اخبار زندان، نیمه دوم فروردین

طرح از گفتگوهای زندان
طرح از گفتگوهای زندان

فراخوان فعالین کارگری در بند به مناسبت روز جهانی کارگر 

برای نبرد اگاهانه و سازمان یافته علیه ستم و نابرابری در اتحادیه و حزب سراسری کارگری متشکل شوید.

هم زنجیران سلام و دورد های آتشین ما کارگران و فعالین زندانی را از زندانهای جهنمی جمهوری اسلامی بپذیرید.

در شرایطی به روز رزم و اتحاد جهانی کارگران علیه بهره کشی و استبداد سرمایه داری و روز لغو استثمار و ایجاد حاکمیت شورایی و دمکراتیک کارگران و زحمتکشان نزدیک می شویم که تحت حاکمیت نظام سرمایه داری ایران به عنوان مباشر و شریک شرکت های چند ملیتی به بهای تشدید مناسبات بهره کشی از کارگران و ستم دیدگان در پیاده کردن سیاست های ضد بشری آنها مخصوصا“ برنامه های صندوق بین المللی پول ( صندوق نزول خواری و پول فروشی) هستیم ، اهم این برنامه ها و سیاست ها عبارتند از :

ـ1- تصویب مجدد دستمزدهای یک چهارم زیر خط فقر ،

ـ2- بردگی 93 در صدی کارگران از طریق اجرای قراردادهای سفید امضا و موقت،

ـ3- بر داشتن گمرکات مرزی و واردات کالاهای بنجل و غیر ضروری مانند از سنگ قبر  و  کالاهای لوکس گرفته تا شکر و قطعات به جای کالاهای مورد نیاز اولیه زندگی انسانها و نابودی 80 در صدی تولید و بیکار سازی میلیونی کارگران،

ـ4- تصاحب و خودی مانی سازی تولید ، معدن ، خدمات ، با اسم رمز خصوصی سازی،

ـ5- بر داشتن یارانه ها و تبدیل تمام عرصه های نیاز حیاتی مردم مانند آب ، برق ، سوخت ، نان ، تحصیل و درمان به حیاط خلوت سرمایه داری در بهره کشی چندگانه از مردم،

ـ6- دزدی ، اختلاس و غارت هزاران میلیاردی ثروتها و منابع عمومی مانند 220 هزار میلیارد پول بانکها که توسط جناح های حکومتی اصول گرا و اصلاح طلب به صورت وام های رانتی گرفته شده و با گردن کلفتی پس داده نمی شود و …

و در نتیجه، با فروپاشی مناسبات اقتصادی – اجتماعی و با بالاترین آمار تورم،گرانی ، بیکاری ، بی مسکنی ، اعتیاد ، طلاق ، افسردگی و خود کشی در میان 80 در صد مردم زیر خط فقر طبق آمارهای جهانی، یکی از ثروت مندترین و غنی ترین کشور های جهان با رتبه دهم معدن و دیگر ثروت ها را به جهنم فقر و گرسنگی ، تباهی و بی آیندگی لگدمال شدگان و بهشت برین مولتی میلیاردر ها تبدیل کرده اند، تحت شرایط فوق وبا افزایش فاصله و تضاد طبقاتی و همچنین تبعیض و نا برابری تنفر ، نارضایتی ، اعتراضات و اعتصابات کارگران ، معلمان ، پرستاران ، بازنشستگان ،زنان ، جوانان و ملل تحت ستم به اوج خود رسیده است، جمهوری اسلامی برای بقای تسلط و ادامه روند استثمار و چپاول ثروت های عمومی و مقابله با مبارزات هر دم افزاینده ستمکشان و جلو گیری از همبستگی طبقاتی – سراسری کارگران و مزدبگیران هر گونه فعالیت آگاهانه و تشکل های مستقل مبارزاتی کارگری و مردمی را به شدت سرکوب می کند، همبستگی طبقاتی – سراسری کارگران و مزدبگیران و فعالیت آگاهانه و تشکل های مستقل مبارزاتی کارگری و مردمی بعنوان اهرم سازمان یابی اگاهانه و با برنامه در بدست آوردن مطالبات اساسی شان مورد سرکوب ، دستگیری و زندان قرار می گیرد،همچنین جمهوری اسلامی با استفاده از انواع سرکوبها در مقابله با مبارزات جاری، از حکومت نظامی در کارخانجات و موسسات بزرگ با استفاده از حراست و بسیج مسلح و با استفاده از تشکل های زرد مافیای خانه کارگر به خواسته های کارگران و مردم جواب می دهد، نمونه هایی از اعمال سرکوب گرانه ای جاری را که می توان مثال زد، عبارتند از :

