در اندوه درگذشت علی اشرف جان درویشیان ما
با کمال تاسف خبر درگذشت انسان و نویسنده بزرگ علی اشرف درویشیان را دریافت کردیم. ضمن تسلیت به خانواده و همه دوستداران این انسان گرانقدر در زیر برخی از واکنش ها و یادداشتهای منتشر شده که تاکنون به دست ما رسیده منتشر می کنیم
یاد علی اشرف درویشیان نویسنده متعهد و مبارز، یار صمد و خسرو و… را گرامی می داریم!ـ
***
اطلاعیه کانون نویسندگان درمرگ علی اشرف درویشیان
درگذشت نویسندهی محرومان
علی اشرف درویشیان درگذشت. روز چهارم آبان قلب نویسندهی متعهد به آزادی و رفاه و شادمانی برای همه، قلم هیچبودگان جامعه، صدای کودکان فقر و رنج و تبعیض از حرکت بازایستاد. او نویسندهای بزرگ، سرشناس و محبوب و عضو برجستهی کانون نویسندگان ایران بود و نزدیک به نیم قرن دهها اثر داستانی و پژوهشی نوشت. آثاری که در بیشتر دورهها و دولتها با ممنوعیت و سانسور درگیر بود؛ اما نه زندان رژیم شاه و نه تعقیب و احضار و فشار حاکمیت کنونی هیچیک باعث نشد درویشیان سر قلم خود را خم کند. این قلم میتواند افتخار کند که تا پایان در دست نویسندهای خلاق، عدالتجو و آزادیخواه راستقامتی کرده است. درودمان بدرقهی راهش
خبرهای مربوط به مراسم خاکسپاری و یادبود در ساعتهای آتی به اطلاع میرسد
سوگوارۀ سایه های دل، عباس سماکار
یاور ستمدیدگان و سرکوفتگان رفت، اکبر معصوم بیگی
چکیده ی شرف و انسانیّت و مردمی، جان فدای آزادی و برابری،، رفیق شفیق ما، عضو برجسته ی کانون نویسندگان ایران، علی اشرف درویشیان درگذشت.ـ
درویشیان ، صبور و نگران و قصه ها بر لبان خاموش ، پس از تحمل رنجی ده ساله ، از میان ما رفت.، فریبرز رئیس دانا
ـ …و اکنون دراین تلخای اندوه ژرف ما، نویسندگان در گذشته در جایگاه تاریخی داستان نویسان جاودان اثر در انتظار ورود علی اشرف به پا برخاسته اند. داستان نویسان رئالیسم انتقادی و کاونده دردهای اجتماعی صادق چوبک، صمد بهرنگی و غلامحسین ساعدی را به نمایندگی بر گزیده اند تا به استقبال این اسوه ی داستان رنج و ستم و محرومیت بروند تا پای به عرصه ی جاودانگی شان بگذارد. ما نیز در اینجا می رویم تا با این قصه گوی راستی ها و کژی های زندگی و این توانا قلم چاره جوی انسانی و این عضو متعهد و پا بر جای کانون نویسندگان ایران آخرین بدرود و سلامی دو باره بگوئیم. پس ازاو ما اندوه گساری پیشه نمی کنیم بلکه به او که در برابر هیچ قدرت و ثروت و وعده ای سر خم نکرد و سال های ابریش را با غرورو پاکدلی و بی نیازی گذراند وبه یکی از بهترین های داستان نویسی فارسی برای همه ی درد مندان جهان تبدیل شد، افتخار می کنیم.در این دمادم وابستگی ها و قلم به مزدی های حقیرانه ما آبروی داستان نویسی مستقل و نماد شرافت قلم را بدرقه خواهیم کرد.ـ
احسان حقیقی
شریف سالهای ابری کلام تو هم همیشه در گوش ما خواهد بود و ما را بیدار نگه خواهد داشت.
