آرش… و بعد؟، سعید یوسف
هم بِخْرَدیم و باهنر و هم دلیر و… بعد؟
از ماست گر که هست جهان دلپذیر و… بعد؟
دنیا تمامْ گند و کثافت بدون ماست
پردیس مال ما و گلاب و عبیر و… بعد؟
اقوام دیگرند همه وحشی و خشن
ما نرم و نازکیم همه چون حریر و… بعد؟
بر قومهای پست، نه از راهِ جنگ، بل
با مهر و بوسه بود که گشتیم چیر و… بعد؟
گر محو کردهایم بس آثار دیگران
شک نیست بوده مختصری ناگزیر و… بعد؟
عیلام را که هرچه که داریم ازوست، زود
از تخت اقتدار کشیدیم زیر و… بعد؟
تعیین مرزها هم اگر مشکل آفرید
آرش کمان کشید و بیفکند تیر و… بعد؟
بپذیر هرچه گویدت اسطورهای کهن
تا باخرد نمائی و روشن ضمیر و… بعد؟
ما را مخوان نژادپرست، این نژاد ما
تقصیر ما نبود اگر شد کبیر و… بعد؟
شاپور را چه شد که ذوالاکتاف خواندهاند؟
سوراخ کرد شانه ی جمعی اسیر و… بعد؟
ما با درازدستی اگرچه مخالفیم
قدری درازدست شد آن اردشیر و… بعد؟
ترکان بَدند، لیک چو کردند فتحِ هند
شاهانِ نادرند و عدیم النّظیر و… بعد؟
چندین کرور هندی اگر قتل عام شد
بیشبهه بودهاند خبیث و شریر و… بعد؟
کم جنبه هم مباش و میاور به روی ما
لافی اگر زدیم در این هیر و ویر و… بعد؟
ما عارف و فروتن و پاکیم و این صفات
افزون شده در این سنواتِ اخیر و… بعد؟
چیزی جز این مگوی، که ریزیم بر سرت
در این و آن رسانه گروهی کثیر و… بعد؟
با نیش و با کنایه و دشنام و افترا
تعزیر میکنیمت و خرد و خمیر و… بعد؟
گر ساز دیگری زند اینجا قلمزنی
مزدورِ دشمن است و مواجب بگیر و… بعد؟
سعید یوسف، ژوئیه ی ۲۰۱۶، آلمان