سرکوب اعتصابات، در زندان نگهداشتن رهبران و فعالین کارگری، معلمان، دانشجویان، زنان و فعالین هویت طلب و دستگیری گسترده فعالین و پیشروان کارگری و مردمی ، تهدید به اجرای حکم تعلیقی ده ساله آقای عبدی دبیر کانون صنفی معلمان توسط سربازان گمنام مولتی میلیاردر های حاکم، دادن حکم شش و نیم ساله حبس به جعفر عظیم زاده، سه و نیم ساله حبس برای جمیل محمدی ، دادن حکم زندان و شلاق به 5 کارگر از رهبران کارگران چادرملو ، دادن حکم دوباره نه و نیم ساله به بهنام ابراهیم زاده عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ، بلا تکلیفی ده ماهه شیر زاد از فعالین کارگری، و دستگیری گسترده فعالین کارگری در کردستان از جمله کوروش بخشنده، یوسف آبخرابات، محمد مولائی، واحد سیده ، نظام صادقی و … نمونه مشتی از خروار از اعمال ضد مردمی و ضد کارگری دولت سرمایه داری اسلامی به عنوان نوکر و جیره خوار طبقه سرمایه دار ایران و جهان   می باشد.

اما همه ای این خفقان و سرکوبهای وحشیانه نتوانسته جلو اعتراضات و اعتصابات کارگران، معلمین و دیگر ستم دیدگان را سدکرده و از دامنه انها بکاهد مبارزات معلمین و کارگران مخصوصا“ اعتصابات معلمان در اسفند سال قبل و فروردین امسال و کارگران ایرانخودرو در اسفند ماه سال گذشته و … نشان از امادگی و پتانسیل مبارزاتی بالای کارگران و زحمتکشان می باشد و لیکن به دلیل نبود تشکل های سراسری از جمله اتحادیه های سراسری این مبارزات نتوانسته به صورت ملی و سراسری در برابر سیاست های یکپارچه و برنامه ریزی شده سرکوب مادی دولت سرمایه داری ارتقاء یابد و از بی برنامگی، خود به خودیسم و پراکندگی رنج می برد و نمی تواند دشمن طبقاتی را در سطح ملی به عقب نشینی وادار نماید، و با کمال تاسف شنیده ایم تشکل های مستقل موجود حتی برای امضا کردن بیانیه مشترک اول ماه می به سه طیف تقسیم شده اند، دشمن هر روز بیشتر از قبل یک پارچه می شود حتی تا آن حدی که از ترس خطر انقلاب، ضمن رقابت شدید با هم و فحش و نا سزا گفتن به یک دیگر برای افزایش آتش در منطقه در جهت جلو گیری از انقلاب به شدت همکاری   می کنند، ولی مدعیون رهبری کارگری دچار انحرافات مختلف و … شده نه تنها اقدام به ایجاد همبستگی میان کارگران نمی کنند بلکه با صد افسوس تبدیل به مانع      می گردند، شرایط کنونی جامعه و نوع نگرش جهان به منطقه و به حرکتهای مبارزاتی مردم ایران مانند حرکت های اعتراضی معلمان و کارگران و پرستاران و … نشان دهنده این است که اعتراضات با شدت رو بگسترش در آینده نزدیک هستند، برای اینکه دشمن نتواند ایران را به منطقه در حال آتش تبدیل کند تنها راه، همبستگی طبقاتی زحمتکشان است و این تنها از طریق قبول همکاری میان تشکل های مستقل موجود ممکن خواهد شد، بر این مبنا ما از تمامی تشکل های موجود مانند سندیکاها،  کمیته ها و اتحادیه ها و … به عنوان هشدار جهت جواب دادن به ضرورت تاریخی   می خواهیم در رابطه با مطالبات روز مره و اولیه کارگران و معلمان  و … خود را گرفتار خورده کاری نکنند و دست به اقدامات مشترک بزنند و البته اقدام مشترک در زمان کنونی بدون شک با امضاء بیانیه برای روز جهانی کارگر می تواند نشان بدهد چه کسی و چه کسانی واقعا“ در جهت منافع کارگران قدم بر می دارند، بدون شک این میدان مبارزه است که ادعاها را ثابت یا رد خواهد کرد، اما وقتی پراکندگی را از بین نبریم و در نقطه عطف مبارزات طبقاتی شکست بخوریم، دیگر هیچ توجیهی        نمی تنواند اهمال و کوتاهی، فرقه گرایی، خود به خودیسم، کیش شخصیتی ، عدم استفاده از تجربیات دهه سی و دوران انقلاب 57 و … را پنهان کند، ما از شما       می خواهیم به سر نوشت طبقه کارگر که به همبستگی طبقاتی و تشکل یابی سراسری صنفی – سیاسی بستگی دارد در حد توان خود جواب عملی بدهید.

