چریک فدائی خلق رفیق شهید افسرالسادات حسینی در تیرماه ۱۳۲۴ در شهرستان دورود بخش ۴ بروجرد…
دسته: زنان
خاطرات یک شکنجه گر » (قسمت نهم) »
شبانه به شهر قهرمان ماراش رفتیم و پانزده تن از هواداران این جریان را دستگیر…
ـ«خاطرات یک شکنجه گر» – (قسمت هشتم)ـ
تصور می کردم که دیگر هرگز قادر به شکنجه نخواهم بود روحیه ام را از دست…
« خاطرات یک شکنجه گر » «قسمت هفتم»
* لحظه ای بعد زنی عریان، کوتاه قد با اندامی شهوانی را وارد کردند. دست و…
(خاطرات یک شکنجه گر » (قسمت پنجم»
بعد از ضربه زدن به تروریست ها در “قهرمان ماراش” مأموریت دیگری در “ازمیر” به ما…
خاطرات یک شکنجه گر (قسمت چهارم)
امروز حال عجیبی دارم، انتظار چقدرتلخ است. دومین فرزندم در راه بود ومن در سالن انتظار…
« روایت دل : نگرانی های یک مادر» «ملوک صفائیان »
یک روز جمعه عصر بود وبا مادرم داشتیم کتلت درست میکردیم ودرهمان حال باهم صحبت میکردیم…