پیام به کارگران صنعت نفت
رفقای کارگر صنعت نفت
طبقۀ کارگر مبارزۀ شما را در تاریخ جنبش کارگری از یاد نبرده و نخواهد بُرد. مبارزه کارگران صنعت نفت نمونه های درخشانی را به تاریخ جنبش کارگری ایران افزوده است. از نطفه های مبارزه برای به دست آوردن ابتدایی ترین مطالبات از دوران شروع اعتراضات کارگری در سال های نخست ۱٣۰۰، مانند مبارزه برای تأمین یخ و آب نوشیدنی ِ سرد در گرمای طاقت فرسای ٥۰ درجه ای جنوب، مبارزات وسیع اقتصادی و سیاسی در سال های ۱٣٢۰ تا ۱٣٣٢ به ضد امپریالیست های نفتی و دست نشاندگان داخلی آنها، تا سازماندهی ِ اعتصاب سیاسی و بستن شیرهای صدور نفت برای قطع منابع مالی رژیم شاه در انقلاب ۱٣٥٧.
از ترویج و تبلیغ آموزش های انقلابی – کارگری از سوی کارگران پیشروِ صنعت نفت و تشکیل هسته های مخفی برای پیشبرد مبارزات کارگری، تا ارتقای سطح مبارزه سیاسی – اقتصادی و ایجاد شوراها و تشکل های سندیکایی کارگران در آبادان، آغاجاری، مسجد سلیمان، گچساران، خارک و تهران.
رفقای ما در شرکت نفت تا کنون راه پرفراز و نشیبی را پیموده اند و همواره پیشتاز مبارزه برای دستیابی به مطالبات اقتصادی و سیاسی طبقۀ کارگر بوده اند و تأثیرگذارترین نقش را در جنبش کارگری و مبارزات دموکراتیک و انقلابی در انقلاب ٥٧ ایفا کرده اند.
ما کارگران می دانیم که از دیدگاه دولت های سرمایه داری هیچ جرمی مهم تر از این نیست که کارگران آگاه و با تجربه بپاخیزند و از حقوق خود و طبقۀ کارگر دفاع نمایند، ولی آیا برای ما کارگران راهی جز این هست؟ حکومت های سرمایه داری از بپاخاستن کارگران صنعت نفت همواره در هراس اند. شرکت نفت از صنایع پایه ای تأمین منابع مالی رژیم است و کارگران آن نیز دارای تجربه های مبارزاتی ارزنده اند. به همین دلیل سیاست سرکوب و مهار زدن بر اعتراضات کارگران سیاست دائمی حکومت سرمایه داران است. نمونه ای از این سیاست ضد کارگری را در سال ٥٩ بیاد داریم: خاموشی مشعل های پالایشگاه آبادان و منع فیدوس پالایشگاه (Feed us منظور به صدا درآوردن آژیر زمان استراحت و تغذیۀ کارگران است)، حکایت از منفعل و خانه نشین کردن بیش از ۱٥ هزار کارگری داشت که مردم به آنان «مبارز دلیر و سرسخت» می گفتند و پالایشگاهشان را «ستاد زحمتکشان» می خواندند. این ستاد را به پاس «نعمت جنگ» ضد مردمی ایران و عراق ویران کردند تا رهبری کارگران پیشرو را در امر مبارزۀ کارگری تضعیف کنند. این آغازی بود بر عقب راندن کارگران و بازپس گیری همۀ دست آوردهای آنها، که در مبارزه ای طولانی و با رشادت و جانفشانی به دست آورده بودند. روند بازپس گیری دستاوردهای کارگران از فردای انقلاب ٥٧ آغاز گردید. لغو استخدام رسمی، عدم واگذاری منازل کارگری به کارگران، قطع جیره های غیر نقدی (رشن)، تمرکز زدایی و متفرق کردن کارگران زیر عنوان مدیریت های مختلف و شرکت های پیمانکاری در مناطق نفت خیز و به طبع آن رواج قراردادهای موقت و پیمانی و قطع مزایای مربوط به آن. سیاست پایین نگه داشتن و فشرده کردن مزدها و قطع بسیاری از مزایای کارگران به ویژه کارگران صنعت نفت، گاز، پتروشیمی، ملی حفاری و صنایع فولاد و …، سیاستی است که بازتاب آن در جامعه منجر به تشدید فقر کارگران کشور شده است. اما در روی دیگر سکۀ ستم بر کارگران، چه سیاستی پنهان است؟ آیا سیاست مداران و سرمایه داران حاکم نیز با حقوق ماهیانه ٦۰٩ هزار تومان مصوب دولت زندگی می کنند؟ آیا سفرۀ وزیران و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز محقر است؟ آیا آنان زیر خط فقر بسر می برند؟ آیا کودکان آنها از تحصیل محرومند و هزینۀ زندگی خود را با جمع آوری مواد بازیافتی تأمین می نمایند و کودکان کار و کارتن خواب نامیده می شوند؟ و در حسرت مدرسه و خوراک و پوشاک و درمان مناسب مجبور به فروش کلیۀ خود هستند؟ خیر هرگز چنین نیست. آنها در کاخ ها، پنت هاوس برج ها و ویلاهای مجلل خوش گذرانی می کنند، فرزندانشان در بهترین مدارس و دانشگاه ها تحصیل می کنند و با استفاده از رانت های ویژه، بورس تحصیل در دانشگاه های خارج کشور می گیرند.