همچنین باید توجه داشته باشیم در رابطه با پیش برد سرکوب عریان و برای حفظ غارتگران، بخشی از سربازان ،نظامیان ، و نیروهای امنیتی که خود هیچ سهمی در غارت و بهره کشی مردم ندارند و با شعارهای مختلف حکومت اسلامی فریب مافیای ثروت و قدرت را خورده اند، باید بدانند، مبارزات حق طلبانه و آزادی و برابری خواهانه کارگران، معلمان، پرستاران بعنوان تامین کنندگان اصلی تولید، آموزش و درمان کل جامعه و از جمله خانواده و خود همین فریب خوردگان که انها نیز بدون اینکه بدانند دچار و گرفتار و تحت فشار ظلم و ستم و تبعیض و بهره کشی و نابرابری چپاولگران حاکم هستند، هر گونه پیش روی در این مبارزه از جمله کسب آموزش، درمان، مسکن رایگان و دیگر تأمینات اجتماعی به نفع آنان نیز خواهد بود، در مقابل عدم موفقیت کارگران و مردم، جمهوری اسلامی بیشتر جنایات خود را ادامه و گسترش خواهد داد که شما نیز از یاد نبرید و به خود آئید که حاکمان زر و زور و تزویر در شکل حکومت اسلامی پس از 36 سال غارت و چپاول با شعار های اسلامی از شما در سرکوب  توده ها سو استفاده کرده اند، تا حاکمیت ضد انسانی و سرمایه دارانه خود را حفظ کنند، در ظاهر با شعار های پر طمطراق، ولی در واقع نوکری رذیلانه سرمایه داری جهانی را برای خود دست و پا کرده و به عنوان شریک و مباشر اقتصادی و سیاسی شرکت های چند ملیتی و سرمایه جهانی عمل کردند و هر گاه لازم دیدند نیروهای خدمت گذار خود را حتی آنهایی که در چپاول شریک بودند را نیز سر به نیست کردند،شما هم بدانید پس از استفاده ابزاری از شما ، با شما نیز همانگونه که با سعید امامی ها که او را کشته و به زنش تجاوز کرده و یا به ذلت و خواری انداخته و در مقابل دید میلیون ها مردم با افراد مهمی مانند قاضی حداد و قاضی مرتضوی به عنوان مهره سوخته رفتار کردند، با شما بد تر از آن رفتار و به خانواده و زنانتان تجاوز خواهند کرد، این رفتار پایه ای و نهایی جمهوری اسلامی سرمایه داری با مهره ها و ابزارهای حاکمیت خود است، که در هر دوره ای نصیب بخشی از مأمورانش می گردد، همه این حرکت های جمهوری اسلامی سرمایه داری از ترس حرکت های اعتراضی مردم است، پس بدانید و اگاه و هشیار باشید که در مقابل اراده 80 میلیونی مردم هیچ کسی را یارای مقاومت نیست .

