اسناد ششمین گردهمایی سراسری، بخش یادیاران – به یاد دو تن از فعالان سازمان چریک های فدائی خلق ایران: جمال الدین سعیدی و بهرام نوروزی، از جلال سعیدی
به یاد شهیدان جمال الدین سعیدی و بهرام نوروزی
در میان شهیدان بیشمار جنبش انقلابی مردم کشورمان علیه سلطه سلطنت و ولایت، بسیارند شهیدانی که به دلیل از هم پاشیدگی سازمان هایشان، گمنام مانده اند و در لیست شهدا و در سالروزهای شهادت شان، سخنی از آن ها به میان نمی آید. از این جمله اند
شهیدان سازمان آزادیبخش که به دلیل هدایت پلیسی در آن و نقش جنایت کارانه سیروس نهاوندی در پهن کردن دام پلیسی برای بسیاری از جوانان پرشور، از رشادت ها و از جان گذشتگی هایشان سخنی به میان نمی آید. از این جمله اند شهدا جمال سعیدی و بهرام نوروزی.
جمال سعیدی با نام شناسنامه ای سیدجمال الدین سعیدی در سال 1332 در خانواده ای متوسط متولد شد. موقعیت و حساسیت های اجتماعی و نیز سیاسی در محیط خانواده، توجه به محرومان و منشا نابرابری های طبقاتی، اجتماعی و سیاسی را از دوران نوجوانی در روحیۀ او پرورش می داد. با ورود به دانشگاه ضنعتی آریامهر(شریف) در رشته مکانیک در سال 51 انگیزه های مبارزاتی اش تقویت شد. به همراه دیگر دوستان دانشجو از جمله تورج حیدری بیگوند؛ محمد دادگر؛ رضا معصوم خانی؛ که هر چهار نفر از فعالان سازمان چریک های فدائی خلق ایران بودند، در بخشی از اعتصابات دانشجویی تا سال 54 شرکت فعال داشت. به دلیل شخصیت صادق ، جسور و جذابی که داشت در ایجاد محافل سیاسی دانشجویان و جذب دوستان در این محافل نقش موثری داشت.
همزمان با اعتصابات سال 54 که با ورود گارد دانشگاه و ضرب و شتم و دستگیری عده زیادی از دانشجویان همراه بود ، ساواک با مراجعه به خانه و استقرار دو روزه در محل سکونت او، در صدد دستگیری اش برآمد. اما جمال که از قبل احتمال دستگیری خود را می داد، از مدتی قبل به خانه نمی آمد از این رو ساواک موفق به دستگیری او نشد. به دلیل دستگیری عده ای از دوستان دانشجو و همرزمان فدائی و احتمال دستگیری خود وی و قطع ارتباط با سازمان فدائی، از طریق بهرام نوروزی که نسبت فامیلی نیز با او داشت در ارتباط با سازمان آزادیبخش قرار گرفته و مخفی شد. ارتباط با این سازمان تا 30 آذر 55 ادامه داشت. در این روز نیز ساواک دوباره به خانه وی و اعضای خانواده او در محله نظام آباد تهران برای دستگیری برادرانش یورش برد و این بار نیز چند روز در خانه مستقر شدند و رفت و آمد ها را زیر نظر داشتند.
در حملۀ سازمانیافته به خانه های سازمانی سازمان آزادیبخش در میدان وثوق و محله شهرآرا، که پس از لو رفتن نقش پلیسی سیروس نهاوندی در میان اعضای سازمان آزادیبخش، انجام گرفت، جمال در خانه شهرآرا و بهرام نوروزی که مسئول خانه وثوق بود، حضور داشتند ولی در میان لیست هشت نفره اسامی کشته شدگان که در روزنامه های اول دی ماه 55 چاپ شد نبودند. مینا رفیعی، ماهرخ فیال، محمد علی پاریا، رحیم تشکری، جلال دهقان، حسن زکی زاده، مسعودصارمی، پرویز واعظ زاده مرجانی از جمله کسانی بودند که نه تنها مسلح نبودند اما از آنجا که از ماهیت پلیسی رهبری این سازمان مطلع گشته بودند، به شکل بیرحمانه ای در همان خانۀ های تیمی توسط ساواک تیرباران شدند. اما ساواک در مورد جمال سعیدی و بهرام نوروزی که از طریق ارتباطات خارج از تشکیلات ساواک و بویژه از طریق روابطی از سازمان فدائی در جریان پلیسی بودن این سازمان و ماهیت رهبر آن مطلع گشته بودند، آگاهانه به پایشان شلیک کرد تا زنده بمانند و آنها را به بیمارستان شهربانی منتقل کردند. بنا به اظهار امیر میرعرب بیگی، دانشجوی دانشگاه صنعتی که در همین رابطه در سال 55 دستگیر شد و در سال 67 به جرم فعالیت در سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) در جریان قتل عام زندانیان سیاسی اعدام شد، جمال در سال 55 در بهداری زندان دیده شده است و در اردیبهشت 56 در شکنجه شهید شد.
در جریان محاکمه دو بازجوی ساواک، آرش و تهرانی که از تلویزیون هم بصورت مسقیم پخش شد، آن دو در پاسخ به سئوال خانواده این دو شهید که محل دفن آنها کجاست؟ پاسخ دادند که به احتمال زیاد جسد آنها توسط هلی کوپتر در دریاچه قم انداخته شد.
**************
بهرام نوروزی در سال 1331 در خانواده ای روستایی به دنیا آمد. از دوران نوجوانی تحت تاثیر محافل روشنفکری با ایده های چپ و سوسیالیستی آشنا شد و در جریان مبارزات سیاسی دهه پنجاه قرار گرفت. در سال 51 توسط یکی از معلمان سپاه دانش جذب «سازمان آزادیبخش خلقهای ایران» شد. غافل از آن که این سازمان پلیس ساخته، دامی برای صید جوانان پرشور بود. او به عنوان مسئول، جلسات سازمانی را در خانه میدان وثوق با ماهرخ فیال، مسعود صارمی و دو نفر دیگر برگزار و هدایت می کرد.
سیروس نهاوندی، مامور و جاسوس ساواک و چند نفر دیگر از اعضای سازمان نیز به طور موردی برای برگزاری جلسه به این خانه رفت و آمد می کردند. حدود دو هفته قبل از حمله ساواک به این خانه و خانه شهرآرا، مسعود صارمی و بهرام در جریان ارتباط سیروس نهاوندی با ساواک و مشخصا با رسولی بازجوی ساواک قرار می گیرند. بهرام، ماهرخ فیال و یکی دیگر از اعضای خانه وثوق را در جریان قرار می دهند. چند روز قبل از حمله ساواک در 30 آذر 55، مسعود صارمی اظهار می دارد که برای مخفی شدن آماده باشند. و قرار بر دستگیری سیروس نهاوندی و مخفی شدن و حفظ ارتباطات اعضای مورد اعتماد می شود. اما ساواک به دلایلی پی به این قصد برده و پیشدستی کرده و به دو خانه وثوق و شهرآرا حمله می کند. گفته شده است که جلال دهقان که خود نیز در میان هشت نفر کشته شدگان اعلام شده حمله ساواک بوده است ، به دلیل اعتمادی که به سیروس نهاوندی داشته است، قصد دستگیری سیروس نهاوندی را به اطلاع وی رسانده است.