ـ „برو، ! به هیابانگ شورانگیز حسرت مخور !ـ
ـبخسب ! پرواز کن ! بیارام ! ـ دریا نیز میمیرد!“ـ
جیغ های دلخراش اصغر ، همیشه در گوشم خواهد بود.این جیغ ها تا ابد مرا بیدار نگه خواهد داشت و مرا بر ضد آنکه همیشه خرجیش آمده است، آنکه شکمش مثل زالو پر است و کاری نمیکند که همه خرجی داشته باشند ، خواهد شوراند. بر ضد آنکه گوشش کر است و جیغ های اصغر را نمی شنود، ناله های ننه را نمی شنود و بر ضد آنکه نفهمید و ندانست و نخواست بداند که چرا همیشه زیر چشم ننه ام از درد کبود بود.همیشه گیسویش شانه نزده و آشفته و پر درد و همیشه گرسنه بود تا ما نیم سیر باشیم …ـ
علی اشرف درویشیان – آبشوران
هژیر پلاسچی
او باز خواهد گشت. روی پاهای خودش باز خواهد گشت، با همان لهجهی غلیظ کرمانشاهی که گفته بود: «برویم جلوی مجلس برای یک بار هم که شده به سانسور اعتراض کنیم، نویسندهییم مثلن». با همان خشمی باز خواهد گشت که از گرسنگی، از فقر، از فلاکت درون خودش انبار میکرد، همان خشمی که رفت توی رگهایش پیچید و نشاندش روی تخت بیمارستان. پشت سیمای آرام و نجیبش انبار انبار باروت داشت پیرمرد. و صدای تمام جذامیها بود. همهی آنهایی که توی گلولای «آبشوران»های سرتاسر جهان لولیده بودند، همهی آنهایی که …زیر کرسی یخ زده بودند، همهی آنهایی که از سرما، از گرسنگی، از بیماری مرده بودند. همهی آنهایی که تصویر آنها حذف میشود تا جهان «زیبا» باشد. صدای مطرودان بود، صدای شورشیِ فرودستان. او اما باز خواهد گشت. یک روز شانه به شانهی «رنگینه» و «گل طلا» و «داداش جان»هایی که برنگشتند هرگز، باز خواهد گشت و با هم «کتابخانهی بچهها» را دوباره از نو بنا خواهیم کرد، «ابر سیاه هزارچشم» را خواهیم شکافت و نام روزنامهدیواریهایمان را پیروز خواهیم گذاشت. دوست خوبِ ما، دوستِ خوبِ همهی بچههایی که در روستاها و حاشیهنشینها و محلههای فقیر بزرگ شدهاند و بزرگ میشوند و بزرگ خواهند شد رفته است
اُسطوره ادبیات کودک علی اشرف درویشیان در گذشت و به جاودانه ها پیوست! ، علی دماوندی
کسی که در برابر قدرت سر خم نکرد. یاد و نام گرامی اش جاودانه باد!ـ
آموزگار ،نویسنده، محقق،عضو کانون نویسندگان ایران، مبارز چپ وترقیخواه کشورمان علی اشرف درویشیان در گذشت. علی اشرف انسان شریف ، مهربان و خوش طبع و معلم ورفیق عزیزی برای بسیارانی از مابود. او نویسنده و تصویرپرداز مردمان حاشیه، مردمان اعماق ،بچه های آبشوران در گل ولای کوچه های همه شهرهای جهان بود که نان و مسکن وآزادی را تنها در رویا…های شبانه میبینند. علی اشرف ، صدای بی صدای مردمانی بود که فراموش شده اند ، انکار شده اند، صدایشان در سوز وسرمای تضادهای طبقاتی وگل ولای ایدئولوژیهای طبقه حاکم خفه شده، و در میان فقر وفلاکت وحاشیه گی رها شده اند. اوآنهارا از فراموش خانه تاریخ بیرون آورده است ودرآثار درخشانش به ثبتی تاریخی میرساند.
علی اشرف درویشیان در طول چندین دهه علیرغم تهدید ،سرکوب ،سانسور، محرومیت وزندان نوشت و نوشت . تلاش کرد در مقایل رژیمهای فرهنگ ستیز و آزادی کُش شاهنشاهی و اسلامی ،فرهنگ مقاومت وایستادگی وانسانیت را در کتابها ونوشته هایش بازتاب دهد. علی اشرف با «بیستون»، «آبشوران»، «فصل نان»، «همراه آهنگهای بابام»، «گل طلا و کلاش قرمز»، «ابر سیاه هزارچشم»، «روزنامه دیواری مدرسه ما»، «رنگینه»، «کی برمیگردی داداش جان»، «آتش در کتابخانه بچهها»، «چون و چرا»، «داستانهای محبوب من ، «سلول ۱۸»، «سیودو سال مقاومت در زندانهای شاه» و «افسانهها و متلهای کردی»،«سالهای ابری» (۲ جلد)، «درشتی»، مجموعه ۲۰ جلدی «فرهنگ افسانههای مردم ایران» (با همکاری رضا خندان مهابادی)، «واژهنامه گویش کرمانشاهی»، «یادمان صمد» (صمد بهرنگی)، «شب آبستن»، «از این ولایت»، «قصههای آن سالها»، «هفت مرد، هفت داستان»، «خاطرات صفر خان» (صفر قهرمانیان) و «دانه و پیمانه» سرمایه بزرگی برای ما و آیندگان برجای گذاشت.
باید تاکید کرد که علی اشرف درویشیان عضو کانون نویسندگان ایران بود ویکی از نویسندگان نامه 53 نفره „مانویسنده ایم“ دردفاع از ازادی بی حد وحصر قلم وبیان وعقیده، از حامیان همیشگی مادران وخانواده های خاوران، زندانی سیاسی دوره پهلوی ومبارز شریف ووفادار اردوی محرومان علیه زور وقدرت دولتی ، انسان وفادار به اندیشه های سوسیالیستی و عدالتخواه وآزادی خواه وبرابری طلب بود.