طبقه 14 میلیونی کارگران ایران با بیش از 50 میلیون خانوار به عنوان گردانی از ارتش چند میلیاردی کارگران جهان، بعنوان نیروی اصلی تولید و تغییر انقلابی جهان است که همراه ، همگام و همسو با دیگر زحمتکشان برای عبور از بحران هویت و بی برنامگی، پراکندگی، خود به خودیسم و با تکیه به آگاهی، تجربه و تشکل انقلابی در رسیدن به نان و آزادی و تعیین و ایجاد شوراهای دمکراتیک سرنوشت اجتماعی و اقتصادی،سیاسی جامعه را رقم می زند، همچنین برای دست یابی به خواست های فوری مانند حق ایجاد تشکل مستقل، حق اعتصاب و اعتراض ، اشتغال دائم، دستمزد های متناسب با  تورم، آزادی بیان، قلم، مطبوعات، احزاب و تدوین قانون کار پیشرو و تضمین کننده مطالبات بیان  شده توسط نمایندگان واقعی کارگران و مزدبگیران نیاز به تشکل های صنفی – سیاسی مستقل طبقاتی خود (یعنی اتحادیه های سراسری متشکل از تمامی بخشهای کارگری از جمله صنعت، معدن، ساختمان، کشاورزی و خدمات، نفت و بیکاران که باید متحد و یکپارچه شوند) دارند، فقط در چنین صورتی  می توانند به مقاومت و مقابله با تشدید سرکوب و بهره کشی بیشتر و سازمان یافته و برنامه ریزی شده دولت و کارفرمایان بر خیزند.

طبقه 50 میلیونی کارگران !!!

11 اردیبهشت را به روز اتحاد و اعتصاب سراسری برای تحقق شعار حق تشکل ، حق اعتصاب به عنوان اساسی ترین ابزار مبارزه برنامه ریزی شده و سازمان یافته با اخراج و گرسنگی و تشدید استثمار تبدیل کنیم، تنها چارۀ ما در مقابل قدرت و اتحاد طبقات حاکم و ظالم و ستمگر وحدت و تشکیلات یعنی متشکل شدن در اتحادیه ها و حزب سیاسی سراسری کارگری می باشد.

فعالین، تشکل ها و پیشروان کارگری :

با ایجاد شورای مؤسس فدراسیون سراسری مرکب از تمامی تشکل های موجود و با ایجاد هیئت های مؤسس در محل کار کارگران و صنوف و با ایجاد صندوق های اعتصاب و کمیته های برگزاری هر چه با شکوهتر مراسم اول ماه مه و با ایجاد محافل        آگاه گرانه و ارائه آگاهی طبقاتی در میان کارگران به وظیفه  و رسالت تاریخی – انسانی بخصوص وظیفه  طبقاتی خود عمل کنید.

فعالین، کمیته ها، سندیکا های کارگری، کانون های صنفی معلمان و نمایندگان پرستاران و بازنشستگان !!!

نیاز های وحدت عمل ، عمل مشترک برای برگزاری مشترک روز کارگر و روز ملی معلم ( روز شهادت دکتر ابوالحسن خانعلی) علیه تبعیض و ستم و نا برابری و برای کار، نان، مسکن و آزادی با ایجاد کمیته مشترک برگزاری، از قبل با برنامه ریزی به برگزاری با شکوه، سازمان یافته و سراسری و تاثیر گذار به این روز های تاریخی کمک کنیم .

زنده باد اول ماه می  روز پیکار جهانی کارگران علیه نظام سرمایه داری.

