عدم پرداخت چندین ماه حقوق وعیدی
به گزارش24خردادایلنا،این منابع کارگری گفتهاند کارخانه فرش پارس که هم اکنون در زمینه تولید کیسه های سیمان در شهرک صنعتی البرز قزوین فعالیت دارد حدود 32کارگر رسمی قدیمی و270 کارگر قرارداد موقت ودائم دارد که هر ماه حقوقشان با تاخیر پرداخت میشود.
این کارگران با بیان اینکه معوقات مزدی کارگران رسمی کارخانه هفت ماه است، افزودند: کارگران قرار دادی موقت کارخانه نیز برای مدت چهار ماه است که مزد دریافت نکردهاند.در عین حال حدود 60 نفر از کارگران قرار داد دائمی کارخانه نیز همسان با کارگران رسمی کارخانه 7 ماه مزد معوقه از کارفرما طلب دارند.
همچنین برپایه این اطلاعات در خصوص سایرمطالبات کارگران رسمی و قراردادی کارخانه فرش پارس گفته میشود: علاوه بر مزد معوقه هیچ کدام از کارگران رسمی وقرار دادی عیدی سال 94 خود را دریافت نکرده اند .
در عین حال به نقل از کارگران قرار داد موقت کارخانه فرش پارس گفته می شود که آنان علاوه بر عیدی سال 94 عیدی سال 93 را نیز از کارفرمای خود طلب دارند.
به گفته کارگران کارخانه فرش پارس، بیتوجهای کارفرما در پرداخت مطالبات معوقه آنها باعث شده است تا آنها طی چند روز گذشته چندین ساعت دستگاهای محل کار خود را به نشانه اعتراض خاموش کنند.
تجمعات اعتراضی کارگران معدن البرز شرقی وخانواده هایشان
جلب وتهدید به بازداشت کارگران معترض
به گزارش24خردادایلنا،از قرار معلوم تجمع روز گذشته زمانی آغاز میشود که گروهی از عوامل شهرداری شاهرود ابتدا در پوشش رسیدگی به فضای سبز این مجتمع وارد میشوند در نهایت با آوردن چند خودروی سنگین عمرانی در صدد تخریب قسمتی از مجتمع برمیآیند.
ظاهرا پیش از این نیز از سوی شهرداری شاهرود برای گروهی از ساکنان این منطقه اخطاریه تخلیه فرستاده شده بود و در عین حال مسئولان محلی تا این لحظه به اعتراض کارگران پاسخ مشخصی ندادهاند.
این منبع،از جلب سه نفر از کارگرانی خبر می دهد که در تجمع روز گذشته مجتمع رفاهی معدن البرز شرقی حضور داشتند.
به گزارش نسل شاهوار درهمین رابطه،کارگران معادن البرز شرقی شاهرود بار دیگر در اعتراض به نحوه واگذاری زمین های این مجموعه به شهرداری شاهرود تجمع اعتراضی کردند و در صورت تکرار بازداشت تجمع کنندگان و معترضان صورت می گیرد.
بنابهمین گزارش،عصر یکشنبه 23 خرداد ماه بار دیگر کارگران معادن زغالسنگ البرز شرقی شاهرود در اعتراض به نحوه واگذاری 42 هکتار از زمین های این معدن به شهرداری شاهرود تجمع کردند.
در این تجمع که از ساعت 16 آغاز و تا لحظاتی پیش از افطار ادامه داشت تعداد 250 نفر از کارگران معادن زغالسنگ البرز شرقی مقابل مجتمع اداری این شرکت تجمع اعتراضی خود را برگزار کردند..
کارگران معادن زغالسنگ البرز شرقی شاهرود معتقدند واگذاری صد در صدی سهام این شرکت امنیت شغلی کارگران را به خطر انداخته است.
از سوی دیگر 5 درصد از سهام تدریجی معادن و املاک شرکت زغالسنگ البرز شرقی متعلق به کارگران معادن است که بدون در نظر گرفته شدن این موضوع صد در صد سهام معادن به ذوب آهن اصفهان و صد در صد املاک آن به شهرداری شاهرود واگذار گردیده است.
کارگران معادن البرز شرقی شاهرود نیز در چندین نوبت تجمعات خود خواستار رسیدگی و پیگیری مسئولان کشور، استان و شهرستان در خصوص 5 درصد سهام تدریجی آنها از معادن و املاک این مجموعه شده اند اما سکوت مسئولان موجب اعتراضات کارگری در این معدن شده است.
آخرین تجمع اعتراضی کارگران معادن البرز شرقی مربوط به عصر گذشته است که از ساعت 16 در مقابل درب مجتمع اداری این شرکت برگزار شد. شمار کارگران شرکت کنندگان در این تجمع به 250 نفر می رسید. در پی این تجمع اعتراضی جلسه شورای تامین ساعتی قبل از نیمه شب تشکیل شد و بازداشت تجمع کنندگان و معترضان در صورت تکرار تجمع از مصوبات این جلسه بود.
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری درایران ـ خارج کشور،اتحاد بینالمللی درحمایت ازکارگران درایران:
گزارش مختصر از آکسیون اعتراضی 6 ژوئن در ژنو
یکصدوپنجمین اجلاس سالیانه سازمان جهانی کار در شهر ژنو از تاریخ دوشنبه 10 خرداد آغازگردید و تا جمعه 21 خرداد ادامه یافت. رژیم جمهوری اسلامی ایران همچون سال های گذشته این بار نیز چندین نفر ازمزدوران خود را به عنوان هیئت نمایندگان کارگران ایران به این نشست اعزام کرده بود. از جمله اعضای این هیئت عبارت بودند ازغلامرضاعباسی، رئیس ًکانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ً، اولیاعلی بیگی ، رئیس ًکانون عالی شوراهای اسلامی ً و سید محمد یار احمدیان ازسوی „مجمع نمایندگان کارگران ً. هیچ یک از افراد این هیئت که عنوان نمایندگی کارگران را یدک می کشیدند، ازسوی کارگران ایران انتخاب نشده بودند، و رسواتر اینکه این به اصطلاح نمایندگان کارگران، حتی منتخب اعضای آن سه تشکل دولتی نیز نبودند، و سر راست توسط مقامات امنیتی رژیم برای این ماموریت دست چین شده بودند. فرامرزتوفیقی عضو یکی ازاین سه تشکل دولتی یعنی ًمجمع نمایند گان کارگران ً ماهیت و کارکرد این تشکل های دست ساز و دولتی و „دست آورد“ احتمالی این هئیت اعزامی را حتی پیش از آنکه به ژنو گسیل شود، به خوبی اشکار می سازد؛ او می گوید: « میتوان براساس روال هرساله حدس زد که این نشست دستاوردی برای کارگران ایران نخواهد داشت» و اقرارمی کند که: « وقتی درانتخاب اعضای تشکلهای کارگری درسطح واحدهای تولیدی، استانی وکشوری آزاد نیستیم ونهادهای دیگری ازبیرون برای کارگران تصمیم گیری میکنند، هرکس دیگری نیزبه جز اعضای کنونی به ژنو سفر کنند، دستاورد شان هیچ خواهد بود» ومی افزاید: « هرکس دراین تشکلها عضو شود زیرسایه ونظارت وزارت کار و دیگرنهادها بالا میآید وهمواره وابسته خواهد ماند. اگراعتراضی هم بکند، بلافاصله به حاشیه رانده میشود» (وبلاگ تأمین ـ رسانه قلمرورفاه وبیمه های اجتماعی ـ 20 خرداد 1395). آری دولتی بودن هیئت اعزامی جمهوری اسلامی به اجلاس سازمان جهانی کار، چنان اشکار است که حتی عضو واعضائی از این تشکلات باصطلاح کارگری وابسته به رژیم نیزمجبوربه اقرارشده اند.
درحالی دست نشاندگان دولتی به نشست ژنواعزام می شوند، که کارگران ایران علاوه برتحمل فقر و گرسنگی ناشی از دستمزد های تا یک چهارم زیرخط فقر، در زیر شدیدترین سرکوب امنیتی، تعقیب، زندان وشلاق بسر می برند، ازانتخاب نمایندگان واقعی خود وایجاد تشکل مستقل کارگری محروم هستند و فعالین کارگری تحت پیگرد قرار دارند وبا اتهامات گوناگون به زندان محکوم میشوند.
نهادهای همبستگی واتحاد بینالمللی، دراعتراض به این انتصاب شدگان دولتی که تحت عنوان دروغین نمایند گان کارگری هر ساله در اجلاس سازمان جهانی کارشرکت می کنند، و با هدف افشای سیاست های ضد کارگری و جنایات رژیم جمهوری اسلامی و همکاری سازمان جهانی کار با آن، برگزاری وشرکت درآکسیون ژنو را مشترکاً در دستور کارقرار دادند ودر پی اعلام رسمی روز و ساعت این آکسیون ازسوی سه تشکل ایرانی ساکن سوئیس، دریک اطلاعیه مشترک، به دعوت سراسری اقدام کردند.