درگذشت عضو ثابت قدم و استوار کانون نویسندگان ایران، مبارز نستوه سوسیالیست وچپ ،نویسنده ومحقق وپژوهشگر ،آموزگار شریف ومهربان کرمانشاهی را به خانواده گرامی درویشیان ، کانون نویسندگان ایران ، خانواده بزرگ چپ وکارگری وسوسیالیست ، به مردمان ایران تسلیت میگویم. گرچه فقدان علی اشرف ، حفره ای بزرگ ایجاد خواهد کرد که پرکردنش دشوار وشاید ناممکن باشد. اما براین باورم که علی اشرف درویشیان همچنان زنده است وزنده خواهد ماند. اودر میان ما وهم نسلان ما ونسلهای آینده خواهد زیست وصدای مهربانانه اش همچنان ما را به دوست داشتن وهمبستگی انسانی دعوت خواهد کرد ؛ و تصویرهایش مارا به اعتراض علیه ستم ونابرابری واستبداد فراخواهد خواند وشورش فرودستان همچنان درس اول ما برای واژگونی نظم جهانی خواهد بود که برپایه استثمار وفقر وتنگدستی وبیعدالتی قرار دارد.ـ
یاد و خاطره علی اشرف درویشیان را گرامی می داریم!، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
امروز چهارم آبان 1396، قلب علی اشرف درویشیان برای همیشه از تپیدن باز ایستاد. با مرگ او، کارگران و زحمتکشان و مزدبگیران و کودکان فرودست جامعه، یکی از نویسنده گان واقعگرا، مبارز و برابری طلب را از دست دادند. براستی که او “ رفیق کودکان، یار و یاور طبقهی کارگر و تمام انسانهایی بود که برای فردایی روشن و شایستهی انسان، مبارزه میکنند. „ـ
علی اشرف درویشیان نویسنده ای بزرگ بود که به جز برای قلم، برای هیچ کس و هیچ حاکمی سر فرود نیاورد. چه آن زمان که در دهه 50 تا آستانه بهمن 57 در زندان محبوس بود و چه آن هنگام که در دهه 70 برای اهدای جوایز ادبی دولتی، دعوت اش کردند؛ او در پاسخ به این دعوت در مصاحبه ای گفت که من چگونه در مراسمی دولتی شرکت کنم، مادام که از یک سو مردم ام در فقر بسر می برند و از سوی دیگر سایه سانسور بر سر ادبیات ما سنگینی می کند؟!ـ
علی اشرف درویشیان بیش از نیم قرن صادقانه با قلم اش از کار و زحمت مردمی نوشت که در کنارشان زندگی می کرد و درد و رنج آنها را با کلمات به تصویر می کشید. این نویسنده توانمند با کتاب “ از این ولایت “ از زندگی و مرگ نیازعلی “ نداردها “ می نویسد و در “ آبشوران “ زندگی فلاکت بار محله های فقیر نشین و حاشیه ای شهر کرمانشاه را در برابر چشمان خواننده به نمایش می گذارد. در جایی دیگر، “ کلاش قرمز “ دختری به نام “ گل طلا “ را بر مرکب خود می نشاند و در آسمان شهر به پرواز در می آید تا فاصله طبقاتی که حاکمیت سرمایه به ارمغان آورده را به او نشان دهد.ـ
علی اشرف درویشیان آثار ارزنده ای دیگری مانند “ درشتی „، “ فصل نان „، و “ صمد جاوادنه شد “ ( به یاد صمد بهرنگی )، “ خاطرات صفر خان “ از زندانیان سیاسی قدیمی، و… نیز دارد. اما به همه اینها باید رمان “ سال های ابری “ را اضافه کرد که گنجینه ای تاریخی و ارزشمند از شرایط زندگی و رویدادهای اجتماعی یک دوره معین از تاریخ ایران است. آثار علی اشرف درویشیان برای همیشه در یاد و خاطرات همه پوینده گان هنر و ادبیات کارگری و معترض به نظام نابرابر سرمایه داری ماندگار است.ـ
ما جمعی از کارگران و فعالین کارگری که در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری متشکل شده ایم، فقدان و درگذشت علی اشرف درویشیان را به همسر و فرزندان و دیگر بستگان و بخصوص به اعضای کانون نویسندگان و همه دوستداران اش تسلیت می گوییم. یاد و خاطره علی اشرف درویشیان برای همیشه ماندگار و جاوادنه است.ـ
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری – چهارم آبان 1396
مطالب مرتبط
http://dialogt.de/ali_asharf_darvishian-2/
http://dialogt.de/nassim_khakssar/