زنده باد اتحاد و مبارزه آگاهانه و متشکل کارگران ، معلمان ، دانشجویان علیه بهره کشی و استبداد.

زنده باد آزادی، زنده باد حاکمیت شورایی دمکراتیک کارگران و ستمدیدگان

1- سعید شیرزاد

2- محمد جراحی

3- علی امیر قلی

4- شاهرخ زمانی

5- مهدی فراحی شاندیز

6- افشین حیرتیان

23/1/1394

توضیح لازم : (روز 12 اردیبهشت 1340 معلمان در میدان بهارستان دست به اعتصاب و تحصن زدند، دکتر ابوالحسن خانعلی در آن تحصن با شلیک تیری توسط پلیس به شهادت رسید و در 18 اردیبهشت همان سال در اجتماع دیگری، معلمان طی  قطعنامه ای روز 12 اردیبهشت را به خاطر شهادت خانعلی روز معلم نام گزاری کردند).

***

خطر تبعید دوباره زندانی سیاسی ارژنگ داودی

امروز 19 فروردین معلم ، نویسنده و شاعر انقلابی ارژنگ داودی به محل اعزام زندان رجایی شهر فراخوانده شد تا فردا به جایی اعزام شود ، با توجه به تعطیلی روز های پنجشنبه به احتمال زیاد ایشان توسط سربازان گمنام به نا کجا اباد جهنمی دیگری تبعید خواهد شد لازم به یاد آوری است این مبارز دلیر سیاسی در طول 12 سال زندان بیش از پانزده بار به زندانهای گوناگون از جمله اهواز ، بندرعباس ، اوین ، رجایی شهر و … تبعید و سالیان دراز عمر شریف خود را در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های روحی و جسمی شدید قرار داشته است. بطوری که تحت شکنجه های شدید جسمی، دید چشمانش بسیار ضعیف شده و همچنین بنیه جسمی خود را بشدت از دست داده است، حکومت ولایت مطلقه اسلامی علاوه بر مصادره کلیه اموال ایشان وی را از ملاقات با نزدیکانش حتی با همسرش نیز منع کرده است ، این همه جنایت علیه ارژنگ داودی بخاطر آن است که وی از آزادی، برابری و عدالت اجتماعی برای مردم شریف ایران صادقانه دفاع کرده است، وی هر گونه خودسری، قانون شکنی، ارتجاع و عقب ماندگی و خرافات را مورد نقد انقلابی و افشاگری قرارداده و زبان برنده ستمدیدگان بوده و هست.

ما ضمن ابراز نگرانی از وضع بیماری، و وضعیت ضعف جسمی ایشان از تمامی انسانهای شریف و آزادیخواه و سازمانهای مدافع حقوق بشر می خواهیم اعتراضات خود را در دفاع از ارژنگ داودی و مخالفت با شکنجه های جسمی و روحی علیه ایشان رساتر و گسترده تر کرده و خواهان آزادی بدون قید و شرط ایشان شوند چرا که حبس وی (حکم صادره علیه ایشان) تمام شده است، ولی رژیم ضد انسانی اسلامی با پرونده سازی های دروغین همچنان وی را در زندان نگهداشته است .

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

19/1/1394

***

زندانیان سیاسی گوهر دشت برای اعتصاب غذا اماده می شوند.

