«مادران و پدران درحسرت و تنهایی میمیرند»

«مادران و پدران درحسرت و تنهایی میمیرند»
نه! دیگرصدای پایش نمی آید
دوباره تقه ای به در نمی کوبد
چشمان کم سوی انتظار
حسرت دیدار را در خاک می جوید
کجاست حصار هجای خشم ودرد
کجاست فریاد شکسته در گلو
رویش امیدرا پروراندی
دوباره می خوانمت
دوباره فریادت می زنم
ای زلال عشق و امید، مادر
ای صبورترین خشم، پدر

عمر ننگین رژیم جمهوری اسلامی چنان به درازا کشیده شده است که هر روز باید شاهد و ناظر از دست دادن عزیزی باشیم. مطلع شدیم که رفیق عزیزمان، حمید آزادی*، زندانی سیاسی سابق و نویسنده کتاب „درها و دیوارها“، پدر عزیزخود را از دست داد. اینروزها خبر از دست رفتن عزیزانمان را از هر گوشه و کنار میشنویم. از دست رفتن عزیزترین عزیزانی که استقامت و پایداری شان دیوارهای بلند زندان را به سخره گرفته بود. پشت حصار و بارو و درهای زندان دشنام و تحقیرزندانبانها را تحمل می کردند و با عشق و امید از هر گوشه و کنار کشور به دیدارمان می شتافتند. مادران و پدران داغ دار، پدران و مادران ماندگار در خاک غم زده ایران که نتوانستند در کنار فرزندان خود دوران سلامتی و یا نقاهت خود را بگذرانند. مادران و پدرانی که فرزندان جان بدر برده آنها از سلاخی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی مجبور به خروج از کشور شدند تا آنها در کشور خود تنها بماندند و پدر رفیق حمید نیز داغدار دیدار فرزندش بود. و سال های سال محروم از این ابتدایی ترین حق انسانی در حسرت زیست. در بستر مبارزه طبقاتی علاوه بر نیروهای مبارز و انقلابی، خانواده این افراد هم در معرز سختی ها و شداید این امر قرار دارند و مجبوربه پرداخت بهای آزادی و عدالت اجتماعی هستند.
گفتگوهای زندان ضمن گرامی داشت یاد و نام این پدر عزیز، همدردی و همبستگی خود را با رفیق حمید آزادی و خانواده گرامی اش اعلام می دارد.
*این نام مستعار به یاد و احترام رفیق جانفشان حمید آزادی، که در ضربات بخش چاپخانه و توزیع سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در اسفند 1360 توسط رفیق همبندمان انتخاب شده بود)

سرنگون باد کلیت رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد سوسیالیسم، زنده بادآزادی
گفتگوهای زندان
16آذر 1393
KMBT_C364-20141011115427