درآکسیون ششم ژوئن درژنو، علاوه بردوتشکل نامبرده، برخی دیگرازتشکلهای سیاسی، مدنی و پناهندگان ایرانی نیز دراین اکسیون اعتراضی شرکت فعال داشتند. همچنین فعالین سازمانها و احزاب چپ و کمونیست ایرانی در این اکسیون اعتراضی شرکت فعال داشتند. در مجموع تعداد شرکت کنندگان در اکسیون به دویست نفر می رسید. ازسوی هردوتشکل، بولتن ها و اعلامیه های جداگانه به زبانهای انگلیسی، فرانسوی وفارسی توزیع گردید: صدها نسخه ازبولتن چندین صفحه ای اتحاد بین المللی به زبان انگلیسی و فرانسوی که بطور فشرده وضعیت و مبارزه کارگران ایران، بگیر و ببند فعالین کارگری و معلمان، سرکوب تشکل های مستقل کارگری توسط رژیم اسلامی و نقض صریح و فاحش حقوق پایه ای کارگران از سوی رژیم را تشریح می کرد، در بین اعضای هئیت های نمایندگی کشورهای مختلف پخش شد. همچنین صدها نسخه ازبولتن دوازده صفحه ای انگلیسی نهادهای همبستگی که حاوی چکیده ای ازمبارزات یکساله کارگران ایران، نامههای فعالین کارگری ازجمله بهنام ابراهیم زاده وجعفرعظیم زاده ومحمود صالحی به سازمان جهانی کار، تشکلات کارگری درایران، اوضاع جنبش کارگری ایران، دستگیری وتعقیب فعالین کارگری بود بین شرکت کنندگان غیرایرانی پخش گردید.
دو نفر از فعالین اتحاد بین المللی هنگام پخش بولتن درفاصله دو اجلاس، جلوی درب ورودی سالن کنفرانس با اعضای هیئت قلابی کارگری از ایران به سرپرستی غلامرضا عباسی روبروشدند و همانجا رو در رو به حضور آنان در کنفرانس اعتراض کردند. آنها با طرح شلاق زدن کارگران معترض درایران و زندانی کردن فعالین کارگری و اشاره به اعتصاب غذای جعفرعظیم زاده، انزجار خود را از این اعمال وحشیانه و حکومت ضدکارگر جمهوری اسلامی بیان داشتند.
تعدادی ازنمایند گان، بویژه ازآفریقا با حضور در محل اکسیون و مشاهده عکسها وپلاکاردهای مربوط به اوضاع کاری واعتراضات کارگران در ایران، توجه خاصی به موضوع نشان دادند. خانم کاتارینا پرلیت، رئیس سندیکای سوئیسی ssp که در تظاهرات شرکت کرده بود با سخنرانی به دو زبان آلمانی و فرانسوی حمایت خود را از مبارزات کارگران درایران وتظاهرکنندگان اعلام داشت.
به نمایندگی از تظاهرات کنندگان، یک هئیت چند نفره، به دفتر سازمان جهانی کار رفتند و پوشه ای شامل ترجمه نامه های سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه، سندیکای نیشکرهفت تپه، 4 نهاد کارگری و نامه های بهنام ابراهیم زاده، محمودصالحی وجعفر عظیم زاده را که همگی خطاب به اجلاس سازمانی جهانی نوشته شده بودند را دراختیارخانم کورین کورتیس، مسئول امورسندیکائی این سازمان قراردادند. همچنین نامه اعتراضی ای که از سوی کمیته برگزار کننده تظاهرات-سوئیس خطاب به دبیر کل سازمان جهانی کار نوشته شده بود، به خانم کورتیس داده شد. در این نامه ضمن افشای نقض فاحش حقوق پایه ای کارگران در ایران از جمله نقض کنوانسیون های سازمان جهانی کار توسط رژیم اسلامی، بطور مشخص مماشات این سازمان با رژیم مورد اعتراض قرار گرفته و در خواست شده بود که هیئت به اصطلاح کارگری رژیم از این سازمان اخراج شود.
تظاهرات درمحیطی صمیمی آغازشد وادامه یافت. تعدادی ازشرکت کنندگان درسخنرانی وپیام های خود به توضیح زندگی ومبارزات کارگران درایران وافشای جنایات ضدکارگری جمهوری اسلامی پرداختند. ازجمله سخنرانان، مسئول سابق بخش آموزشی ً اتحادیه آزاد کارگران ایران ً بود که به تازگی مجبوربه ترک کشور شده است . قعطنامه پایانی تظاهرات که در آن ماهیت و سیاست های ضد کارگری رژیم جمهوری اسلامی و هیئت نمایندگی این رژیم در سازمان جهانی کار افشا و محکوم شده بود و شامل خواستهای اجتماعی ومدنی بود، توسط یکی از اعضای کمیته برگزار کننده تظاهرات خوانده شد . تظاهرات با آواز خوانی به زبان کردی پایان یافت.
تظاهرات 6 ژوئن در مجموع اقدامی به جا و موفق آمیزبود: تعداد شرکت کنندگان بیش ازسالیان پیش بود، تظاهرات در محیطی گرم و صمیمانه بر گزار شد، نهاد ها و سازمان های شرکت کننده ازحقوق یکسان برخورداربودند، تقریبا همه چیز به خوبی تدارک دیده شده بود و نظم بر کار ها حاکم بود. امید که هر گونه کمبود و نارسایی در حرکتهای مشابه در آینده مرتفع گردد. وظیفه خود می دانیم که از تمامی شرکت کنندگان، رفقایی که از صبح زود در این اکسیون اعتراضی فعالانه شرکت داشتند و کمیته برگزار کننده این تظاهرات قدردانی کنیم.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد سوسیالیسم
10 ژوئن 2016
اتحاد بینالمللی درحمایت ازکارگران درایران
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری درایران ـ خارج کشور
اخبار کارگری25خرداد1395
صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای آقدره رساتر کنیم
24کارگر معترض شهرداری اهوازبازداشت شدند
به گزارش25خرداد ایلنا، کارگران پیمانکاری شهرداری منطقه 4 اهواز روز گذشته در اعتراض معوقات مزدی خود تجمع کرده بودند که در جریان این تجمع 24 نفر از کارگران بازداشت میشوند.
به گفته کارگران این تجمع از ساعت 8 صبح روز گذشته مقابل ساختمان شهرداری منطقه 4 اهواز برگزار شده بود که ساعت 9 صبح، 24 نفر از کارگران توسط عوامل انتظامی بازداشت شدند.
از قرارمعلوم شب گذشته را این کارگران همچنان در بازداشت سپری کرده و امروز قرار است برای تشکیل پرونده قضایی به دادگاه منتقل شوند.
این کارگران که تعداد آنها حدود 70 نفر است، از ابتدای سال جاری دستمزد دریافت نکردهاند و همین مسئله باعث برپایی تجمع اعتراضی بوده است.
جعفر عظیم زاده در وضعیت جدال با مرگ است
جعفر عظیم زاده در چهل و هفتمین روز اعتصاب غذای خود بسر می برد. در این مدت مسؤلان قضائی به عنوان مسببین مستقیم به بند کشیدن انسانهای معترض به شرایط غیر انسانی ای که اکثریت عظیم جامعه ایران را احاطه کرده و به طبع آن به مثابه سوق دهندگان و مشوقان زندانیان در دست زدن به شیوه های منسوخ اعتراض، از جمله اعتصاب غذا، کمترین توجهی به خواست او نکرده اند.
مقاومت مقامات دولتی و قضائی در برابر اعتراضات وسیع جهانی در بکارگیری اتهامات امنیتی علیه فعالین جنبشهای موجود در ایران که در بیانیه مشترک جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی به مثابه خواست اصلی خود مورد تأکید قرار داده و اعتصابشان را با محوریت آن آغاز کردند و همچنین دهن کجی به صدها میلیون کارگر، معلم و فعال اجتماعی و حقوق بشری که چه به صورت شخصی و چه در قالب تشکلها و نهادهای داخلی و بین المللی خواهان تحقق این خواست و آزادی جعفر عظیم زاده بوده اند، باعث طولانی شدن مدت اعتصاب غذا گردیده و اکنون بعد از 47 روز این کارگر زندانی را به لبه مرگ کشانده است.
