زندان در جهان: اعتصاب پشت میله ها، فریده ثابتی

زندانیان زندان های آمریکا یک جنبش ایجاد می کنند.

در ششم نوامبردر فلوریدا سومین ایالت بزرگ  آمریکا، بعد از یک رفراندم موفق اصلاحیه ای تصویب شد. این ماده اضافی در قانون انتخابات، حق شرکت در انتخابات را به کسانی که در حال گذران مجازات در زندان هستند برگرداند. فلوریدا یکی از چهار ایالتی است که در آن اگر فردی یک بار مجازاتی را تجربه  می کرد، برای همیشه از شرکت در انتخابات محروم می شد. تعداد این افراد در ایالت فلوریدا 1.400.000 نفر بود.ـ

64 % کسانی که در رفراندم شرکت کردند با این محرومیت مخالفت خود را اعلام کرده خواهان بازپس دادن این حق شدند. اما اکثریت افرادی را که از این حق محروم بودند فقرا یا کارگران تشکیل می دادند. هم چنین این موفقیت می تواند  در مبارزه  جهت اصلاحات بیش تر در کل کشور و علیه سیستم زندان ها، موثر شود.ـ

این قانون به مدت 150 سال در فلوریدا اعتبار داشت. در سال 2000 زمان پیروزی جرج بوش مورد توجه قرار گرفت. در این زمان جب بوش برادر جرج بوش فرماندار فلوریدا بود و بازگرداندن این حق نه به خاطر حق این مردم، بلکه برای آرای آمریکایی های آفریقایی تبار یا افرو امریکانرها بود که البته منجر به 58.000 رای به نفع بوش شد و به پیروزی او با یک اکثریت کوچک کمک کرد.ـ

یک اتحاد بزرگ از سازمان ها تشکیل شد و 766.000 امضا جمع کردند، تا تمایلی را که ماه نوامبر 2018 نشان دادند روی برگه رای مستند کنند. کمپینی بوجود آمد که خانه به خانه برای جمع آوری امضا مراجعه کردند تا مورد حمایت عمومی قرار بگیرد.در ماه های قبل از انتخابات کمپین توسط اعتصاب سه هفته ای زندانیان و از جمله

(JLS)

شبکه ی  اینترنتی از اکتیویست های زندان، فشار اضافی وارد کرد. این اعتصاب سراسری تنها برای شناسایی حق رای زندانیانی که سابقا در زندان بودند نبود، بلکه شامل زندانیان فعلی هم بود.ـ

تنها چند روز بعد از یک خیزش همراه با کشته شدن زندانیان، 

JLS

در آپریل 2018 ، فراخوانی را برای اعتصاب داد. این فراخوان شامل یک لیست ده شماره ای بود، که دلایل خشونت مرگ آور زندان را مورد توجه قرارداد. 

JLS

در یک مصاحبه مطبوعاتی متذکر شد: هفت رفیق با یک فراخوان بی معنی زندگی شان را از دست دادند،. اگر زندان به خاطر دستگیری های انبوه دچار افزایش جمعیت نبود، از مرگ آن ها می توانست جلوگیری شود. بی احترامی به زندگی انسان، در ایدئولوژی جزایی کشور ما ریشه دارد.ـ

مطاللبات عبارت بودند از بهبود فوری شرایط زندان، دسترسی به آموزش، پرداخت دستمزد مناسب برای کار در زندان، بجای کار اجباری با دست مزدی ناچیز و علاوه برآن ها، پایان دادن به قوانین جزای راسیستی فدرال و کشوری. در این جا به ویژه سیاست های جزایی ای مد نظر بود، که زندانی را به مدت طولانی در زندان نگاه می دارد و امکان بهبود شرایط و هم چنین حق زود آزاد شدن را برای آن ها مانع می شود. بالاخره فراخوان شامل لغو رفرم دادخواهی سال 1996 هم هست. این قوانین زندانیانی را که اگر حقوق شان پایمال شود در مقابل دادگاه  اعاده ی دعوی کنند، بیش تر تحت فشار قرار می داد.ـ

زندانی سیاسی آزاد باید گردد
زندانی سیاسی آزاد باید گردد

مطالبات برای لغو قانون انتخابات به صورت مرکزی بود. به خاطر این مطالبات، ـ

JLS

به زندانیان جرات بخشید که اشکال صلح آمیز اعتراضی متفاوتی را از اعتصاب کار، اعتصاب غذا تا اعتصاب نشسته را به کار گیرند. هم چنین اعتصاب ارثیه ای بود که با جنبش رادیکال زندانیان دهه ی هفتاد در ارتباط تنگاتنگ بود، هرچند که کاربرد خشونت کنار گذاشته شد.

