در باره زندگی رفیق افسرالسادات حسینی

چریک فدائی خلق رفیق شهید افسرالسادات حسینی در تیرماه ۱۳۲۴ در شهرستان دورود بخش ۴ بروجرد…

خاطرات یک شکنجه گر » (قسمت نهم) »

  شبانه به شهر قهرمان ماراش رفتیم و پانزده تن از هواداران این جریان را دستگیر…

ـ«خاطرات یک شکنجه گر» – (قسمت هشتم)ـ

تصور می کردم که دیگر هرگز قادر به شکنجه نخواهم بود روحیه ام را از دست…

« خاطرات یک شکنجه گر » «قسمت هفتم»

* لحظه ای بعد زنی عریان، کوتاه قد با اندامی شهوانی را وارد کردند. دست و…

خاطرات یک شکنجه گر (قسمت ششم)ـ

«خاطرات یک شکنجه گر» (قسمت ششم)     چند روز بعد ارتقاء درجه من آمد و…

(خاطرات یک شکنجه گر » (قسمت پنجم»

بعد از ضربه زدن به تروریست ها در “قهرمان ماراش” مأموریت دیگری در “ازمیر” به ما…

خاطرات یک شکنجه گر (قسمت چهارم)

امروز حال عجیبی دارم، انتظار چقدرتلخ است. دومین فرزندم در راه بود ومن در سالن انتظار…

ـ«خاطرات یک شکنجه گر» (قسمت سوم)ـ

    وقتی به خانه رسیدم ساعت پنج بعد از ظهر بود، هشت ساعت مدام تلاش…

« روایت دل : نگرانی های یک مادر» «ملوک صفائیان »

یک روز جمعه عصر بود وبا مادرم داشتیم کتلت درست میکردیم ودرهمان حال باهم صحبت میکردیم…

انتخاب» محمود خلیلی»

        « انتخاب » «محمود خلیلی» خیلی تند و با عجله از پیچ…