دست زدن زندانی به اقدامی مانند اعتصاب غذا برای بیان اعتراضش، قبل از هر چیز بیانگر وجود سیستم و فضائی مستبدانه و متعلق به دوران بربریت است که امروز به عنوان یک عقب گرد در دنیای مدرن قرن بیست و یکمی در راستای حفاظت از سرمایه داری ضرورت یافته است. فقط در چنین فضائی که به شیوه های متناسب با دنیای مدرنی که طبقه کارگر و بشریت آزادی خواه در مناطق وسیعی از کره زمین در خلق و تحمیل آن به سرمایه داری نقش تعیین کننده داشته ،امکان اعتراض نیست، زندانی ناچار به خود زنی و نابود کردن خود می شود. سرمایه داری ایران برای نجات خود از بحرانهایش از جمله بحران اقتصادی، از هیچ درجه از شقاوت و بی رحمی نسبت به انسانهای معترض بخصوص کارگران و بقیه مزدبگیران فرو گذار نیست. امروز سوق دان به خود زنی و نهایتا مرگ زندانیان با اعتصاب غذا ،نوعی از اعدام است که حکم آن در اعمال فشارها و فراهم نمودن شرایط ممانعت از بیان اعتراض به شیوه های غیر مخاطره آمیز نوشته شده و اجرای آن به خود زندانی واگذار شده است.
در دوره حاضر بیش از هر زمانی نیروی کار ارزان و کارگر رام و مطیع همچون برده، نیاز حیاتی سرمایه داری ایران برای نجات از بحران است. برای میسر کردن این شرایط، سرکوب عریان و خشن از نوع به گلوله بستن و به شلاق کشیدن رایج در دوران بربریت همراه با زندانی کردن انسانهای معترض مخصوصا فعالین و رهبران کارگری در زمره رؤس وظایف نظام سرمایه داری ایران قرار گرفته است. در نتیجه به مزاجش بد نمی آید زندانیانی که نقش فعال و رهبری کننده در جنبش های اعتراضی داشته اند، زیر فشار غیر قابل تحمل و غیر انسانی زندان به اشکال مختلف و بخصوص با اعتصاب غذا دست به خودکشی بزنند.
جعفر عظیم زاده بر خلاف باور خود که همیشه اعتصاب غذا را اقدامی در جهت نابودی نفس انسانی می دانست، فضای خفقان و استبداد شدید حاکم او را به اقدامی کشانده که منتقدش بوده است و امروز دارد قربانی اختناق و شرایط محرومیت از هر گونه آزادی و اجازه بیان اعتراض می گردد.
ما فعالین و اعضاء اتحادیه آزاد کارگران ایران همواره اعتصاب غذا را نه به مثابه روش مناسبی برای بیان اعتراض، بلکه اقدامی زیانبخش به حال هر انسان معترضی دانسته ایم. اما معتقد بوده و هستیم با وجود اینکه اعتصاب غذا را شیوه مناسب مبارزه نمی دانیم، دفاع نکردن و تنها گذاشتن انسانهایی که در اعتراض به ناهنجاریهای موجود در جامعه و در زندان جان خود را در معرض خطر قرار داده و از جان گذشتگی می کنند، هیچ توجیهی ندارد. از اینرو از زمان صدور بیانیه مشترک جعفرعظیم زاده و اسماعیل عبدی تمام تلاش خود را به کار گرفتیم تا همراه با صف اعتراض جهانی، هر چه سریعتر به خواست این رهبران زندانی دو جنبش درون طبقه کارگر پاسخ داده شود و از بروز اتفاقات ناگوار احتمالی جلوگیری گردد. در نتیجه فشارهای ناشی از حمایتهای جهانی، اسماعیل عبدی موقتا آزاد گردیده ولی تا امروز دستگاه قضائی از آزادی جعفر عظیم زاده خودداری نموده و به این ترتیب از پاسخگوئی به خواست صدها میلیون انسان در سراسر جهان سر باز زده است. جعفر عظیم زاده هم اکنون در شرایط بحرانی و کاملا مخاطره آمیز قرار دارد و به معنای واقعی در حال جدال با مرگ است. بانی و مسؤل وضعیت جسمانی کنونی این زندانی، قوه قضائیه است و در صورت رخداد هر اتفاق ناگواری بی تردید شاهد وقوع طوفان اعتراضات خواهد بود.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
25 خرداد 95
نامه اعتراضی بزرگترین اتحادیه کارگری کانادا در محکومیت احکام شلاق و در حمایت از جعفر عظیم زاده
۱۳ ژوئن ۲۰۱۶؛
به نمایندگی از اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا، ما ناراحتی عمیق خود را در ارتباط با حکم بی رحمانه شلاق علیه ۱۷ کارگر معدن طلای آق دره در ماه مه ۲۰۱۶ در ایران ابراز می کنیم. این کارگران برای امنیت شغلی و علیه بیکارسازیها دست به اعتراض زده بودند. صدور چنین احكام غیرانسانی ای علیه کارگران معترض نقض آشکار مقاوله نامه های بین المللی شناخته شده دررابطه با حقوق کارگری و انسانی می باشد.
علاوه بر این، ما همچنین نگران وضعیت جعفر عظیم زاده، رئیس هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، که از ۲۹ آوریل ۲۰۱۶ در اعتصاب غذا به سر می برد هستیم. او از نومبر ۲۰۱۵ برای گذراندن حکم شش سال حبس تعزیری با اتهام “ اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی“ که به دلیل فعالیتهای کارگری ایشان بوده است، در زندان اوین محبوس است. جعفر در یک اعتصاب غذای نامحدود علیه این اتهام های ساختگی به سر می برد، و ما نگران هستیم که حکومت ایران بطور روتین از این اتهامات ساختگی علیه فعالینی که سیاستهای ضدکارگری روزافزون دولت ایران را محکوم می کنند استفاده میکند.
ما نگران سلامتی و تندرستی جعفر عظیم زاده و دیگر کارگران زندانی در ایران هستیم، و خواست آزادی فوری و بدون قید وشرط آنها را انعکاس می دهیم. ما قویا احکام بی رحمانه شلاق علیه کارگران معدن طلای آق دره را محکوم می کنیم؛ شلاق یک عمل بشدت بی رحمانه و نوعی از شکنجه است و باید بلافاصله متوقف و ممنوع شود.
ترجمه و تکثیر از اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران-اصل نامه در سایت و تویتر انگلیسی اتحاد بین المللی درج خواهد شد.
twitter.com/IASWIinfo;
facebook.com/IASWI
علیرغم بگیروببند وتهدید شورای تامین تجمعات اعتراضی کارگران معدن البرز شرقی امروزهم ادامه پیداکرد
آزادی 3کارگرمعترض بازداشتی با قید وثیقه
در ادامه اعتراضهای روزهای اخیر کارگران معدن زغال سنگ البرز شرقی به واگذاری مالکیت زمینهای کوی سازمانی کارگران این مجتمع معدنی، صبح امروز نیز تجمعی در مقابل دفتر اداری معدن البرز شرقی برپا شد.
به گزارش25خردادایلنا،تعدادی از کارگران این واحد معدنی با اعلام این خبر گفتند: در این اجتماع اعتراضی که ساعتی قبل با وعده رسیدگی کارفرما خاتمه یافت، موضوع پرداخت نشدن معوقات مزدی نیز در کنار اعتراض به واگذاری مالکیت زمین کوی سازمانی کارگران مطرح شد.
در عین حال منابع با یادآوری اینکه در جریان اجتماع دو روز گذشته آنها سه نفر از کارگران توسط عوامل انتظامی بازداشت شده بودند، افزودند: هر سه فرد یاد شده ساعت 14 و 30دقیقه روز گذشته با قرار وثیقه آزاد شدند.
در خصوص طلب مزدی این کارگران نیر گفته می شود: معدن زغال سنگ البرز شرقی نزدیک به 1400 کارگر دارد و از قرار معلوم هرکدام از آنها معادل دو ماه مزد و حق عیدی پرداخت نشده طلبکارند.
اعتصاب کارگران شرکت زراعی دشت نازدراعتراض به نداشتن قراردادکار،شرایط کاروعدم پرداخت حقوق
از صبح امروز25خردادماه،جمعی از کارگران شرکت زراعی دشت ناز دراعتراض به نداشتن قراردادکار،شرایط کاروعدم پرداخت حقوق دست به اعتصاب زدند.
به گزارش25خرداد فارس ، پیش از ظهر امروز بیش از 150 نفر از کارگران شرکت زراعی دشتناز در پی اعتراض به شرایط کاری و قراردادی دست به اعتصاب زدند.
این اعتراضات در سالهای گذشته نیز سابقه داشت اما توجه نشدن به خواستههای کارگران این شرکت موجب شد تا مشکلات آنان تا به امروز ادامه داشته باشد.