JLS

به این خاطر شروع اعتصاب را در روز 21 آگوست که سالروز تیراندازی به زندانی روشنفکر انقلابی جرج جکسون بود و پایان اعتصاب را هم در روز 9 سپتامبر که روز شروع خیزش معروف زندانیان آتیکا در سال 1971 بود، قرار داد. حرکت اعتصابی

JLS

، در حداقل شانزده زندان جزایی جریان یافت و رسانه های جمعی جریان اصلی هم در باره ی آن گزارش دادند.

شرکت در اعتصاب برای بسیاری از زندانیان خرج بالایی در بر داشت. در حدود یک دوجین از ایالات آمریکا، درهمه  زندان ها به بیرون بسته شدند و اقدامات  پیشگیرانه ی زیادی به اجرا درآمد. این اقدامات پیشگیرانه شامل “ بردن به سلول های ایزوله“، خشونت جسمی توسط نگهبانان، شکستن و پاره کردن وسایل شخصی زندانیان، دزدی اسناد حقوقی آن ها و غیرممکن ساختن شکایت کردن بود. با وجود این فشارها،

JLS

و سایر گروه های زندانی، بر موفقیت اعتصاب تاکید کردند. این اعتصاب حتی حمایت جهانی هم بدست آورد. بین زندانیان همبستگی ایجاد کرد و به ضرورت این که حامیان خارج از زندان، استراتژی زندانیان را دنبال کنند، اشاره کرد.ـ

از ماه های شروع اعتصاب به بعد شوق سازمان یابی در پشت میله ها افزایش یافت. در عین حال که دیسکورس اصلاحات قانون جزا در رسانه های جمعی جریان اصلی مورد توجه قرار داشت، JLS و سایرین تلاش های شان را برای این که اصلاحات را به جلو سوق دهند، تقویت کردند.  آن ها با آن می خواهند، که سنگ بنای  برچیدن زندان  را بگذارند.

منبع:ـ

–    iz3w

ژانویه- فوریه  2019

شماره 370

Toussaint, Losier

اسیستانت پروفسور مطالعات آفریقایی آمریکای دانشگاه ماساچوست

برای حذف رادیکال زندانی سازی) بخشی از مقاله)

الغا مجازات و تحول پذیری عدالت در ایالات متحده آمریکا

فعالین الغا مجازات در مورد تغییرات اجتماعی، این جا و همین الان: مشکل خشونت در اجتماعات باید از طریق برعهده گرفتن مسئولیت جمعی پیش برود و حل شود. سیستم قضایی تحول پذیر یا عدالت تحول پذیر، به معنای مفهومی است که محافظت از دولت در معرض خشونت قرارگرفته را در یک جامعه بدون زندان فراهم سازد.

منطور از الغا مجازات در این متن نه تنها حذف زندان ها، بلکه هم چنین حذف شبکه ی نهادهای مجازات کننده، و زمینه چینان منطق اجتماعی از شرم، مجازات و محرومیت است. جنبش الغا مجازات می کوشد برای ایجاد دنیایی که در آن چنین ابزارهایی اضافی به حساب آیند. بسیاری از مشکلات که زندان ها تظاهر به حل آن ها می کنند، توسط خود آن ها اسبابش فراهم می شود. بنا براین اعتصاب زندان در تابستان 2018 ، برای بار دوم و به شیوه ای موثر نشان داد، مشکل در کجای سیستم زندان ایالات متحده وجود دارد.ـ

