نوزایی انداموارههای اقتدار تودهای ۳: گذر به ساختارهای جدید – زایشی با تاخیر و چالش
بخش نخست این نوشته[1] به موضوع آفرینش دوبارهی کمیتههای شهری و کمیتههای همیاری در دوران پس از آبان ۹۸ و کرونا و بخش دوم به مجامع عمومی کارگری و اجتماعات مردمی[2] پرداخت. در بخش سوم، به چالشی در پیدا کردن ساختاری درخورِ سطح مبارزه طبقاتی و اجتماعی کنونی به صورتی تجربی و ساده شده نزدیک میشویم. به دریافت نگارنده، یکی از دلایل وقفه در بلوغ و باروری سازمانی جنبشهای مردمی در ایران واپس ماندن از گذر به ساختار تشکیلاتی و مبارزاتی نوین است. شبکههای مسطح سالهاست که در جنبشهای اعتراضی ایران، پدیده شناخته شدهای هستند[3] که تواناییها و کاستیهایش در عمل برای کنشگران داخل و خارج از کشور تجربه شده است. چالشی که در چند ساله اخیر با آن روبهرو هستیم، گذرِ این شبکههای مسطح به ساختارهایی کاراتر ــ از جمله ساختارِ شبکههای فدرالیستی ــ است. این نوشتار به این گونه از سازماندهی شبکهای با نگاهی به تفاوت در ساختارش با شبکههای مسطح، سازوکارِ تصمیمگیری، ظرفیتهای شبکه فدرالیستی برای گسترش، دوام و ادامهکاری میپردازد. سپس امکان و ضرورتِ گسترش همکاری بینگروهی با اتکاء به ساختار شبکههای فدرالیستی به بحث گذارده میشود. بخش پایانی، انبوه چالشهای بیرونی و درونی مورد بررسی قرار میگیرند و…