این کارگران در حالی دست به اعتصاب زدهاند که نداشتن قرارداد، بیمه ناقص، بیکاری در روزهای بارانی و برخی دیگر از مشکلات در شرایط کاری دلیل صلی این اعتراض بوده است و آنان خواهان رسیدگی هر چه سریعتر مسؤولان شدند.
اعتصاب کارگران کارخانه فولاد دماوند امیرآباد دراعتراض به نداشتن امنیت شغلی وعدم پرداخت حقوق وحق بیمه
امروز25خردادماه، کارگران کارخانه فولاد دماوند امیرآباد دراعتراض به نداشتن امنیت شغلی وعدم پرداخت حقوق وحق بیمه دست از کارکشیده ودراداره تأمین اجتماعی تجمع کردند.
به گزارش25خردادفارس،محمدحسن ستونه امروز در بهشهر، درباره تحصن جمعی از کارگران کارخانه فولاد دماوند در بندر امیرآباد این شهرستان، اظهار کرد: شرکت صنایع فولادسازان دماوند در بندر امیرآباد متحمل بدهی و مشکلاتی در پرداخت حقوق کارگران شده است، لذا کارگران پس از مطلعشدن از این موضوع در تأمین اجتماعی تجمع کردند.
رئیس اداره تأمین اجتماعی بهشهر گفت: در نشستی که امروز با فرماندار بهشهر داشتیم، مشکل تا حدود زیادی حل شده و از کارگران خواسته شد تا سر کار بازگردند اما آنها مشغول کار نشدند
ادامه اعتراض کارگران فولاد زاگرس نسبت به عدم رسیدگی وزارت کاربه وضعیتشان
به گزارش25خردادایلنا،جمعی از کارگران فولاد زاگرس که در روزهای گذشته برای پیگیری مطالبات خود به تهران آمده بودند از عدم پاسخگویی مسئولان خبر دادند.
به گفته این کارگران، صندوق کارکنان فولاد به عنوان یکی از سه سهامدار اصلی فولاد زاگرس منتظر تایید مسئولان وزارت کار برای پرداخت سهم خود از دستمزد معوقه 28 کارگر فولاد زاگرس است.
از قرار معلوم، حدود چهل روز پیش از این، مدیریت این صندوق نامه ای خطاب به وزیر کار نوشته است که تا کنون این نامه بی پاسخ مانده است.
این کارگران که پس از انحلال کارخانه فولاد زاگرس در اسفند 92 مقرر شد برای امورات نگهبانی و مراقبت در کارخانه باقی بمانند می گویند: 9 ماه بدون دستمزد از کارخانه مراقبت کردیم و اکنون خواسته مشخص ما رسیدگی وزارت کار به وضعیت ما و تسهیل پرداخت معوقات مزدی است.
تجمع کارگران بیکارشده یکی از کارخانه های یزد مقابل تعاون، کار و رفاه اجتماعی
بخشش 4ماه حقوق معوقه شرط کارفرما برای تمدید قرارداد این کارگران
به گزارش یزدرسا، علی اصغر یزدانی راننده لیفتراک کارخانه با بیان اینکه 12 سال سابقه کار در کارخانه را دارم اظهار کرد: از ماه تیر سال گذشته تاکنون دستمزد ما را تسویه نکرده اند شما خودتان را جای ما بگذارید آیا این انصاف است. زن و بچه های های ما چه گناهی کردند، آیا بعد از دوازده سال حق زحمات ما این است.
این کارگر افزود: از عید تا حالا بیکارم هستم، مدیران کارخانه می گویند باید حقوق 4 ماه خود را ببخشید تا با شما قراداد ببندیم.
یزدانی درادامه گفت:استانداری، اداره کار و سایر مسئولین هیچ کاری برای ما انجام نداده اند.
سید جمال دهقان یکی دیگر از کارگران این کارخانه با بیان اینکه حدود سه سال و نیم است در این کارخانه کار می کنم اذعان کرد: نزدیک به یکسال است که حقوقی دریافت نکردم و به هر ارگانی مراجعه می کنم به هیچ طرقی مشکلم حل نشده و تنها جوابی که می دهند این است که باید از راه قانونی اقدام کنید.
اخراج500 کارگر پروژه توسعه فرودگاه امام با6ماه حقوق معوقه
پروژه های احداث ترمینال زیارتی (سلام)، اپرون، راه های دسترسی اپرون سلام، پل هواپیما رو، باند جنوبی، بهسازی باند شمالی،توسعه پارکینگ3، رستوران و پییر شرقی و غربی و پروژه شهرک فرودگاهی در حال حاضر تعطیل و500کارگرش با 6ماه حقوق معوقه اخراج شدند.
به گزارش25خردادتسنیم،در پروژه ترمینال سلام تا بهمن سال گذشته حدود 500 کارگر کارمیکردند اما در حال حاضر کارگران اخراج شده اند و 6ماه حقوق دریافت نکردهاند.
عدم پرداخت6ماه حقوق ومطالبات کارگران معدن زغال سنگ بلده
به گزارش25خردادایلنا،یکی از این کارگران با اعلام این خبر گفت: نزدیک به 80 نفر هستیم که زیر نظر پیمانکار در این واحد معدنی به استخراج زغال سنگ مشغولیم.
وی بابیان اینکه تا سال گذشته در این معدن بلده نزدیک به 150 کارگر مشغول کار بودند؛ افزود: از بهمنماه سال گذشته قرارداد کار حدود 70 نفر از همکارانمان دیگر تمدید نشد و در نتیجه همه آنها اخراج و به بیمه بیکاری معرفی شدند اما به دلایل نقص پرونده بیمه، سازمان تامین اجتماعی تا این لحظه حق بیمه آنها را برقرار نکرده است.
این کارگر معدن بلده در عین حال در مورد شرایط کاری خود و دیگر همکارانش که همچنان در استخدام این واحد معدنی هستند؛ افزود: تا این لحظه نزدیک به 6 ماه مزد معوقه طلبکاریم و در مقابل کارفرما اعلام کرده است که به دلیل مشکل مالی تنها می توان معادل یک ماه از طلب هر کارگر را پرداخت کند.
وی ادامه داد: اگرچه پیمانکار اعلام کرده که کارگران میتوانند برای وصول طلب پرداخت نشده خود به هیاتهای تشخیص و حل اختلاف اداره کار مراجعه کنند اما به دلیل موقت بودن قراردادهای کاری و ترس از اخراج هیچ کارگری حاضر به انجام چنین کاری نیست.
اخبار کارگری26خرداد1395
صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای آقدره رساتر کنیم
24کارگرمعترض شهرداری اهوازکماکان زندانی هستند
کارگران شهرداری اهواز که در جریان تجمع اعتراضی روز دوشنبه بازداشت شده بودند، تا این لحظه آزاد نشده اند و کماکان در بازداشت به سر می برند.
به گزارش26خردادایلنا،این کارگران که در جریان تجمع اعتراضی روز دوشنبه (24 خرداد) بازداشت شده بودند، دو شب گذشته را در بازداشت به سربردهاند.
ظاهرا امروز صبح به خانواده های این کارگران اطلاع داده شده که قرار است این کارگران بازداشتی با قرار وثیقه و یا کفالت آزاد شوند.
به گزارش امروز رهیاب درهمین رابطه،شهردار منطقه 4 اهواز باتایید بازداشت کارگران خدمات شهری منطقه 4 اهواز افزود، این کارگران به ماشین جمع آوری زباله حمله کردند، شیشههای ماشین را شکستند و در روند خدمات شهری اختلال ایجاد کردند نیروی انتظامی وقتی دید که بحث در حال امنیتی شدن است و تهدید علیه بهداشت عمومی محسوب میشود، این کارگران را بازداشت کرد.
محمدرضا فکوریان با بیان اینکه از تعداد کارگران بازداشت شده اطلاعی ندارم، اظهار داشت: این کارگران در حال حاضر بازداشت هستند و آزاد کردن آنها از عهده شهرداری خارج و مشروط به تصمیم مسئولان قضائی و شورای تأمین است.
احکام زندان و شلاق فعالین کارگری و معلمان را متوقف کنید
کارگران، مردم شریف ایران!
روزهای پایانی خرداد ماه برای کارگران و مزدبگیران در حالی به سختی سپری می شود که کماکان روند اخراج سازی ها رو به افزایش است. بیکاری به معضلی بزرگ برای آحاد مردم بویژه خانواده های کارگری بدل گشته که عواقب منفی آن را در جامعه روزانه در اخبار و جراید مشاهده می نماییم. افزون بر آن گرانی و تورم حاکم، با وجود دستمزدهای 812000 تومانی زندگی اکثر کارگران و مزدبگیران را تحت الشعاع قرار داده، به گونه ای که این دستمزدها حتی درصد ناچیزی از هزینه های یک خانوار چهار نفره اعم از خوراک، پوشاک، آموزش، بهداشت و درمان، مسکن و…. را تامین نمی نماید.