سهم کارگران و زحمتکشان در جامعۀ سرمایه داری فقر و تهیدستی، بیکاری و محرومیت از ابتدایی ترین مواهب زندگی و سهم سرمایه داران و زمین داران و صاحبان قدرت، انباشت سرمایه، قدرت طلبی و زندگی اشرافی است.
رفقای کارگر صنعت نفت
دستان توانمند شما چرخ های صنعت نفت را به حرکت درمی آورد و به قیمت رنج و محرومیت شما دولت ایران در روز حدود یک میلیون بشکه نفت به بازارهای جهانی عرضه می کند. ارزش مالی حاصل از فروش نفت به طور میانگین تا دو سه سال پیش روزانه حدود سیصد میلیون دلار تخمین زده می شد و اکنون با وجود کاهش صادرات نفت و کاهش قیمت آن باز هم رقمی در حدود ۱٥۰ تا ٢۰۰ میلیون دلار در روز است. این حجم عظیم از منابع پولی راه گشای کدامیک از آلام و مشکلات توده های محروم جامعه بوده است؟ چه مبلغی از این دلارها به کم کردن آمار کودکان کار و خیابان اختصاص داده شده است؟ چقدر برای رفع ستم بر زنان و مردان کارتن خواب هزینه شده است؟ شما می دانید که فروش نفت به قیمت هر بشکه ۱۴۰ دلار و کسب درآمد نجومی ای معادل ٧۰۰ میلیارد دلار طی ۸ سال، دوران طلایی سردمداران حکومتی و شرکت غول پیکر قرارگاه خاتم الانبیاء و دیگر سرمایه داران برای دزدی و اختلاس دارایی های عمومی بوده است؛ دوره ای که مؤسسات مالی به سودهای سرشاری دست یافتند. شما این را هم می دانید که بزرگترین «دزدی ها و اختلاس های قرن» هم در همین دوران به وقوع پیوسته است. رقم های ٣ هزار میلیارد و ۱٢ هزار میلیارد و هزاران رقم ریز و درشت دیگر توسط چه کسانی جز وابستگان حکومتی اختلاس گردیده است؟ باز هم شما می دانید که دقیقاً در همین دوران (و در ادامه سنوات قبل) است که قانون ها، تبصره ها و آیین نامه های فراوانی مبنی بر یورش بردن بر کار و زندگی کارگران و زحمتکشان توسط مجلس شورای اسلامی، دولت و وزارت کار به تصویب رسید و در همین دوران یارانه ها بر کالاهای اساسی و حامل های انرژی قطع گردید و رسماً گرانی چند برابر به کارگران و زحمتکشان تحمیل گردید. در همین دوران (و پیش از آن) هزاران کارگر از کارشان اخراج شدند و به صف طویل بیکاران پیوستند و این روند همچنان ادامه دارد. شما می دانید که در همین دوران بود که سیاست خفه کردن هر صدای اعتراضی تشدید گردید، پرداخت مزد کارگران باز هم به تعویق افتاد و پاسخ اعتصاب کارگران برای احقاق حقوق خود با اخراج، زندان و شلاق داده شد. روند گران شدن کالاها، که به دروغ گفته اند با شیب ملایم افزایش می یابد، به شدت ادامه دارد. افزایش قیمت بنزین، افزایش بهای گاز خانگی، برق، تلفن و نان … نشان از کمرشکن بودن قیمت ها و گرانی روزافزون کالاها دارد.