 در ادامه تشدید سرکوب زندانیان سیاسی بی دفاع ، در اعدام ، قتل از طریق پارازیت های سرطانزا ، انحلال بند های مستقل سیاسی و پخش زندانیان سیاسی در بین زندانیان عادی جانی خطرناک و زندانیان مبتلا به ایدز و هیپاتیت سه نفر از سالن سیاسی 12 به نام های مصطفی اسکندری ، کشیش سعید عابدینی تبعه آمریکا ، خالد حردانی حبس ابد که 16 سال نیم در زندان است به سلولهای انفرادی منتفل کردند و موقع انتقال یعنی ساعت 12 ظهر امروز 17/1/1394 خالد حردانی و سعید عابدینی در اعتراض به برخورد های ضد حقوق بشری و قانون شکنانه جمهوری اسلامی دست به اعتصاب غذا زدند با توجه به اینکه خالد حردانی مبتلا به زخم شدید معده است و جندین بار تا کنون خونریزی کرده است سلامتی ایشان به شدت در خطر است. همچنین زندانیان سیاسی با انتشار بیانیه ضمن محکوم کردن این وحشی گریهای رژیم اسلامی را مخصوصا“ در آستانه روز جهانی کارگر و روز معلم همبستگی زندانیان سیاسی با مردم مبارز و ترس حکومت ولایت مطلق فقیه از تاثیر متقابل  پیوند پویا و زنده زندانیان سیاسی با اعتراضات و اعتصابات مردم دانستند، لازم به ذکر است زندانیان سالن 12 خود را برای اعتصاب غذا در جهت این حق کشی علنی و شکنجه در مورد هم بندی یان خود و انتقال آنها به سلولهای انفرادی و تشدید پارازیت ها و دیگر خواسته های قانونی آماده می کنند.

فریده جعفری

17/1/1394

***

بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج به مناسبت روز جهانی کارگر

بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج  به مناسبت روز جهانی کارگر که جهت اطلاع عموم و انتشار در رسانه ها در اختیار « فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران » قرار داده شده است متن بیانیه  به قرار زیر است :

کارگران و معلمان پیشتاز مبارزات حق طلبانه،

روز اول ماه می « ۱۱ اردیبهشت » روز جهانی کارگر است. روز ۱۲ اردیبهشت روز ملی معلم به دلیل کشته شدن ابوالحسن خانعلی است. روز ۱۳ اردیبهشت روز جهانی خبرنگار است. مناسبتهای ملی و جهانی پیشرو، فرصتی است تا گروهها و طبقات گوناگون  اجتماعی  به ویژه کارگران، معلمان، روزنامه نگاران ، پرستاران، طرفداران برابری حقوق زن و مرد، از طریق تشکل های صنفی و مدنی بیش از پیش مطالبات خود را خواستار شوند.

اعتصاب، اعتراض، میتینگ ، تشکل حزب و سندیکا و آزادی بیان و قلم از حقوق اساسی و مسلم مردم ایران است. در هیچ شرایطی نمی بایست از این حقوق قانونی کوتاه آمد و در وضعیت کنونی ، بیش از هر زمان می بایست بر حقوق خود تاکید کنیم. دیدیم که رژیم زیر فشار مبارزات دموکراتیک مجبور به عقب نشینی شد و زنان امکان حضور در سالن های ورزشی را پیدا کردند.

فراموش نکنیم خامنه ای به دلیل وحشت از گسترش اعتراضات مردمی به دلیل وضعیت بسیار وخیم اقتصادی رژیم، ناشی از تحریم های بین المللی مجبور به نوشیدن زهر اتمی شد که این اقدام او حتی اعتراض نماینده اش در فحش نامه کیهان را برانگیخت. خامنه ای در حالی مجبور شد جام زهر اتمی را بالا بکشد و در برابر خواست امریکا تسلیم شود که میلیاردها دلار هزینه برنامه ماجراجویانه هسته ای کرده بود، بیش از ۱۲ سال است به دلیل پیگیری این برنامه بی حاصل و خسارت بار، ملت ایران را با تحریم های بین المللی روبرو کرده و هزاران ایرانی را به خاک سیاه نشاند، دهها تن را به اتهام واهی جاسوس هسته ای به زندان، شکنجه گاه و اعدام کشانید و برخی از دانشمندان هسته ای خودشان را قربانی کرد. اما امروز به گفته دلواپسین و ذوب شدگان در ولایت « برنامه هسته ای را داده اند اما تحریم ها را حفظ کرده اند »!؟اگرچه خامنه ای به هیچ وجه موقعیت و جسارت خمینی را ندارد که با صراحت اعلام کند: مجبور شد جام اتمی را سر بکشد ، اما شکست او به اندازه ای آشکار است که فریاد حامیان قسم خورده خودش را در آورده و این امر موجب شکاف عمیق در حاکمیت و سردرگمی و یأس آشکار نیروی سرکوبگر حاکم گردید که همواره فریاد می کردند: امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. اما با شگفتی و بهت زدگی شاهد بودند که این امریکا بود که نظام ولایی شان را به دلیل اینکه ضد مردمی است و همواره منافع ملی را زیرپا گذاشته ، زیر پای خود له کرد و مردم ایران نیز از این شکست آشکار رژیم سرکوبگر بسیار شادمان شدند. امروز روز مرگ سرکوبگران دلواپس است.