در چنین شرایط ناگواری بسیاری از کارگران در کارگاه ها، کارخانه ها، معادن، میادین نفت و گاز و…. معوقات مزدی خود را از کارفرما طلب دارند. بسیاری از کارگران شاغل در معادن کشور همچنان به شرایط سخت کاری خود، پایین بودن سطح دستمزدها، قراردادهای موقت، وجود شرکتهای پیمانکاری و واسطه ای و… معترض هستند. دستمزد کارگران خباز در سراسر ایران حدود دو سال است که افزایش پیدا نکرده است. کارگران ساختمانی در شرایطی مشمول بسیاری از قوانین کار نمی شوند که سالانه تعداد زیادی از آنان به دلیل عدم امنیت جانی در محیط های کار قربانی سودپرستی صاحبان کار می شوند که متاسفانه در بسیاری از این حوادث این کارگران یا نقص عضو گشته اند و یا جان خود را از داده اند.
در چنین شرایطی است که اواخر اردیبهشت ماه احکام شلاق، زندان و جریمه 17 تن از کارگران معدن طلای آق دره که در سال 1393 در اعتراض به اخراج و عدم تمدید قراردادهایشان از سوی کارفرما، همراه با 350 نفر دیگر از کارگران اقدام به تجمع و اعتصاب کرده بودند؛ به اجرا درآمد. هنوز از شوک اجرای احکام شلاق کارگران آق دره بیرون نیامده بودیم که قوه قضاییه در شهر بافق 9 نفر از کارگران معدن سنگ آهن این شهر را که در جریان تجمعات و اعتصابات این معدن در سال 93 که به خصوصی سازی و اخراج کارگران، معترض بودند، به زندان و شلاق محکوم کرد. صدور و اجرای چنین احکام غیر انسانی برای کارگرانی که تنها خواستار ابتدایی ترین حقوق خود هستند، اولین بار نیست که از سوی دادگاه های عمومی و انقلاب صادر می گردد، در جریان اعتراضات گسترده و سراسری معلمان طی دو سال اخیر تعدادی از معلمان به زندان محکوم گردیدند، 5 نفر از کارگران معدن چادرملو در پی اعتراض این کارگران به شلاق و زندان محکوم شدند، همچنین در احکام مشابهی دادگاه عمومی ( جزایی ) بندر امام خمینی برای 4 نفر از کارگران معترض پتروشیمی رازی حکم زندان و شلاق صادر نمود. احکام زندان و شلاق بیشتر این کارگران به دلیل نداشتن سابقه محکومیت قبلی به حالت تعلیق درآمده است. برخوردهای تند قضایی با فعالین کارگری و معلمین در حالی است که ماده 142 قانون کار بروز اختلاف دسته جمعی و حتی اعتصاب در محیط کار را، برخلاف تصور برخی ها که در پی بروز این امر به دنبال عوامل سیاسی و امنیتی می گردند، آن را جزو طبیعت محیط کار و روابط کارگر و کارفرما می داند و حل این گونه مسایل در محیط کار را به هیات های تشخیص و مراجع حل اختلاف ( موضوع ماده 157 ) محول گردانیده است، نه قوه قضاییه.
ما کارگران و تشکلهای کارگری امضا کنده این بیانیه ضمن اینکه همه کارگران را به اتحاد و همبستگی برای ایجاد تشکل مستقل سراسری کارگران فرامی خوانیم ، صدور و اجرای احکام زندان و شلاق را برای فعالین کارگری و معلمان را قویا محکوم می کنیم و خواستار لغو هر چه سریع تر این احکام می باشیم و همراه و همسو با دیگر فعالین کارگری و معلمین خواهان برداشته شدن اتهامات امنیتی از پرونده فعالین صنفی هستیم .
خرداد ماه 1395
انجمن صنفی کارگران چادرملو ( آسفالت طوس )
انجمن صنفی کارگران ساختمانی مریوان
انجمن صنفی کارگران خبازی های سنندج و حومه
انجمن صنفی کارگران خبازی های مریوان و سروآباد
منبع: http://kargarekhabaz1342.blogfa.com/
بیانیه در همبستگی با کارگران در ایران
بیانیه در همبستگی با کارگران در ایران
از طرف عده از نویسندگان، اساتید دانشگاه و شخصیت های سیاسی و فرهنگی آمریکا و کانادا
اطلاعات موجود در اسناد ضمیمه که بدستمان رسيده، ما را بر آن میدارد که به حکم شلاق بر علیه کارگران معدن طلای آق دره در ایران اعتراض کنیم، و همچنين ابراز داریم که شدیدا نگران سلامت و تندرستی آقای جعفرعظيم زاده، فعال کارگری ضد سرمایه داری و رئیس هیئت مدیره اتحاديه آزاد کارگران ایران، که از تاريخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ در اعتصاب غذا بسر میبرد، می باشيم.
جعفرعظيم زاده از نوامبر ۲۰۱۵ برای گذراندن حکم شش سال حبس تعزیری به اتهام „اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی“ که به دلیل فعالیتهای کارگری ایشان بوده است، در زندان اوین محبوس است؛ این به نظر می رسد یکی از اتهامات اصلی ای است که دولت ایران بطور روتین علیه فعالین کارگری بکار می برد. جعفر در اعتراض به اتهام ساختگی „اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی“ و دیگر اتهامات امنیتی علیه او و دیگر فعالین کارگری و در محکومیت سیاستهای ضد کارگری روزافزون دولت ایران در یک اعتصاب غذای نامحدود به سر می برد.
همانطور که در بالا ذکر شد، ما شدیدا از احکام وحشیانه شلاق علیه ۱۷ کارگر معدن طلای آق دره که در ایران به طور علنی در ماه می ۲۰۱۶ انجام شد، خشمگین هستیم. این کارگران برای امنیت شغلی و بر عليه بیکارسازیها دست به اعتراض زده بودند. هچنین مطلع شده ایم که ۹ نفر از کارگران معدن سنگ آهن بافق واقع در استان یزد نیز به ضربات شلاق و حبسهای تعلیقی محکوم شده اند. کارگران معدن بافق (شرکت سنگ آهن مرکزی ایران-بافق) به دلیل اعتصابات و اعتراضاتی که از سال ۲۰۱۴ آغاز شد دادگاهی شده بودند. چنین احكام ضدانسانی ای علیه کارگران معترض نقض فاحش کلیه مقاوله نامه ها و دستاوردهای شناخته شده بین المللی دررابطه با حقوق کارگری و حقوق انسانی بطور علی العموم می باشد. شلاق یک عمل به شدت بی رحمانه و نوعی شکنجه است و باید بلافاصله متوقف و ممنوع شود.
ما عمیقا نگران سلامتی و تندرستی جعفر عظیم زاده و دیگر کارگران زندانی در ایران هستیم، و خواهان آزادی فوری و بدون قید وشرط آنها می باشیم. حکومت ایران مسئول مستقيم جان جعفرعظيم زاده و ديگر زندانيان سياسی می باشد. در عین حال، ما صمیمانه از جعفر عظيم زاده درخواست می کنیم که به اعتصاب غذايش پايان دهد؛ مبارزه برای حقوق کارگران زمانی قدرتمندتر است که فعالین جنبش کارگری زنده و سالم باشند.
تجمع کارگران بیکار شده کاشی حافظ مقابل کارخانه دراعتراض به عدم پرداخت مطالباتشان وبرای بازگشت بکار
به گزارش26خرداد فارس،کارگران بیکار شده کارخانه بزرگ و معروف کاشی حافظ که چند ماه از دریافت حقوق خود محروم مانده و یا حق بیمه آنان واریز نشده و اخراج شدهاند، از ساعات نخستین صبح امروز در مقابل این کارخانه تجمع کرده و خواستار احقاق حقوق خود شدند.
بنابهمین گزارش،از سال گذشته این کارخانه بهدلیل ضعف شدید مدیریتی با بحرانهایی مواجه شده به طوری که تاکنون سه بار شورای تأمین استان فارس در این مورد تشکیل جلسه داده است.
تاکنون هیچ یک از مصوبات شورای تأمین استان فارس در مورد این کارخانه اجرایی نشده و سهامداران و مدیریت آن بهخاطر نفوذ و قدرتی که دارند نسبت به مصوبههای این شورا بیاعتنایی کردهاند.
با توجه به پیگیریهای مستمر و طولانی تنها تعدادی از کارگران توانستهاند حقوق اسفندماه سال گذشته خود را دریافت کنند اما تعدادی کثیری از کارگران از همین حقوق سال پیش نیز محروم ماندهاند.