رفقای کارگر صنعت نفت
دوران طلایی فروش نفت با قیمت بشکه ای ۱۴۰ دلار شاید برای مدتی طولانی بازنگردد. اکنون قیمت نفت به بشکه ای 55 دلار رسیده است. آیا می دانید که با پایین آمدن قیمت نفت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تاوان بحران سرمایه داری و مناقشات میان کشورهای سرمایه داری و تاوان سیاست های غلط دولت های حاکم بر کشور را طبق معمول باید کارگران و زحمتکشان بپردازند. کسانی که در شرایط پارو کردن دلارهای نفتی، زندگی کارگران را به روز سیاه نشاندند، در شرایط افت قیمت چه سرنوشتی برای کارگران رقم خواهند زد؟ آنچه مسجل است ادامه بحران اقتصادی کنونی، تشدید فشار اقتصادی و سیاسی بر کارگران و زحمتکشان را به دنبال خواهد داشت. چشم انداز ادامۀ بحران اقتصادی، تشدید بحران سیاسی و تشدید دعوای جناح های حکومت را برای حفظ موقعیت ناپایدارشان به دنبال خواهد داشت. کارگران نباید ناظری بی طرف بر اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باشند. طبقۀ کارگر باید مُهر خود را بر سیر رویدادها بکوبد. طبقۀ کارگر باید با سیاست مستقل و با سازمان های مستقل خود وارد عمل، به ویژه وارد میدان مبارزه سیاسی شود.
کارگران صنعت نفت از سابقۀ تاریخی طولانی و درخشانی در جنبش کارگری ایران برخوردارند. تجارب موفق آنها در گذشته، انتظار سایر کارگران در مراکز مختلف کارگری را برانگیخته است. با نیروی کارگران صنعت نفت است که تولید و صدور نفت از اهواز، ماهشهر، آغاجاری و تلمبه خانه های تقویت فشار نفت در «گوره»، «امام حسن» و اسکله های صدور نفت در خارک امکان پذیر می شود و به بهره برداری می رسد. بدون تردید اگر این کارگران اراده کنند قادر خواهند بود چرخۀ تولید نفت را متوقف سازند. همچنان که در گذشته نیز شاهد بوده ایم که دخالت گری کارگران شرکت نفت منجر به توقف تولید و قطع صدور نفت و از دست دادن یکی از منابع عظیم مالی دولت های سرمایه داری شده است. از حفاری اولین چاه نفت تا کنون، جنگ قدرت در دولت های سرمایه داری برای تسلط بر این اهرم مالی، با منازعات و توطئه های فراوانی به ضد توده های مردم همراه بوده است. کارگران باید سرمایه داران را از این اهرم مالی محروم سازند. زیرا هر چه طبقۀ سرمایه دار از قدرت مالی بیشتری برخوردار گردد، استبداد و دیکتاتوری نیز بیشتر حاکم می شود. دیکتاتوری طبقات بالای جامعه، حکومت های ضد دموکراسی و ضد آزادی هستند و فقر، محرومیت و ستم طبقاتی در جوامع مستبد چهرۀ عریان تری از خود نشان می دهد.
اولویت مبارزۀ کارگران صنعت نفت نیز باید سازماندهی تشکل طبقاتی کارگران و مبارزۀ جمعی برای دفاع از آزادی و رفع ستم از طبقۀ کارگر باشد. کارگران آگاه در شرکت نفت رسالت سازمان دهی و آموزش سیاسی و تشکیلاتی و آگاه ساختن همکاران خود را برای شناخت از موقعیت طبقاتی شان بر عهده دارند. ارتقای سطح آگاهی کارگران، قدرت سازمان یابی و مبارزۀ آنان را افزایش خواهد داد.
ما ایمان داریم که شما بر این امر فایق خواهید شد، همچنان که کارگران نیشکر هفت تپه و کارگران شرکت واحد این مبارزه را تجربه کردند و برای ایجاد تشکل طبقاتی و سندیکای خود دست به مبارزه زدند. شما نیز می توانید این امر مهم را به پیش ببرید، همچنان که کارگران پتروشیمی رازی و پتروشیمی تبریز و امیرکبیر توانستند در این راه مبارزه کنند، همچنان که کارگران فولاد قروه و کارگران معدن بافق برای جلوگیری از فروش کارخانه و خصوصی سازی معدن سنگ آهن دست به اعتصاب زدند و مبارزه کردند.
کارگران پتروشیمی های ماهشهر و بندر امام، کارگران پروژه های پارس جنوبی، کارگران تهران و تبریز و اصفهان و گیلان و اهواز و در یک کلام همۀ کارگران ایران در این مبارزه بی شک حامی شما خواهند بود، زیرا مبارزۀ شما کارگران صنعت نفت، مبارزۀ شما کارگران واحدهای بزرگ صنعتی و خدماتی، مبارزۀ شما پیشروان طبقۀ کارگر ایران، بی گمان طلایه دار مبارزۀ عظیم کل طبقۀ کارگر ایران برای دگرگونی بنیادی جامعۀ ایران خواهد بود.
جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقه ویژه ماهشهر و بندر امام
کارگران پروژه های پارس جنوبی
فعالان کارگری ضد سرمایه داری گیلان
فعالان کارگری جنوب
بخشی از کارگران محور تهران
٩ دی ماه ۱٣٩٣