در این مرحله از مبارزات حق طلبانه ، می بایست همه گروهها و طبقات اجتماعی تشکل های مدنی را بیش از پیش گسترش بدهند. تشکل های موجود با یکدیگر ارتباط ارگانیک برقرارسازند و از همه مهم تر، روز ۱۱، ۱۲ و ۱۳ اردیبهشت را به صحنه ملی برای طرح مطالبات صنفی ، مدنی و سیاسی تبدیل کنند. نباید اجازه دهیم رژیم به قدرت های جهانی باج بدهد و روند تسلیم پذیری را کامل کند اما در برابر مطالبات قانونی کارگران، معلمان ، روزنامه نگاران، پرستاران و برابری طلبان جنسیتی ،قومی و مذهبی گردن فرازی  کند.

زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج                                                                                           16 فروردین ۹۴

***

جان زندانیان سیاسی گوهر دشت در خطر است .

امروز بعد از ظهر یک دستگاه پارازیت انداز بسیار قوی در اطراف سالنهای 12 ،10 و سالن معروف به حسینیه در زندان رجایی شهر نصب و راه اندازی کردند که بعد از حدود  سه ساعت دو نغر از زندانیان در حسینیه دچار سر گیجه و سپس  بی هوش شدند و به بهداری منتقل گردیدند و پس از معاینه دکتر زندان گفت بر اثر پارازیت دچار بی هوشی شدند و در خطر مرگ قرار دارند، و همچنان بقیه زندانیان نیز هر لحظه وضعیت عمومی و مزاجی شان بیشتر دچار اخلال می گردد حتی در سالن حسینیه که به دستگاه مورد نظر نزدیک تر است زندانیان به محض روشن شدن دستگاه فوق دیده اند که دو گنجشک در جا به زمین افتاده اند همچنین تلویزیون های بیشتر سالن ها امروز بعد از راه اندازی دستگاه فوق دچار نویز های صدا و تصویری شدید شده و برخی از تلویزیون ها تعدادی از کانال ها را از دست داده اند.

این درحالی است که خامنه ای مجبور شده است جام زهر را بنوشد و اثرات جام زهر است که توسط سربازان گمنام وزارت اطلاعات برای آرامش دادن به ضحاک (ولایت فقیه) زهر خورده زندانیان را شکنجه می کنند و طبق بر اورد های ماموران تاثیر دستگاه جدید می تواند بسیاری از زندانیان را بکشد و یا به بیماری های غیر قابل علاج دچار سازد . حتی بسیاری از ماموران تلاش می کنند از این زندان منتقل شوند چون آنها نیز در خطر قرار دارند . جمهوری اسلامی در کشتار زندانیان تجربه زیادی دارد آنها می د انند بعد از اینکه خمینی جام زهر را خورد و برای آرام شدن دستور داد زندانیان را بکشند و جلادان با تیر و دار خونریزی کردند و هنوز هم خونها را نمی توانند پاک یا پنهان کنند حالا می خواهند بدون خون ریزی بلکه با دستگاه های پارازیت و بیمار سازی، زندانیان را قتل عام کنند.

خانواده زندانیان کارگران، معلمان، فعالین و تشکل ها باید هشیار باشید جان زندانیان در خطر است .

فریده جعفری

15/1/1394