مدیران این کارخانه در شورای تأمین استان فارس متعهد شده بودند که حداکثر تا پنجم اردیبهشتماه گذشته نسبت به راهاندازی خطوطی از تولیدات این کارخانه اقدام کنند که تاکنون این امر محقق نشده است.
برپایه این گزارش،کارگران این کارخانه تا دریافت دستمزد و دیگر حقوق قانونی خود همچنان بهطور متناوب به تجمع خود ادامه خواهند داد.
تجمع اعتراضی کارگران اخراجی معدن زغال سنگ بلده
به گزارش 26خردادایلنا،این کارگران که تعداد آنها در حدود 80 نفر بوده و طبق آخرین قرارداد منعقد شده تا پایان خرداد ماه سال جاری در استخدام معدن بلده هستند.
آنها میگویند: براساس دستوری که از سوی کارفرمای اصلی معدن در روز گذشته (25 خرداد ماه) در مورد توقف فعالیتهای استخراج معدن بلده منتشر شده است در حال حاضر همگی آنها بیکار شدهاند.
اخراج پیش از موعد این کارگران در حالی است که پیشتر آنها از طلب 6 ماهه مزدی خود و ناتوانی کارفرما در پرداخت این طلب خبر داده بودند.
کارگران اخراجی معدن بلده که پیش از این شاهد ناکامی همکاران اخراج شده خود در دست یابی به مقرری بیمه بیکاری بودند؛ میگویند: روز گذشته پس از اطلاع از قطعی شدن خبر اخراجشان در مقابل این واحد معدنی تجمع کردند که در نهایت این اجتماع صنفی به صحنه برخورد لفظی آنها با عوامل پیمانکار و کارفرمای اصلی معدن تبدیل شد.
برپایه این اظهارات پس از آغاز این جدال لفظی گروهی از عوامل انتظامی با تماس تلفنی پیمانکار در محل شکل گیری تجمع کارگران معترض حاضر میشوند و در نهایت کارفرما و پیمانکار در حضور ماموران انتظامی صورت جلسهای امضا میکنند که در آن بر پرداخت شدن تمامی مطالبات کارگران تا خاتمه خرداد ماه سال جاری (6 روز دیگر) تاکید شده بود.
سایه شوم بیکاری بالای سر 4000 کارگر کارخانه گروه ملی صنعتی فولاد ایران
عدم پرداخت 4ماه حقوق این کارگران
به گزارش 26خرداد دانا، خبرها حکایت از این دارد که کارخانه گروه ملی صنعتی فولاد ایران این روزها در تعطیلی به سر می برد و کارگران آن هم بیکارند.
کارخانه ای که در سال 89 با تولید یک میلیون و 360 هزار تن محصول نهایی و 300 هزار تن فولاد خام (به ترتیب 12 و 13 درصد رشد ) بالاترین رکورد تولید را در کشور بدست آورد ولی در حال حاضر بنا به گفته یکی از کارگران خطوط تولید این کارخانه، گروه ملی صنعتی فولاد ایران قریب به 7 ماه است که خطوط تولیدش غیر فعال است و سرنوشت 4000 کارگر این کارخانه در هالهای از ابهام قرار دارد.
یکی از کارگران خطوط تولید گروه ملی صنعتی فولاد ایران که نخواست نامی از او برده شود اظهار داشت: قریب به هفت ماه می شود که کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران دیگر در خطوط تولید مشغول به کار نیستند و عملا کارخانه دیگر فعالیتی را در راستای تولید انجام نمی دهد و رسما کارخانه در حالت غیر فعال قرار گرفته است.
وی در ادامه افزود: با توجه به وضع اسف باری که در این کارخانه مطرح و بنام استان خوزستان صورت گرفته است، دیگر مدیرانش توان اداره آن را ندارند و یکی پس از دیگری از سمت خود استعفا میدهند؛ در طول هفت ماه گذشته هم چند مدیر برای اداره این کارخانه آمدند ولی بعد از مشاهده نابسامانیها و وضعیت نا مطلوب موجود در این واحد صنعتی از ادامه همکاری خودداری کردند.
این کارگر گروه ملی صنعتی فولاد ایران با بیان اینکه حق و حقوق کارگران در طی این هفت ماه به طور کامل پرداخت نشده است، گفت: حق و حقوق کارگران از هفت ماه گذشته تا کنون، تنها سه ماهش آن هم در اواخر فروردین ماه امسال واریز شد و حقوق 4 ماه باقی مانده هنوز به حساب ها واریز نشده است.
بیکاری100 کارگرصنایع آجر ماشینی فیروزآباد در پی تعطیلی کارخانه
به گزارش26خردادایلنا،کارگران کارخانه صنایع آجر ماشینی فیروزآباد واقع در کیلومتر 7 جاده ورامین از تعطیلی کامل این کارخانه خبر دادند.
به گفته این کارگران بیستم اسفند ماه سال گذشته تولید متوقف شده و پس از آن فقط در فروردین ماه، این واحد صنعتی حجم اندکی تولید داشته است که پس از آن نیز تولید به صورت کامل متوقف شده و در حال حاضر کارخانه در حال تخریب است.
از قرار معلوم این واحد تولیدی 75 نفر کارگر ثابت و 40 نفر کارگر پیمانکاری داشته است که پس از توقف تولید فقط حدود 10 نفر از کارگران ثابت جهت نگهداری از تجهیزات و نگهبانی باقی مانده اند و بقیه کارگران بیکار شدهاند.
به گفته کارگران سهام این کارخانه که کلیه آن متعلق به بانک مسکن است، در سال های گذشته بارها جهت واگذاری به بخش خصوصی به مزایده گذاشته شد که هرگز به فروش نرسید.
اخبار کارگری27خرداد1395
صدای اعتراضمان را نسبت به شلاق زدن17 کارگرمعترض معدن طلای آقدره رساتر کنیم
تجمع کارگران شهرداری منطقه 4 اهوازدراعتراض به بازداشت همکارانشان وبرای آزادی آنها
انتقال کارگران معترض به زندان سپیدار اهواز
روزگذشته26خردادماه،شماری از کارگران شهرداری اهواز با تجمع مقابل شهرداری منطقه 4 اهواز خواهان آزادی همکاران تازه بازداشت شده خود شدند.
به گزارش27خردادایلنا،کارگران شهرداری منطقه 4 اهواز با اعلام این خبر گفتند: این تجمع دیروز چهارشنبه (26 خرداد ماه) مقابل ساختمان شهرداری منطقه 4 اهواز درحالی انجام شده که تا امروز خبری از آزادی کارگران بازداشت شده نیست.
به نقل از کارگران شهرداری منطقه 4 اهواز گفته می شود همکارانشان پس از یک روز بازداشت موقت در کلانتری روز سه شنبه به زندان سپیدار اهواز منتقل شدهاند.
به گفته آنان از آن جهت که همکاران بازداشت شده آنان با سایر زندانیان با جرائم مختلف در زندان سپیدار نگهداری میشوند؛ آنها نگران امنیت جانی همکارانشان هستند.
روش جدید سرکوب کارگران معترض ،۲۴کارگرمعترض شهرداری اهوازدر اعتراض به عدم پرداخت مزد با شکایت کارفرما روانه زندان شدند
بیش از دوروز از بازداشت ۲۴ تن از کارگران شهرداری اهواز می گذرد که برای دستمزد عقب افتاده چهار ماهه خود دست به اعتراض در مقابل شهرداری اهواز زدند و ۲۴ تن از این کارگران معترض توسط نیروهای انتظامی بازداشت شدند ،متاسفانه باخبر شدیم که این کارگران بعد از دو روز بازداشت به زندان منتقل شدند و برایشان پرونده قضایی در دادگستری تشکیل شده است .در دوسال گذشته بارها کارگرانی که برای دستمزد عقب افتاده و حقوق خود اعتراض کرده بودند با شکایات واهی از سوی کارفرماها برایشان در دادگستری ها پرونده تشکیل شده است و متاسفانه این کارگران معترض و حق خواه به جرم های گوناگون توسط محاکم قضایی محکوم شده اند و علیه آنها احکام زندان و شلاق و جریمه صادر و اجرا شده است که در اخرین مورد کارگران معدن طلای آق دره بوده است که حکم شلاق و زندان در مورد این کارگران معترض به اجرا در آمده است ،و این روش سرکوب کارگران گویا برای کارفرماها باب شده است و هر کارگری که حقوق عقب افتاده خود را طلب کند با پرونده سازی برای کارگران نه تنها آنها رااز دریافت دستمزد خود پس می زنند بلکه با محکومیت آنها توسط قوه قضاییه و اینکه حال کارفرما رضایت می دهد و کارگر را از زندان بیرون می اورد کلا صورت مسئله را پاک می کنند و هیچ تضمینی برای کارگرانی که کار می کنند برای دریافت حقوق خود وجود نخواهد داشت و از این پس نه تنها کارگران امنیت شغلی به هیچ عنوان ندارند بلکه برای دریافت مزد خود هم ضمانتی از سوی کارفرما برای پرداخت ستمزد وجود نخواهد داشت و این روش کارفرماها بدون همکاری قوه قضاییه و نیروهای انتظامی موثر نخواهد بود و جز اینکه وجه قوه قضاییه و نیروهای انتظامی به زیر سوال برود دست آورده دیگری نخواهد داشت .