دولت مجازات کننده

شکل زندان سازی در ایالات متحده زندان های عظیم است. در سال های دهه های 1970 و 80 ، جمعیت زندانیان افزایش بسیار یافت( حدود 500 درصد تا حالا). این اتفاق زمانی رخ داد که در آن دولت رفاه با دولت مجازات کننده جایگزین شد و رفاه و مجازات در جایی که تخریب اجتماعی به کار گرفته شد، درهم آویخته شدند.  اعمال مجازات کننده، هم از طریق دستگیری ها و هم اقدامات دولت رفاه و در دنیای کار رشد یافت. بی امنیت سازی مشاغل و تاثیرات روانی اش و نژاد پرستی رشد یابنده نتیجه ی روند نئولیرال سازی هستند. همه ی این ها توسط سیاستمداران برای یک “ پوپولیسم مجازاتی“ بسیج شد، پوپولیسمی که جهان را خسته از جنایت و متمایل به مجازات های سخت نشان می دهد. دستگیری های توده ای جنبش های رهایی بخش دهه 1960 سیاهان، لاتینی ها و دیگر گروه های مواجه با به حاشیه رانده شدن نژاد پرستانه با عنوان جنگ علیه مواد مخدرانجام شد.ـ

بحشی از این روند خصوصی سازی نهادهای مجازات کننده دولتی بود. از سال های دهه ی 1980، هرچه بیشتر زندان ها و هم چنین زندان های جوانان  و زندان های بازگرداندن مهاجرین به کشورهای شان، توسط کارفرمایان خصوصی اداره می شوند. سازمان الغا مجازات مقاومت انتقادی این شبکه ی گسترده را با عنوان “ تناقض صنعتی زندان“ مورد بررسی قرار می دهد. این صنعتی است که نه فقط شامل زندان هاست، بلکه هم چنین دولت  و بسیاری از بخش های دیگر را هم در بر دارد و از “ تحت نظر قرار دادن، مجرم سازی و مجازات کردن سود می برد. این شبکه حتی به مدارس هم راه یافته است، یعنی به جاهایی که اقدامات تادیبی مجازات کننده علیه کودکان و نوجوانان رنگین پوست، „خط لوله ی مدرسه به زندان“ را می سازد.ـ

در این فاصله اعمال پلیس تقویت شدند. تحت تاثیر جنگ علیه ترور، کارمندان پلیس محلی، نظامی/مسلح شدند. وزارت امنیت داخلی هر چه بیش تر وضعیت مرزی را ، بر اساس 11/9{باید یک ماده قانونی باشد}  در ساختار اجرای قانون ادغام کرد. با به کار گیری میسیون محافظت از مرزها در برابر مهاجرت غیرقانونی و جرم، یک اداره شبه پلیسی اجرای قانون علیه مهاجرین برپا شد. این اداره اعمال پلیسی را انجام می دهد، هرچند اقامت در ایالات متحده بدون مدارک لازم از نظر قانونی تنها یک امر اخلال در نظم محسوب می شود. این کارزار به این علت خواهان ملغی سازی این اداره است.ـ

این زمان رفرم های سیستم جزائی در ایالات متحده دوران عروسی اش را تجربه می کند و حتی محافظه کاران چون زندان ها را مشکل زا می بینند، و بیش از همه به خاطر مخارج بالای آن خواهان اصلاحات در دستگاه جزا هستند. اصلاحات حتما به معنی تخریب مکانیسم مجازات نیست. فعالین لغو مجازات همواره به انتخاب استراتژی اصلاحات در صنعت- زندان توجه می کنند. حرف و عمل تجدید کننده ی عدالت و مدل های میانجیگری توسط سیستم جزا پذیرفته شدند، با آن اما اهداف اصلاحی، نقد رادیکال و سازمانش از او ربوده شد.ـ

هم چنین برعکس کالایی سازی از جانب صنعت امنیت، از طریق کوشش های اصلاحی تغییرات مثبتی استقرار یافته است. این امر حذف زندان را اغلب قابل دیدن به جلو می آورد: تکنولوژی ها مانند پابندهای الکتریکی، نه تنها مجازات را با توجه به سود، بلکه هم چنین خود مجازات کردن را خصوصی سازی می کند. زمانی می شود از حذف زندان حرف زد که زندان به خانه نقل مکان کند.                                               آگوست 2020 / مرداد 99

منبع:ـ

–    iz3w

ژانویه- فوریه  2019

شماره 370

Melanie, Brazzell