یاد یاران یاد باد! محمود خلیلی
رفیق جانفشان فدایی احمد رضا بیک محمدی هزاوه سال 1338 در خانواده ای زحمتکش ودریکی از روستاهای اراک (هزاوه) به دنیا آمد. برخلاف تبلیغاتی که بلندگوهای رژیم سرمایه داری شاه مبنی بر برچیده شدن بساط ارباب رعیتی( تحت عنوان اصلاحات ارضی) به خورد جامعه داده می شد. شکاف طبقاتی در روستاه ها هر روز عمیق تر می شد از این رو موج فزاینده مهاجرت از روستاه به شهرهای بزرگ بویژه تهران سرازیر می گردید. خانواده رفیق احمد هم بر اساس شرایط موجود در روستاه در سال 1346 به تهران مهاجرت نمودند. رفیق احمد از همان اوان کودکی برای کمک به خانواده جذب بازار کار گردیدو در کارگاه های تریکو بافی مشغول به کار شد، اگر چه در ابتدا او ضمن کار تحصیل هم می نمود ولی به مرور زمان مجبور به ترک تحصیل گردید. رفیق احمد پس از کلاس ششم ابتدایی کار خود را کارگاه های کشباف تریکو وتولیدی های پوشاک بصورت تمام وقت آغاز نمود و رفته رفته در این رشته به کارگری ماهر تبدیل گردید.
رفیق احمد رضا که در کوران کاروزندگی تبعیض و نابرابری را با گوشت،پوست و استخوان خود لمس کرده بود با اولین جرقه های قیام پا به عرصه مبارزه علیه رژیم شاه نهاد و فعالانه در تظاهرات های خیابانی شرکت می کرد. پس از قیام 57بعنوان کارگری آگاه و فعال جهت رشد و باروری کارگران صنف بافندگان سوزنی تلاش بی وقفه ای داشت او که در ابتدا تحت تاثیر برادرگرامی اش(محمد رضا که از او دو سال کوچکتر بود) به هواداری از سازمان مجاهدین پرداخت ولی پس از اندک زمانی به سمت سازمان چریک های فدایی خلق ایران گرایش پیدا کرد. رفیق احمد ضمن حضور فعال خود در عرصه مبارزه طبقاتی بعنوان یک هوادار راستین در تمامی عرصه ها فعالیت داشت و در بین کارگران مواضع سازمان را تبلیغ می کرد. از این رو او در بین کارگران بعنوان انسانی مبارزه و انقلابی و محبوب پایگاه ویژه ای داشت و همین موضوع باعث حساسیت عوامل سرکوبگررژیم جمهوری اسلامی گردیده بود. پس از انشعاب خردادماه 1359 با تیز هوشی انقلابی به افشای بخش اکثریت سازمان که به دنباله روی از حاکمیت پرداخته اقدام نمود. او به درستی پی برده بود اکثریت بعنوان عامل سرمایه داری ضمن خوش رقصی برای حاکمان نورس تلاش دارد عرصه مبارزه را برای نیروهای انقلابی و کمونیست تنگ نماید. رفیق احمد تا لحظه دستگیری فعالانه در جهت پیشبرد اهداف سازمان چریک های فدایی خلق ایران (اقلیت) بعنوان یک کارگر پیشرو فعال بود.
رفیق جانفشان فدایی احمد رضا بیک محمدی هزاوه در سال 1360 ازدواج نمود هنوز چندی از این ازدواج نگذشته بود که بعنوان عنصر کمونیست و شناخته شده توسط مزدوران رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی دستگیر گردید. رفیق احمد پس از دستگیری و تحمل شدیدترین شکنجه ها به 8 سال زندان محکوم شد. او با کوله باری از تجربه مبارزه طبقاتی درمحیط کارگری و زندان های اوین، قزل حصار و گوهردشت می توانست عنصر ارزشمندی برای جنبش کمونیستی ایران باشد اما دژخیمان رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی او را مانند هزاران نیروی انقلابی قتل عام شده در کشتارهای دهه 60 روز شنبه پنجم شهریور 1367 بهمراه تعداد زیادی از کمونیست ها در آمفی تئاتر گوهر دشت به دار آویختن یادش گرامی و راهش پر رهروباد.
مجاهد جانفشان محمد رضا بیک محمدی زواره در سال 1340 در روستای زواره اراک بدنیا آمد و سال 1346 به تهران مهاجرت نمود. مجاهد جانفشان محمد رضا به عنوان محصلی نمونه در تهران به تحصیل پرداخت او در کوران مبارزات مردم ایران در قیام 57 فعالانه مشارکت داشت و در همان دوران با سازمان مجاهدین خلق آشنایی پیدا نمود و پس از قیام به عنوان یک عنصر سازمانی در بخش های مختلف هواداران مجاهدین به فعالیت پرداخت. از زمان و نحوه دستگیری او اطلاع زیادی در دست نیست اما او در همان سالهای اوایل قیام ازدواج کرد و این ازدواج یک دختر و یک پسر بود. بر اساس اطلاعات موجود مجاهد جانفشان محمد رضا در سالهای اولیه دهه 60 در اوین به جوخه اعدام سپرده شد. یاد و نام این عزیز همیشه زنده و مانا باد.
گرامی باد یاد همه مبارزین راه سوسیالیسم و آزادی
گرامی باد یاد رفیق جانفشان فدایی احمد رضا بیک محمدی هزاوه
گرامی باد یاد مجاهد جانفشان محمد رضا بیک محمدی هزاوه
زنده باد سوسیالسیم، زنده باد آزادی
سرنگون باد کلیت نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی
محمود خلیلی
اسفند ماه 1393