برگرفته از سایت سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
نامه سرگشاده جعفر عظیم زاده به حسن هفده تن معاون وزیر کار
جناب آقای حسن هفده تن معاون وزیر کار دولت جمهوری اسلامی
با سلام
قبل از هر چیزی مایلم بگویم خوشحالم از اینکه پس از گذشت بیش از دو ماه از جنبشی که امنیتی کردن اعتراضات صنفی و پرونده سازیهای امنیتی برعلیه کارگران و معلمان را به چالش کشیده است جنابعالی ناچار به اظهار نظر شدید و طی گفتگویی با روزنامه ایران مورخه 19/3/95 اعلام کردید با توجه به صنفی بودن تجمعات و اعتراضات کارگری ، دولت با هرگونه برخورد سیاسی و حقوقی مخالف است .
در رابطه با صحت و سقم چنین ادعایی از سوی جنابعالی لازم میدانم به عنوان یک فعال کارگری و انسان آگاه به شیوه ی برخورد دولتهای مختلف و منجمله دولت روحانی به اعتراضات صنفی کارگران و معلمان و همچنین به عنوان یکی از هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی 40 هزار نفری کارگران برای افزایش مزد که با دولت روحانی و وزارت کارش در رابطه با این طومار از نزدیک برخورد داشتم نکاتی را یادآوری و اظهارات شما را در رابطه با رویکرد دولت نسبت به اعتراضات صنفی کارگران و معلمان در معرض قضاوت افکار عمومی قرار بدهم.
اهم این نکات به شرح ذیل است :
معلوم نیست چطور میشود دولتی که وزیر کارش از بالاترین مقامات امنیتی کشور و معاونش جناب حسن هفده تن از اعضای یکی از نهادهای نظامی امنیتی است ودر مذاکرات با ما هماهنگ کنندگان طومار 40 هزار نفری کارگران در اواخر سال 92 به عنوان معاون وزیر کار و سپس با حفظ همان سمت در روز جهانی کارگر سال 93 در کسوت یک نظامی ، بازداشت کارگران را در مقابل وزارت کار فرماندهی میکند ، چگونه میتواند دولتی با رویکردهای سیاسی امنیتی نسبت به اعتراضات صنفی کارگران نباشد .
در طول حدود 15 سال گذشته که اعتراضات صنفی کارگران و معلمان امکان بروز علنی پیدا کرده است ، سیاسی امنیتی کردن این اعتراضات پای ثابت سیاست همه ی دولتها و بطور گسترده تر و اشدتری سیاست دولت حاضر بوده است . بطوریکه در طول سه سال گذشته طبق اخبار منتشر شده در رسانه های رسمی کشور، کمتر اعتراض قابل توجه و مهم کارگری از شمال تا جنوب و مرکز و غرب و شرق کشور بوده است که کارگران در آن بازداشت و مورد پرونده سازیهای امنیتی قرار نگرفته باشند. من بدلیل حبس و عدم دسترسی به سایتهای خبری جهت ارائه آمار دقیق ، قضاوت در مورد این ادعا را که در دولت روحانی ، سیاسی امنیتی کردن اعتراضات صنفی کارگران ابعاد هر چه وسیعتری پیدا کرده است به کسانی میسپارم که در طول سه سال گذشته و سالهای قبل تر اخبار اعتراضات کارگری را دنبال کرده اند . لازم است جهت تنویر افکار عمومی تاکید کنم هرگونه برخورد با اعتراضات مهم کارگری در سطح کشور به موازات دخالت و اقدامات اولیه نیروهای انتظامی ، در فرمانداریها و استانداریها مطرح و تصمیم سازی و تصمیم گیری در مورد نحوه مواجه با آنها در این نهادها ، وزارت اطلاعات و شورای تامین شهر و استان به مثابه نهادها و نیروهای تحت امر دولت صورت میگیرد .
علاوه بر گسترش ابعاد برخوردهای سیاسی امنیتی با اعتراضات کارگری در سه سال گذشته ، دولت روحانی در یک بدعت گذاری که حداقل درطول یکی دو دهه ی گذشته بی سابقه بوده است ، کار را بدانجا رسانید که سال گذشته توسط قوه قضاییه در استان خوزستان مبادرت به اعلام رسمی ممنوعیت اعتراضات کارگری در محل کار نمود . در این مورد نیز لازم است تاکید کنم درست است که اعلام رسمی ممنوعیت اعتراضات کارگری در محل کار در استان خوزستان توسط قوه قضاییه به مراکز کارگری ابلاغ شد اما همان طورکه در بند 2 گفتم چنین تصمیماتی در برخورد با اعتراضات صنفی کارگران ، تصمیماتی مربوط به قوه قضاییه نیستند بلکه هر گونه تصمیم سازی و تصمیم گیری در اینگونه موارد ، کاری است که ابتدا در نهادهای امنیتی ، فرمانداریها ، استانداریها و شورای تامین شهرها و استانها به عنوان نهادهای تحت امر دولت صورت میگیرد و سپس با طی مراحل قضایی به یک حکم اجرایی بدل میشود.
با گذشت سه سال از عمر دولت روحانی ، اغلب فعالین موثر تشکل های مستقل کارگران و معلمان دارای پرونده هایی با اتهامات سنگین سیاسی امنیتی و محکومیتهای طویل المدت شده اند . اکثریت بالای این فعالین توسط وزارت اطلاعات بعنوان نهاد تحت امر دولت بازداشت و بطور کم سابقه ایی به صددرصد آنان اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور وارد و با خواست اشد مجازات پرونده هایشان به دادگاههای انقلاب ارجاع شده است .در این مورد معین نیز بدعتی که در طول سه سال اخیر در دولت روحانی گذاشته شده است بی سابقه و مختص این دولت بوده است . به این معنا که هم تمامی فعالین موثر تشکل های مستقل صنفی کارگران و معلمان که مورد بازداشت و پرونده سازی قرار گرفته اند بطور بلااستثنایی همگی توسط وزارت اطلاعات مشمول اتهام سنگین اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور شده اند و هم وارد کردن این اتهام سنگین به آنان به پایین ترین سطح ابراز وجود و فعالیت صنفی آنها از قبیل جمع آوری امضا برای دستیابی به مطالبات صنفی ، کمک و مشاوره به کارگران ، نشست و برخاست فعالین تشکل های مستقل صنفی با یکدیگر ، تجمعات محدود صنفی در محوطه وزارت کارو مجلس و فعالیتهایی در این سطوح بسط پیدا کرده است .
در رابطه با مصادیق ادعاهای فوق میتوان صحت و سقم آنها را با گذاشتن پرونده های فعالین تشکل های مستقل کارگری و کانونهای صنفی معلمان در سه سال اخیر در معرض دید افکار عمومی ثابت کرد و یا صحت وسقم آن را از زبان خود این فعالین شنید. اما تا آنجایی که در این رابطه به اینجانب و اتحادیه آزاد کارگران ایران برمیگردد باید بگویم من و یارانم به عنوان هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی 40 هزار نفری کارگران از طریق جمع آوری امضا که آرام ترین و پایین ترین سطح اعتراض صنفی کارگران میباشد اقدام به اعتراض به زیرپاگذاشتن ماده 41 قانون کار درمورد افزایش مزد کردیم و چندین بار در اعتراض به عدم توجه و رسیدگی به خواستهای این طومار درجمعهای چهل – پنجاه نفره و گاها کمتر ، دست به تجمع در محل وزارت کار زدیم ( اغلب در زمان دولت قبل ). آخرین بار نیز در اواخر سال 92 طی نامه ایی به وزیر کار خواهان تجدید نظر در مزد مصوب تحقیر آمیز سال 93 براساس ماده 41 قانون کار شدیم و اعلام نمودیم درصورت عدم رسیدگی به این خواست برحق و در اعتراض به قانون شکنی های وزارت کار دست به تجمع در محل این وزارت خانه در روز جهانی کارگر خواهیم زد . اما عکس العمل وزارت کار دولت روحانی به این خواست ما ، درخواست از وزارت اطلاعات برای برخورد با ما ( درپرونده ی اینجانب موجود است ) و گسیل فوجی از نیروهای امنیتی در نیمه شب دهم اردیبهشت ماه به منزل من و یارانم بود که منجر به دستگیری اینجانب شد که در ادامه به وارد کردن اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور و دیگر اتهامات امنیتی به من ، محاکمه فرمایشی در دادگاه انقلاب و محکومیتم به شش سال حبس ختم گردید.روندی که امروز در اعتراض به آن و با خواست پایان دادن به امنیتی کردن اعتراضات صنفی کارگران و معلمان و برداشته شدن اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور و دیگر اتهامات امنیتی از پرونده های فعالین صنفی کارگران و معلمان، چهل و نه روز است در زندان اوین در اعتصاب غذا بسر میبرم.
