تمرین مدارا، شعری از سعید یوسف
تمرین مدارا (با یاد محمد مختاری) شعرم شنید و از سر مهر آن عزیز گفت شعری ست خوش، ولی ز...
تمرین مدارا (با یاد محمد مختاری) شعرم شنید و از سر مهر آن عزیز گفت شعری ست خوش، ولی ز...
مدرسه ی انقلاب مداد، مسئله اش انتشارِ آگاهی ست مرامِ دفترِ کاهی برابری خواهی ست مداد چرخد و هر سو...
منظرِ سکّوی انقلاب چه خوب است روسری انقلاب بر سر چوب است زشتیِ بیداد را نمودن زیباست پرده نهادن به...
توضیح: این نوشته را، که گونه ای «مقاله ی منظوم» است، در اوائل سال ۶۲ و تنها چند ماهی پس...
به یاد رفیق عزیزم ماسیس عزیزخانیان، که من او را به نام پدرش و به شوخی ماطاووس می خواندم، و...
رهنوردیم و، به ره، پویان رویم چون گوزنان، همچو آهویان رویم راه هائی نازموده پیشِ رو،ـ راهِ رهپویان و رهجویان...
چندی پیش مطلبی با عنوان تاملی بر «گستاخی» و «عقلانیت»، از عباس هاشمی در وبلاگ گفتگوهای زندان منتشر شد http://dialogt.de/abbas_hashemi-3/...
تواب / جنبش دادخواهی / زندان در ایران / سعید یوسف / عباس هاشمی / مبارزه طبقاتی / مقالات / یادمان ها
“دنیا دارد از عقلانیت، عقلانیت محدود تباه میشود“ آندره برتون در آرش شماره 97، رفیق شاعرم «سعید یوسف»...
هم بِخْرَدیم و باهنر و هم دلیر و… بعد؟ از ماست گر که هست جهان دلپذیر و… بعد؟ دنیا تمامْ...
برای سعید سلطانپور که در سال اعدامش من سی و سه ساله می شدم سی و سه سال بعد یعنی...
Mehr