مؤخره
جناب اقای حسن هفده تن معاون وزیر کاردولت جمهوری اسلامی
دنیا ،دنیای انفجار اطلاعات ، رشد غول آسای تکنولوژی ارتباطات و بالا رفتن خارق العاده ی شعور و اگاهی انسان ها از پیشرفته ترین تا عقب مانده ترین کشور های جهان است.اطمینان داشته باشید دولتها و حکومتهایی که با این وجود ، هنوز شعور و اگاهی کارگران و توده های مردم را دست کم میگیرند و هنوز در تلاشند با دروغ و فریب خود را از زیر بار مسئولیت مصائبی که برای آنان ایجاد کرده اند خارج کنند نمیتوانند شانسی هر چند مختصر و کم برای دوام و بقا داشته باشند.
جعفر عظیم زاده – بند 8 زندان اوین – 26 خرداد ماه 1395
خطاب به جعفر عظیم زاده: “ فریاد اعتراضت طنین انداز شد „
جعفرعزیز ! آنچه تو می خواستی، طنین انداز شدن صدای اعتراضت به لایه های زیرین جامعه بود که ، انجام پذیرفت.
ما ، همه زحمتکشان و آزادیخواهان در اعتراض به امنیتی شدن فعالیت های صنفی خواهیم کوشید. به اعتصابت خاتمه بده !
تاریخ در مورد عملکرد ما و حاکمان قضاوت خواهد کرد .
ناصر زرافشان ؛ کانون نویسندگان ایران
اکبرمعصوم بیگی ؛ کانون نویسندگان ایران
بکتاش آبتین ؛ کانون نویسندگان ایران
علیرضا عباسی ؛ کانون نویسندگان ایران
علی اکبر پیرهادی ؛ سندیکای شرکت واحد
کیومرث الفتی ؛ سندیکای کارگران شرکت واحد
علی نوری شاد ؛ سندیکای کارگران شرکت واحد
علی اکبر نظری ؛ سندیکای کارگران شرکت واحد
کاظم فرج الهی ؛ انجمن صنفی روزنامه نگاران آزاد
بابک پاکزاد ؛ انجمن صنفی روزنامه نگاران آزاد
علی اصغرذاتی ؛ کانون صنفی معلمان ایران
حسین امیدی ؛ سندیکای کارگران نقاش تهران
مازیار گیلانی نژاد ؛ سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
محمد اکبری ؛ سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
حمید شرقی ؛ سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
26 خرداد 1395
پنجاهمین روزاعتصاب غذای عظیم زاده
پروین محمدی : زنده باد زندگی
پنجاه روز از اعتراض و اعتصاب غذای جعفر عظیم زاده کارگر معترض و زندانی و دبیر اتحادیه آزاد کارگران ایران میگذرد.
او بهمراه اسماعیل عبدی دبیر کانون صنفی معلمان از بدیهی ترین حقوق پایه ایی کارگران و معلمان سخن گفتند و خواهان برچیده شدن بساط اتهام امنیتی زدن به اعتراضات صنفی و اجتماعی شدند.
در حالی که در روزهای اخیر بحث افشای فیش های حقوقی چندصدمیلیونی و بریز و بپاشهای مفتخوران به نام مدیران ، رسانه ای شده٬ ودرمقابل خشم مردم بجان آمده مجبور به عذرخواهی شدند٬ اخبار لفت و لیس ها همراه با خبربه گلوله بستن کارگران خواهان کار در شهررویی بهبهان وشلاق زدن کارگران آق دره و صدورحکم تعلیقی شلاق برای کارگران معدن بافق و خودسوزی کارگر شهرداری به علت فقرو دستمزد معوقه و دستگیری 24 کارگر شهرداری اهواز و پرونده سازی و تعیین وثیقه برای کارگران معدن البرز شرقی ودیگر کارگران نفرت عمومی و فضای سیاسی اجتماعی جامعه را تحت تاثیر قرار داده٬ با سماجتی هیستریک واردر مقابل خواست برحق جعفر عظیم زاده مقاومت میکنند تا اثبات کنند در این مملکت نان خواستن جرم است. رفاه خواستن اقدام بر علیه امنیت مفتخوران است ،تا اثبات کنند زندگی مرده است.
ولی ما کارگران با مقاومت و دفاع از زندگی و معیشت خود٬ در یک تقابل وسیع اجتماعی مطالبات وسهم خودرا از داشتن حق یک زندگی مرفه باز پس خواهیم گرفت. و هر مانعی را برای رسیدن به این حق طبیعی انسانها با اتحاد و همبستگی خود٬ پشت سر خواهیم گذاشت.
پرچم مطالباتی را که جعفر عظیم زاده- اسماعیل عبدی، 70 روز پیش با صدور بیانیه ایی برافراشتند ٬ تا برآورده شدنش در یک مقیاس وسیع اجتماعی ادامه خواهیم داد.
27 خرداد 95
آزادی مصطفی غلامنژاد
بعد از ظهر امروز پنج شنبه ۲۷ خرداد ماه مصطفی غلام نژاد با وثیقهی ۲۰۰ میلیونی از زندان تبریز آزاد شد.
منبع:سایت کانون مدافعان حقوق کارگر
بیش از 450 کارگر مجتمع فولاد بناب اخراج شدند
عدم پرداخت2ماه حقوق کارگران این واحدصنعتی
مجتمع فولاد بناب که یکی از بزرگترین تولیدکننده میلگرد به دلیل وجود مشکلات اقتصادی بیش از 450 نفر از کارگران خود را اخراج کرد.
این در حالیست که امور اداری مجتمع با اعلام اجباری بودن تسویه، به اخراجی ها طی اطلاعیه ای اعلام کرده که به ازای هر سال سابقه کاری یک و نیم برابر پایان کار خواهد داد. مجتمع فولاد بناب که نزدیک 1200 کارگر دارد هم اکنون با تعطیلی 4 خط تولید از 7 خط، در شرایط بحرانی قرار دارد.
به گزارش27خرداد آناج،یکی از کارگرانی که جزو اخراجی ها نیست گفت: هنوز برخی معوقات و حقوق دو ماه ما را پرداخت نکرده اند و هر بار به بهانه های مختلف به روزهای دیگر موکول می کنند.
پرداخت حقوق معوقه کارگران کارخانه گروه ملی صنعتی فولاد ایران پس از رسانه ای شدن
پایمالی حقوق کارگران کارخانه چوب شمال گنبد توسط کارفرما تحت لوای کاهش تولید
به گزارش27خردادایلنا،این کارگر با بیان اینکه هم اکنون کارگران این کارخانه از وضعیت موجود رضایت ندارند، در ادامه گفت: در این کارخانه جدا از 80 کارگر رسمی؛ 170 کارگر قراردادی و پیمانکاری با سوابق بالا مشغول کارند که فاقد امنیت شغلی هستند.
به گفته کارگران ،تیر ماه سال گذشته کارفرما تعداد 70 نفر از این کارگران را با سوابق بالای کاری یکجا اخراج کرد. اخیرا نیز (حدود یک ماه پیش) کارفرما مجددا تعداد 4 نفر از کارگران قراردادی را با سوابق 20 ساله اخراج کرده است.
کارگران در ادامه تصریح کردند: روند اخراج نیروی کار در این کارخانه در حالی ادامه دارد که کارفرما برای اخراج این کارگران از محل کارشان هیج دلیل قانع کنندهای ارائه نمیدهد. این کارگران بدون دریافت تذکر، اخطار و یا معرفی به کمیتهای انظباتی به صورت ناگهانی اخراج میشوند.
کارگران همچنین درباره مطالباتی که با تغییر شرایط کار در شرکت صنعت چوب شمال بر کارگران تحمیل شده است، گفتند: بیش از یک سال است برخی از مطالبات کارگران که سالها دریافت میکردند در برخی موارد قطع یا کم شده است.